یادداشتهای قاصدک
اجتماعی
درباره وبلاگ


در کتابی خواندم که میزان فرزانگی و فهم و درک انسانها بر دو عامل استوار است ؛ گفتن سخنی دلنشین و پسندیده و داشتن دلی سخن پذیر. دوست عزیز به وبلاگ یادداشتهای قاصدک خوش آمدید . مطالب وبلاگ من در خصوص سایبر و امنیت رایانه , مسائل اجتماعی و مذهبی خواهد بود . سعی خواهم کرد که با بیان مطالب متنوع , وبلاگ جذابی را خدمتتان ارائه کنم . ترجمه هایی که در این وبلاگ مطالعه میکنید بیانگر دیدگاههای نویسنده وبلاگ نیست . از این که لحظات گرانبهایتان را صرف بازدید از وبلاگ من می کنید متشکرم . هرگونه استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است . بنا به دلایلی تصمیم گرفتم که آدرس وبلاگمو از sorushafshar.blogfa.com به آدرس جدید mydandelions.loxblog.com تغییر بدم . و از این به بعد مطالبم رو در این آدرس منتشر خواهم کرد .
آخرین مطالب
نويسندگان

 جروزالم پست نوشت: جفری گلدبرگ مقاله نویس بانفوذ آمریکایی، در گزارشی نوشته است: رئیس جمهور آمریکا در مکالمات خصوصی خود بارها اعلام کرده است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی حتی قادر به تشخیص مصالح اسراییل نیز نمی باشد و با سماجت در شهرک سازی در اراضی اشغالی به سمت انزوای سیاسی کامل پیش می رود. 
گلدبرگ نوشت: در پی واکنش ها به رای شورای امنیت سازمان ملل در 29 نوامبر مبنی بر پذیرش فلسطین به عنوان یک ناظر غیرعضو در سازمان ملل، رژیم صهیونیستی اعلام کرد: 3000 واحد مسکونی می سازد که حتی از خطوط سبز خود فراتر می رود.

جروزالم پست که پیوسته اخبار فرمان های نتانیاهو را در خصوص ادامه شهرک سازی ها پوشش می داد امروز سه شنبه نوشته های جفری گلدبرگ را به نقل از بلومبرگ درج کرد. وی که در ارتباط نزدیک با اوباما و در جریان مکالمات خصوصی وی قرار دارد، نوشت: باراک اوباما که تقریبا تنها کسی است که روابط مستمر و نزدیک با نتانیاهو داشته است، پس از شنیدن تصمیم رژیم صهیونیستی مبنی بر تشدید شهرک سازی ها در کرانه باختری، حتی ذره ای خود را ناراحت نکرد.
وی گفت: اینگونه رفتارها از نتانیاهو امری بسیار عادی می باشد. چنین تصمیم هایی بخشی از آن چیزی است که از نتانیاهو به طور معمول انتظار می رود. او آموخته است که هر چیزی اتفاق افتاد به چشم سیاست اسرائیل ستیزی ببیند و با آن به مبارزه برخیزد.
شهرک سازی ها کرانه باختری را از پایتخت خود در شرق اورشلیم جدا می کند و تنفرها از اسراییل را افزایش می دهد.
کاخ سفید از همان ابتدا با توسعه شهرک سازی ها مخالفت نمود و اعلام کرد: این اقدامات معمولاً نتیجه عکس دارد و سبب می شود مسیرها برای مذاکره مستقیم مسدود شود و در نهایت دستیابی به یک راه حل مشترک بین دو دولت را سخت می کند.
اوباما در اظهارات پیشین خود بارها گفته است: "نتانیاهو اسراییل را به سمت انزوای کامل پیش می برد. در مسایل مربوط به فلسطین، نتانیاهو فردی عاجز و ترسو می باشد. وی یک رهبر چالش ناپذیر سیاسی است که حاضر نیست از پایتخت سیاسی فلسطین به عنوان محلی برای توافق دوجانبه استفاده کند."

 سازمان ناتو با برآورد میزان توانمندی حزب الله لبنان اعلام کرد که مقاومت لبنان دارای 65 هزار نیروی مبارز و مجهز نظامی و مردمی است که هیچ کس را توان رویارویی با آن نیست.به گزارش فارس به نقل از روزنامه لبنانی «الدیار»، سازمان ناتو با بررسی میزان توانمندی حزب الله لبنان اعلام کرد که حزب الله، 65 هزار نیروی سازماندهی شده در اختیار دارد که 15 هزار نفر از آنان نظامی و دوره های آموزش نظامی عالی را پشت سر گذاشته اند بقیه این نیروها نیز در واقع یک ارتش مردمی هستند که آموزش هایی را پشت سر گذاشته اند و مجهز هستند ...

 آمار خودکشی سربازان آمریکایی در سال گذشته بیش از تعداد سربازانی است که در میدان‌های جنگی و عملیاتی کشته شد‌ه‌اند.


تسنیم به نقل از فاکس نیوز نوشت: تعداد نظامیان آمریکایی که از طریق خود کشی جان خود را از دست داده‌اند بیش از  تعداد تلفاتی است که در میدان‌های جنگ و عملیاتی کشته شد‌ه‌اند.

بنابراین گزارش، 349 نظامی آمریکایی در سال گذشته خودکشی کردند، این در حالی است که تعداد کشته شدگان آمریکا سال گذشته در افغانستان 295 نفر بود.

آمار تعداد سربازانی که در سال 2011  از طریق خودکشی جان خود از دست دادند 301 نفر بودند.

"سینتیا  اسمیت" سخنگوی وزارت دفاع آمریکا این گزارش را تایید کرد.

بعضی کارشناسان پیش بینی می‌کنند آمار خودکشی در سال جاری افزایش خواهد یافت.

در می 2012 لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا گفت: خودکشی یکی از پیچیده‌ترین و حادترین مسایلی است که پنتاگون با آن روبرو است.

وی تاکید کرد که خودکشی در بین نظامیان آمریکایی به صورت یک اپیدمی در آمده است.

 

 u5g688cuabc53nq2ec7x.jpg7nnlvmt88ueay3uxkm3e.jpgدر در متن  کامل این گزارشی با عنوان "پهپاد های آمریکای تولید ایران" آمده است:

آقای " احمد وحیدی " وزیر دفاع ایران اعلام کرد که ایران در حال حاضر مشغول طراحی و ساخت پهپادهای مشابه مدلRQ-170 Sentinel و یا به اصطلاح "جانور قندهار" (به خاطر استفاده از این پهپاد برای جاسوسی در افغانستان) می باشد. وی افزود که مدل های نوین پهپادهای ایرانی از سامانه های امنیتی و کنترل پیشرفته تری نسبت به مدل آمریکایی، برخوردار خواهند بود.

 

در ادامه این گزارش آمده است: ارتش ایران در ماه دسامبر 2011 میلادی، موفق شد کنترل و هدایت پهپاد آمریکایی RQ-170 Sentinel ساخت کارخانه Lockheed Martin را در دست گرفته و آن را در اختیار خود قرار دهند. از نکات حائز اهمیت این پهپاد آمریکایی می توان به سامانه های چند منظوره و سیستم رادار گریز فن آوری استل Stealth technologyاشاره نمود.

رادیو روسیه تصریح می کند: با این تفاسیر و با توجه به سیستم های پیشرفته ی بکار رفته در این پهپاد، متخصصان ایرانی توانستند نه تنها هدایت آن را در دست گرفته، بلکه با مهارت خاصی این پهپاد را بر زمین بنشانند. لازم به ذکر است که کنترل فرود چنین پهپادهایی کار بسیار دشواری می باشد. پیش از این هیچ کس نتوانسته بود در سیستم هدایت آن اختلالی ایجاد نموده و کنترل آن را در دست گیرد.

این گزارش می افزاید: پس از اعلان خبر به دام افتادن پهپاد آمریکای در دستان ایرانیان، ایالات متحده با رد این موضوع، خبر گسترش یافته را تکذیب نمود. ایران در جواب به بی اعتنایی ایالات متحده به این موضوع، اقدام به پخش ویدئوی به دام افتاد و فرود پهپاد RQ-170 در یکی از باندهای پرواز ایران نمود.

در ادامه این گزارش آمده است: مدتی پس از انتشار این ویدئو، آقای باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده به ناچار صحت خبر به دام افتادن پهپاد آمریکایی در آسمان ایران را اعلام کرد. ایالات متحده با این که قوانین بین الملل را زیر پای گذاشته و به حریم کشور دیگر وارد شده بود ولی با گستاخی تمام خواستار بازگرداندن هواپیمای بدون سرنشین خود به کشورش بود. ایران با بی اعتنایی نسبت به درخواست آمریکا، به درخواست این کشور پاسخ رد داد.

در گزارش رادیو روسیه آمده : پس از گذشت یک سال، خبر به دام افتادن یکی دیگر از پهپادهای ایالات متحده نیز در رسانه های ایران و از سوی سردار رمضان شریف ، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر گردیده شد.

این گزارش خاطر نشان می کند: این بار نیروهای ایرانی موفق به مهار پهپاد ScanEagle از پهپادهای نیروی هوایی ارتش آمریکا شدند. از نکات حائز اهمیت این پهپاد می توان به اندازه ی کوچک و توان انجام پرواز در ارتفاعات پایین اشاره کرد که این نکات، کمک شایانی به در امان ماندن هواپیمای بدون سرنشین از دست رادارهای دشمن، می نماید.

این گزارش می افزاید: پس از به دام افتادن دومین هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، می توان چنین استنباط کرد که ایالات متحده نه تنها از به دام افتادن پهپادهای خود درس عبرت نگرفته است، بلکه جاسوسی در حریم خصوصی و هوایی کشورهای جهان منجمله جمهوری اسلامی ایران را با پهپادهای مختلف ادامه می دهد.

در ادامه این گزارش تصریح می کند که با نگاهی به موفقیت های ایران در به دام انداختن پهپادهای آمریکایی، می توان به این نکته اشاره کرد که ارتش ایران موفق به یافتن راهی برای به کنترل درآوردن پهپادهای آمریکایی شده است. به نظر کارشناسان امور نظامی، ایران با استفاده از سامانه های ضد موشک مخصوص و از طریق مداخله در سیستم جهت یابی و موقعیت یابی جهانی (GPS) ، هدایت پهپادهای آمریکایی را در دست می گیرد. در ضمن لازم به ذکر است که با این که تمامی پهپادهای جدید (منجمله 2 پهپاد به دام افتاده) از سیستم خود انفجار برخوردار می باشند، ولی نظامیان ایالات متحده نتوانستند این قسمت را فعال نمایند.

این گزارش می افزاید: بدین ترتیب، کارشناسان ایرانی به سرعت در حال پژوهش، تحقیق و بررسی پهپادهای به دام افتاده بوده و درحال ساخت مدل های مشابه می باشند. مدل های ایرانی این پهپادها برای تقویت سامانه ضد هوایی و صنایع هوایی در نظر گرفته خواهند شد.

رادیو اسرائیل اضافه می کند: هواپیماهای بدون سرنشین ایران با نام "شهید 129" یکی از دست آوردهای ایران در صنعت هوانوردی می باشد. این هواپیما به منظور انجام حملات نظامی و حمل موشک طراحی و به تولید رسیده است. به گفته ی آقای محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پهپاد جدید ایرانی می تواند تا 24 ساعت در هوا پرواز کرده و به کمک موشک های مخصوص، اهداف را به دقت مورد اصابت قرار دهد. تعدادی از کارشناسان امور نظامی بر این عقیده اند که پهپاد ایرانی، مدل مشابه و برگرفته از پهپاد آمریکایی به دام افتاده در سال گذشته RQ-170می باشد.

در پایان این گزارش آمده است: با نگاهی به حوادث و اتفاقات اخیر در ایران می توان این نکته را دریافت که صنایع نظامی ایران به سرعت در حال رشد بوده و این کشور به غیر از ساخت هواپیماهای بدون سرنشین، در ساخت سامانه های دفاع ضد هوایی نیز به مراتبی رسیده است. ایران با به دام انداختن پهپادهای آمریکایی، ایالات متحده را به فکر ایجاد تغییرات اساسی در سیستم هدایت هواپیماهای خود وادار ساخته است. این اقدام ایران منجر شد تا همگان به قدرت پنتاگون درمورد تجسس هوایی ایران با شک و تردید نگاه کنند

emkb59yitgxfhuhm6vl6.jpgu89mb9yb0hewmezrxbe.jpg

 

 معرفی سناتور چاک هیگل برای تصدی پست وزارت دفاع آمریکا، از جمله موارد مربوط به امور داخلی آمریکا است و ارتباطی به اسرائیل ندارد. در واقع دخالت دادن موضوع اسرائیل به حوزه سیاست داخلی ایالات متحده - که اغلب از سوی حامیان خودخوانده این رژیم صورت می‌گیرد - ضرر و زیان بسیار زیادی را متوجه اسرائیل می‌سازد. کشاندن پای اسرائیل به مبارزات حزبی [در ایالات متحده] و یا متضاد نشان دادن آن با منافع آمریکا، در طولانی‌مدت به ضرر اسرائیل تمام خواهد شد. حال که در این مسئله، از اسرائیل نام برده شده، ساکنان سرزمین‌های اشغالی به جای آشنایی با کاریکاتور هیگل- که دست‌راستی‌ها از وی ترسیم کرده‌اند- حق دارند درک درستی از دیدگاه‌ها و سوابق وی داشته باشند.

 

بررسی دقیق و منصفانه سوابق این سناتور، جای هیچ شکی درباره حمایت و پشتیبانی وی از اسرائیل و تعهدش به امنیت آن، باقی نمی‌گذارد. چاک هیگل در برابر سیاست خاورمیانه، فردی مسئول، آگاه و دلیر است. معرفی استقلال هیگل و عدم اطاعت محض وی از دستورات احزاب راست، به مثابه سیاست‌های ضداسرائیلی، نوعی از عوام‌فریبی است که نه به نفع ایالات متحده است و نه به نفع اسرائیل تمام خواهد شد.

این گزارش با رد بسیاری از اتهام‌های بی‌اساس نومحافظه‌کاران علیه هیگل، نتیجه‌گیری می‌کند: ما پس از بررسی سوابق هیگل در رابطه با اسرائیل، اعتبار وی در حوزه امنیت ملی و درک این فرد از منطقه، بر این باوریم افرادی که منافع واقعی اسرائیل برایشان مهم است، می‌بایست از نامزدی هیگل برای تصدی پست وزارت دفاع استقبال کنند.


 

دلیل مخالفت با هیگل حول این محور می‌چرخد که وی به نوعی یهودستیز و دارای عقاید ضد اسرائیلی بوده و احتمالاً مایل به اقدام نظامی علیه ایران  به خاطر برنامه هسته‌ای این کشور  نیست. هرچند با بررسی سوابق این سناتور، اظهارنظرهای زیادی از وی در حمایت از اسرائیل و ابراز نگرانی پیرامون ایران به چشم‌ می‌خورد. 

مجموعه‌ای از نقطه‌نظرات علنی هیگل درباره اسرائیل  در زمان حضور وی در مجلس سنا  در زیر آورده می‌شود:

· ما همواره متحد قدرتمند [رژیم جعلی] اسرائیل  از زمان تاسیس آن در سال 1948- بوده‌ایم و همچنان متحد سرسخت آن باقی خواهیم ماند[10/15/2000]

· اسرائیل، دوست و متحد نزدیک ما، همچنان از سوی همسایگان خود تهدید می‌شود.افراط‌گرایی اسلامی و خشونت‌آمیز در عراق، ایران و سوریه پناه‌ گرفته و در پی آن است تا دیگر مناطق خاورمیانه را نیز مورد تاخت و تاز خود قرار دهد. تکثیر تسلیحات کشتار جمعی همچنان به عنوان یک تهدید مطرح است. [...] هم اسرائیلی‌ها و هم فلسطینی‌ها انتظارات برآورده‌ نشده‌ای دارند، هیچ‌یک از طرفین نمی‌تواند مسامحه خود را توجیه‌ کند. رهبری آمریکا می‌تواند تشویق و ترغیب کند؛ ولی نمی‌توانیم اسرائیلی‌ها و یا فلسطینی‌ها را وادار به مذاکره کنیم. [11/15/2005]

· ایوان بای، سناتور دموکرات از ایالت ایندیانا و چاک هیگل، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت نبراسکا، امروز طی نامه‌ای به کوفی‌ عنان، دبیر کل سازمان ملل متحد، صدور قطعنامه‌ای شدید‌اللحن از سوی این سازمان را در تقبیح اظهارات اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران و آیت‌الله علی‌خامنه‌ای، رهبر عالی این کشور درباره تهدید موجودیت اسرائیل و ایالات متحده خواستار شدند. [12/21/2005]

· تعهد ایالات متحده در دفاع از اسرائیل همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. رابطه ما با اسرائیل، رابطه‌ای ویژه و ریشه‌دار است. اما قرار نیست که این موضوع به بهای از دست رفتن دوستی ما با اعراب و مسلمانان تمام شود. این گزینه‌ای خطرناک و غیرمسئولانه است.[07/30/2006]

هیگل همچنین ضمن حمایت از قانون مقابله با گروه‌های تروریستی مخالف راه‌حل دو دولت [اسرائیلی و فلسطینی]، به اظهار همبستگی با اسرائیل در خلال انتفاضه دوم رای داد و از قطعنامه مربوط به حمایت از روابط ویژه آمریکا و اسرائیل جانبداری کرد. وی از اقدامات متعددی در ارتباط با تشدید تحریم‌ها علیه ایران به خاطر برنامه‌ هسته‌ای و موشکی این کشور- پشتیبانی کرده است.

هیگل سال گذشته درباره تاثیر انقلاب مصر بر امنیت اسرائیل ابراز نگرانی کرد. وی در فوریه سال 2011 در شبکه سی‌ان‌ان گفت: از زمان جنگ‌های سال 1967 وسال 1973 تاکنون، با چنین شرایط خطرناکی در خاورمیانه مواجه نبوده‌ایم. حتی ممکن است با شرایط به مراتب خطرناک‌تری روبرو شویم، چرا که شرایط موجود غیرقابل پیش‌بینی است و از لحاظ روابط دوجانبه نیز، مصر اولین کشور امضاء کننده معاهده صلح با اسرائیل است؛ معاهده‌ای که تاکنون بر مبنای آن عمل شده و از اهمیت به‌سزایی برای امنیت اسرائیل برخوردار است.

جرمی بن‌عامی، مدیر اجرایی "جی استریت،" گروه لیبرال حامی اسرائیل به نشریه نیویورک‌تایمز درباره طرح اتهام یهود‌ستیزی علیه هیگل می‌گوید: فکر کردن درباره این که اعتبار و سوابق قابل ملاحظه فردی چون چاک هیگل در زمینه خدمات ملی اینچنین مورد افتراء قرار گیرد، غیرقابل تصور است.

البته روزنامه‌نگاران متعددی برای دفاع از هیگل در برابر تبلیغات منفی نومحافظه‌کاران وارد میدان شده‌اند. از جمله این افراد می‌توان به دانا میلبنک در نشریه واشنگتن پست اشاره کرد. میلبنک از کسانی که به اظهارات هیگل استناد کرده و آن را دلیل یهودستیزی وی دانسته‌اند، انتقاد می‌کند. هیگل طی اظهاراتی گفته بود: لابی یهودی تلاش دارد تا اعضای کنگره را تحت نفوذ خود درآورد.

ولی کریستول و برخی افراد دیگر، پا را از این فراتر گذاشته و بخشی از متن کتاب سال 2008 را منتشر کرده‌اند که در آن از قول هیگل گفته شده: واقعیت سیاسی این است که ... لابی یهودی بسیاری از افراد را در اینجا مرعوب خود ساخته است.

عبارتی گنگ نیز وجود دارد  مبنی بر این که بسیاری از مسیحیان حامی اسرائیل‌اند و بسیاری از یهودیان از آن حمایت نمی‌کنند  و هیگل نیز اشتباه خود در این زمینه را اعلام کرده است ( وی عبارت "لابی یهودی" را در قسمت‌های دیگر این مصاحبه به کار برده است ). ولی [در مقام نویسنده این مقاله] به عنوان یک یهودی آمریکایی که پیرامون یهودی‌ستیزی در مذاکرات سیاسی مطالبی به رشته تحریر درآورده‌ام، آن را یهود‌ستیزانه یا ضداسرائیلی تلقی نمی‌کنم. در جمله‌ای که قبل از اظهارنظر وی آمده است، گفته شده: هیگل حامی سرسخت اسرائیل به شمار رفته و از جمله معتقدین به ارزش‌های مشترک است.

 

 

 دیپلماسی عمومی علاوه بر ایجاد تفاهم بین دولت‌ها، مثبت‌سازیِ افکار عمومی مردم نسبت به دولت خود یا دولت‌های دیگر موضوعیت پیدا می‌کند. در این ساز و کار تنها هدف بازسازی رابطه و ایجاد وجه‌ی مثبت در نظر مردمان است آن هم به هر وسیله‌ای. در این سازوکار می‌توان صدق و کذب، و حق و باطل، را در هم آمیخت و برای دست‌یابی به هدف وسیله را توجیه کرد و برای چند صباحی، عموماً طول عمر یک دولت، با مردم به گونه‌ای تعامل کرد تا به آن دولت امید ببندند.

اما در مقابل سازوکار دیگری برای ایجاد این ارتباط وجود دارد که درون‌مایه‌ای کاملاً دینی و خدامحور دارد. این روش به سخن حضرت علی (ع) در نهج البلاغه باز می‌گردد، آن‌جا که می‌فرمایند: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس»، «کسى که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد»، (نهج‌البلاغه، حکمت ۸۹) این سخن استراتژیک درون‌مایه‌ای فراتر از اندیشه‌ی مدرن دارد (که به بشر اصالت می‌دهد)، اندیشه‌ای که مبنای همه چیز در آن خداست و همه‌ی امور چه در سیاست و چه در غیر آن بر روش‌های دینی-الهی استوار است.

از روایت امام علی(ع) این طور برداشت می‌شود که نتیجه‌ تعریف نسبتِ رهبران سیاسی با خداست که باعث مثبت‌اندیشی مردم و در نهایت باعث تشریک مساعی برای پیشرفت جامعه می‌شود. همانطور که شخص امام رقم زدن مناسبات سیاسی برایشان عین تنظیم نسبتشان با خدا بود. البته خدا هم رابطه‌ی چنین شخصی را با خلقش تقویت می‌کند، اگر خوب بود بهتر می‌کند و اگر نه بهبود می‌بخشد و بیشترین جاذبه و گرایش را به سمت او به وجود می‌آورد. به چنین روشی برای ایجاد ارتباط میان حکومت و مردمان، می‌توان لقب ارتباطِ استراتژیک داد.

حال در این حوزه یکی از روش‌های ارتباطی با خدا که می‌تواند این ارتباط استراتژیک را ایجاد کند دعاست، خداوند می‌فرماید اگر کسی کاری را برای من خالص کند من خودم آن را به همگان می‌نمایانم. اینجاست که ارتباط استراتژیک شکل می‌گیرد، و رابطه‌ی میان فرد و مردمان نیز اصلاح می‌شود. رابطه‌ای که گاهی فراتر از حدِ انتظار اصلاح می‌شود. «و کم من ثناء جمیل لست اهلا له نشرته»، «و چه بسیار مدح و ثناى خوبى که من شایسته‏اش نبودم و تو آن را منتشر ساختى» (دعای کمیل).

انسان در سرزمین حوادث زندگی می‌کند، سرزمینی دستخوش دگرگونی. حوادث یا اموری که باعث تشویش خاطر یا مشغولیت فکری او می‌شوند. این حوادث یا او را در بر گرفته است یا انتظار می رود برای او اتفاق بیفتد. دعا این غرض را برطرف می‌کند چرا که دعا رفع بلای موجود، دفع ضررهای محتمل و جلب خیرات است که نه تنها در قرآن بلکه در منابع باقی مانده از معصومین بخش عظیمی از معارف را به خود اختصاص داده است. اما دعا کارکردی گسترده دارد. آنچه که کارکردِ دعا را می‌تواند به خوبی مشخص کند نگاه به دعا از حیثِ سلاح است.

«إِذَا أَذِنَ اللَّهُ لِعَبْدٍ فِی الدُّعَاءِ فَتَحَ لَهُ بَابَ الْإِجَابَةِ بِالرَّحْمَةِ وَ إِنَّهُ لَنْ یَهْلِکَ مَعَ الدُّعَاءِ هَالِکٌ وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى یَغْضَبُ إِذَا تُرِکَ سُؤَالُهُ فَلْیَسْأَلْ أَحَدُکُمْ رَبَّهُ حَتَّى فِی شِسْعِ نَعْلِهِ إِذَا انْقَطَعَ إِنَّ سِلَاحَ الْمُؤْمِنِ الدُّعَاءُ»، (حضرت محمد(ص))، « رسول اکرم فرمود: هر گاه خدا براى بنده‏ اش اجازه‏ دعا بدهد بزودى خدا با رحمت خود در اجابت را برویش باز کند هر کس دعا کند نابود نمی‌شود و خدا بر بنده ‏اى که از او چیزى نخواهد خشم می‌کند و باید بنده از خدا بخواهد اگر چه بند کفشش باشد و اسلحه‏ مؤمن دعا کردن است.»

با این حساب دعا کارکردِ سلاح پیدا می‌کند برای مومنان و آن‌ها در جنگ خود با شیاطین می‌توانند از این سلاح بهره‌ گیرند. البته این جنگ، یک جنگِ نرم تمام عیار است که بین مومنان و شیاطین در می‌گیرد. متناسب با این جنگِ نرم، جنسِ این سلاح نیز باید نرم باشد، چنان‌که امام صادق در روایتی می‌فرمایند: « الدُّعَاءُ أَنْفَذُ مِنَ السِّنَانِ الْحَدِیدِ»، (امام صادق(ع))، «دعا از نیزه‌ی تیز فرو رونده‏تر است.» دعا به دلیل ماهیتی که دارد، مانند نیزه نیست که امکانِ‌ نفوذ محدودی داشته باشد، بلکه از نیزه نیز تیزتر و با نفوذتر است، یعنی به زبان ساده اسلحه‌ای برای میدان‌ها منازعه‌ی نرم است.

اما این سلاح با قدرت نفوذ بالا و بسیار نرم،‌ برای مبارزه و مجاهده با کدام دشمن و برای به کار‌گیری در کدامین میدان است؟ در روایتی از امام هشتم (علیه السلام) آمده که ایشان از دعا تعبیر می‏کنند به «سلاح انبیا». حضرت فرمودند: «عَلَیْکُم بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاء قِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الأَنبِیَاءِ قَالَ الدُّعَاء» حضرت فرمودند بر شما باد به سلاح پیامبران؛ به حضرت گفته شد که سلاح انبیاء چیست؟ حضرت در پاسخ فرمودند اسلحه انبیا دعا است. دشمن اصلی پیامبران که بود؟ چه کسی یا چه کسانی در مقابل پیامبران صف می‌کشیدند و آن‌ها را از رسیدن به اهدافشان باز می‌داشتند؟

دشمن یا دشمنان پیامبران جز شیاطین جنی و انسی نبودند، شیطان که به عنوان دشمن آشکار، در قرآن به انسان معرفی شده است، یک شیطان جنی است. «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبین»، (سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۱۶۸) «پیروى از گام‏هاى شیطان نکنید، که او براى شما دشمنى آشکار است». البته انسان‌هایی هم که اختیار خود را به شیطان و هوای نفس خود سپرده‌اند عملاً به عنوان شیاطین انسی راه پیامبران را مسدود می‌کردند؛ خداوند در قرآن بیان می‌کند که برای هر پیامبری شیاطینی از جن و انس را به عنوان دشمنان پنهان و آشکار قرار می‌دهد. «وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی‏ بَعْضُهُمْ إِلى‏ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُون»، (سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۱۱۲)، «و بدین گونه براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انس و جن برگماشتیم. بعضى از آنها به بعضى، براى فریب [یکدیگر]، سخنان آراسته القا مى‏کنند و اگر پروردگار تو مى‏خواست چنین نمى‏کردند. پس آنان را با آنچه به دروغ مى‏ سازند واگذار».

بنابراین دعا، غیر از اینکه در فرآیند ارتباط استراتژیک، یک عنصر موثر برای ایجاد و اصلاح رابطه با خداست، فراتر از آن، می‌تواند سلاحی باشد، برای مقابله با دشمنانی که هم آشکارند و هم پنهان، هم در میدان‌های منازعه‌ی سخت قرار دارند و همه در میدان‌های منازعه‌ی نرم. البته اهمیت دعا در این است که نه تنها در برابر دشمنان آشکار و میادین سخت که حتی در برابر پنهانی‌ترین دشمنان و نرم‌ترین منازعات نیز کارآیی دارد، میادینی که در آن‌ها سلاح‌های دیگر موثر نیستند و اگر انسان بخواهد برای مبارزه با دشمنان خود در این میادین به این سلاح‌های سخت امید ببندد، راه به جایی نخواهد برد و خلع سلاح خواهد شد.

بنابراین در نرم‌ترین نوعِ جنگ یعنی جنگِ انسان با شیطان وسیله‌ایی که راه گشا خواهد بود سلاحی است به نامِ دعا. حال چه تهدیداتی برای خلعِ سلاح کردن بشر وجود دارد و آن را از مهمترین سلاحش برای پیروزی در جنگِ نرم ِ انسان با شیاطین جن و انس غافل می‌کند؟

ناامیدی: یکی از مهمترین روش‌های شیطان برای خلع سلاح انسان القای روحیه‌ی ناامیدی است. در این مسیر، شیطان تمام تلاش خود را می‌کند تا انسان را با نا امیدی از صراط مستقیم دور کرده و سببِ پویایی را از او بگیرد. با این کار، به مرور یاس از رحمت پروردگار فرد را فرا می‌گیرد، اعتمادش به خدا از دست می‌رود به منفی‌بافی روی می‌آورد و در نهایت زمین و زمان را دچارِ نقصان می‌بیند و مهمترین سلاح‌اش یعنی دعا را بر زمین می‌‌گذارد. «لا یَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَیْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُسٌ قَنُوطٌ»، (سوره‌ی فصلت، آیه‌ی ۴۹)، «انسان از دعاى خیر خسته نمى ‏شود، و چون آسیبى به او رسد مأیوس [و] نومید مى‏ گردد.»

 غفلت: در بسیاری از موارد انسان ناامید نیست اما شیاطین جنی و انسی او را دچار غفلت می‌کنند. ذکر و یاد خداوند، در مقابل غفلت قرار دارد که اساساً کارکردِ نماز در این‌ مسئله خود را نشان می‌دهد. یکی از معانی صلات رفتن به خطِ مقدم ِنبرد علیه شیاطین جن و انس است و در معانی دیگر همان دعا و نیایش است. این دو معنی به شدت در هم آمیخته‌اند به گونه‌ای که جزءِ جدایی ناپذیرِ یکدیگر شمرده می‌شوند. از سوی دیگر، ‌محراب به عنوان محلِ عبادت و برگزاری نماز، از حرب می‌آید و به معنای محلِ حرب یا جنگ با شیطان است. از این‌رو در این محلِ حرب، منازعه بر سر ایجاد یا از میان رفتنِ غفلت است. حال آنچه که موردِ تهدید قرار می‌گیرد نماز و یاد خداوند به عنوانِ محملِ سلاحِ دعا است. با این توضیح کسی که دچار غفلت شود و نماز نخواند یعنی نه به میدانِ جنگ علیه بدی‌ها رفته و نه از سلاحش یعنی دعا استفاده کرده است؛ به بیان ساده خلعِ سلاح شده است.

 جبراندیشی: یکی دیگر از سلاح‌هایی که شیطان در برابر سلاح دعا به کار می‌برد، جبراندیشی است. آن‌جا که انسان به صورت افراطی تقدیرگرا و به بیانی محافظه‌کار می‌شود. این‌ اعتقاد که خدا برنامه‌ی زندگیِ انسان را از قبل نوشته و امکانِ تغییر این امورِ از پیش تعیین شده وجود ندارد. این‌جاست که وقتی انسان امور را از پیش تعیین شده بداند دیگر به دعا کردن و خواستن از خالقش نمی‌پردازد و برای بهبود شرایطِ زندگی‌اش خدا را نمی‌خواند در حالی که خدا در قرآن فرموده است: «وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی‏ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‏ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ»، (سوره‌ی غافر، آیه‌ی ۶۰)، « و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. در حقیقت، کسانى که از پرستش من کبر مى‏ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى‏آیند.»

اما دعا به عنوان یک سلاح استراتژیک در در روندِ تاریخ چه کارکردهایی داشته است؟ آیا دعا فراتر از یک ساز و کار عبادی بین بنده و معبود، توانسته به سیر و روند تاریخ شکل‌ بخشد؟

آنچه که می‌توان در قرآن، احادیث و آثار باقی مانده از امامان برای آن شاهد گرفت این است که دعا چه در سطح فردی و چه در سطح قومی (تمدنی) تاثیر‌گذار بوده است. در سطح فردی می‌توان به نمونه‌هایی چون تغییر در سرنوشت بشریت در قالب دعای حضرت آدم و حوا و طلب آمرزش آن‌ها اشاره کرد، درخواستی که حضرت آدم در قالب دعا برای آمرزش از خداوند داشت و با آمرزش آن اولین استفاده‌ی موفق از این سلاح رقم خورد. «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ»، (سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۳۷)، «سپس آدم از پروردگارش کلماتى را دریافت نمود و [خدا] بر او ببخشود آرى، او [ست که‏] توبه‏پذیرِ مهربان است.»

نمونه‌ی دیگری از استفاده‌ی دعا در سطحِ فردی، موردِ حضرت یونس (ع) است. «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى‏ فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ»، (سوره‌ی انبیا،‌ آیه‌ی ۸۷) « و (به یاد آر) ذا النون (صاحب نهنگ، یونس بن متّى) را هنگامى که خشمناک (از میان قوم خود بیرون) رفت، پس گمان کرد که ما هرگز بر او تنگ نخواهیم گرفت، پس (کارش به جایى رسید که) در میان تاریکى‏ها (ى سه‏گانه شب و قعر دریا و شکم نهنگ) ندا درداد که (اى خدا) جز تو معبودى نیست، تو (از هر عیب و نقصى) منزه و پاکى، حقّا که من از ستمکاران بودم (زیرا عملى که نتیجه‏اش نقص بهره من بود بدون توجه به جا آوردم)»

حضرت یونس از طرف پروردگار مبعوث بر اهل نینوى شد و آن‌ها را دعوت کرد ولى ایمان نیاوردند پس نفرینشان کرد و از خدا خواست تا عذابشان کند همین که نشانه‏هاى عذاب نمودار شد قومش توبه کردند و ایمان آوردند. خدا عذاب را از ایشان برداشت اما یونس با عصبانیت و غضب از میان‌شان رفت و خداوند صحنه‏اى به وجود آورد که در نتیجه‌ی آن یونس به شکم یک ماهى بزرگ فرو رفت و در آن‌جا زندانى شد. تا آنکه خداوند او را به واسطه‌ی دعایی که به درگاهش کرد از شکم ماهی نجات داد و دوباره به سوى قومش فرستاد.

در سطح اجتماعی، قومی و تمدنی نیز آیه‌ «انّ الله لا یُغیِّرُ ما بقوم حتّی یغیّرو ما بانفسهم» کلیدی‌ترین راه تغییر سرنوشت را خود انسان می‌داند که یکی از پیش زمینه‌های این تغییر دعاست. در مثالی دیگر می‌توان به دعای مرزبانان امام سجاد(ع) اشاره کرد. فتح اسپانیا و شبه‌جزیره‌ی ایبری، مصادف با دوران امام سجاد (ع) بود. طارق ابن زیاد و دوستانش به مرزهای سرزمین‌های تحت حاکمیت مسلمین زدند و توانستند پایه‌های حکومتی را بگذارند که ۸۰۰ سال در جنوب اروپا دوام داشت و پیشرفته‌ترین جنبه‌های تمدنی را در زمان خود از اسلام و مسلمین به رخ اروپای عقب مانده کشید. در واقع دعای امام سجاد در قالب دعای مرزبانان بود که بدرقه و کمک حالِ طارق و یارانش شد و توانست در سطحِ تمدنی اثری ۸۰۰ ساله در قاره‌ای بگذارد که مسیحیت در آن حاکمیت تام و تمام داشت.

امام در این دعای طولانی جهانی می‌اندیشد و حتی تسلط خاندان بنی امیه و مروانیان بر خلافت اسلامی مانع از اتخاذ این سیاست نمی شود. امام در همه فرازهای دعا از تعبیر «مسلم» و «مسلمین» و «اهل ثغور» استفاده می‌کند که اصطلاح عام‌تری نسبت به مومنان یا شیعیان اهل بیت است تا با تحکیم هویت مشترک به مقابله با دشمن مشترک بپرازد.

«وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِینَ بِعِزَّتِکَ، وَ أَیِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِکَ، وَ أَسْبِغْ عَطَایَاهُمْ مِنْ جِدَتِکَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ کَثِّرْ عِدَّتَهُمْ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ، وَ وَاتِرْ بَیْنَ مِیَرِهِمْ، وَ تَوَحَّدْ بِکِفَایَةِ مُؤَنِهِمْ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِی الْمَکْر»، (صحیفه‌ی سجادیه‌ی دعای مرزبانان)، «بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و مرزهاى مسلمانان را به پیروزمندى خویش استوار گردان و مرزبانان را به نیروى خود یارى ده و از خزانه‌ی فضل خویش عطایشان به فراوانى ارزانى دار. بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و شمارشان افزون کن و سلاحشان برنده. حوزه‏هاشان حراست فرماى و پیرامونشان را نفوذ ناپذیر گردان. جمعشان متحد کن و خود به تدبیر کارهاشان پرداز٫»

با در نظر گرفتن دعا به مثابه سلاح، صحیفه‌ی سجادیه را می‌توان به عنوان انباری پر از سلاح و مهمات در نظر گرفت. انباری که سلاح‌های آن نه تنها در سطحِ فردی بلکه در سطح تمدنی نیز کارآمدی خود را ثابت کرده‌اند.

اعجاز دعا در هشت سال دفاع مقدس، در جنگ سی و سه روزه و در همه‌ی اقداماتی که علیه شیاطین و دشمنان انجام شده و می‌شود، خود را نشان داده است. در سخت‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات‌ها دعا و توسل به ائمه‌ی اطهار راه‌گشا بوده است.

دعا به مثابه سلاح، چه به لحاظ ابزاری برای ارتباط استراتژیک، چه به لحاظِ سلاحی استراتژیک، ساز و کاری است که کمتر به اهمیت آن از این حیث پرداخته شده است. از این‌رو مهندسی معکوس اجزای سازنده‌ی این ابزارِ تهاجمی و دفاعیِ پیچیده در جنگِ نرم، می‌تواند نقشِ مهمی در شناختِ آن داشته و اهمیتِ چنین ساز و کاری را در شکل‌‌دهی به روابط ما بین خالق و مخلوق، و اثر گذاری آن‌را چه در سطح فردی و چه در سطحِ تمدنی نشان دهد.

 

 آرون شوارتز چندی پیش از ایران حمایت کرده بود و همچنین از حملات سایبری آمریکا علیه ایران، باراک اوباما و جنگ‌افروزی‌هایش شدیدا انتقاد کرده بود، به طرز مشکوکی جان سپرد.


 آرون برنامه‌نویسی را از کودکی شروع کرده بود و در نوجوانی هنگامی که تنها 14 سال سن داشت یکی از پدیدآورندگان نسخه اولیه آر.اس.اس (RSS) بود. کمی بعد در دانشگاه استنفورد پذیرفته شد، اما هنوز یک سال بیشتر نگذشته بود که از ادامه تحصیل انصراف داد و در وبلاگ خود نوشت: (به نظرم محیط دانشگاه چندان علمی نیامد و بیشتر بچه‌ها ابداً به تحصیلشان اهمیت نمی‌دادند.)

بعد از این مرحله، شوارتز به پایه‌گذاری شبکه اجتماعی ‪و خبری رِدیت کمک کرد که در نهایت در سال ۲۰۰۶ توسط کُنده نَست، ناشر بزرگ بین‌المللی، خریداری شد

آرون شوارتز پس از این دوره موفقیت، تمام وقت خود را به مبارزه سایبری اختصاص داد و خیلی زود به جمع فعالان مدافع آزادی اینترنت و مخالف سانسور در فضای مجازی پیوست و شرکتی را تأسیس کرد که حوزه فعالیتی آن مبارزه علیه سانسور اینترنتی بود. شوارتز در سال ۲۰۱۱ به اتهام دستبرد به سیستم‌های رایانه‌ای دولتی و سرقت اسناد تحت حفاظت در شهر بوستون آمریکا بازداشت شد.

تنها دو سال بعد، پلیس فدرال ایالات متحده آمریکا (اف بی آی) بار دیگر آرون شوارتز را مورد بازجویی قرار داد. اتهام او این بار هک کردن سامانه دولتی دادگاه فدرال و انتشار اینترنتی میلیون‌ها سند این دادگاه بود.

آرون شوارتز در سیزدهم مهرماه  ۱۳۸۸، پرونده دادگاهی خود را از طریق اینترنت منتشر کرد که در آن تنها نام مأموران و اطلاعات شخصی خود را قلم گرفته بود. بر اساس این پرونده اتهام او انتشار غیرقانونی ۱۸ میلیون صفحه سند به ارزش تقریبی ۱.۵ میلیون دلار بوده است. آرون از این پرونده به عنوان سند افتخار یاد می‌کرد و درباره‌اش نوشت: (همان‌طور که امیدوار بودم، نتیجه واقعاً دلچسب از آب درآمد)

شوارتز علاوه بر تحصیلات نیمه‌تمام در دانشگاه استنفورد، یک دوره تکمیلی در زمینه فساد سازمانی در مرکز اخلاق دانشگاه هاروارد نیز گذرانده بود.

آرون شوارتز در جلسه سال گذشته بازپرسی همه اتهام‌ها را رد کرده بود و قرار بود ماه آینده دوباره در دادگاه حاضر شود.

مجله «پی‌سی‌ورلد»، فهرست اتهام‌ها علیه آرون شوارتز را به حدی دانسته بوده که در صورتی که زنده می‌ماند و دادگاه رأی به محکومیتش می‌داد، تا ۳۵ سال زندان و یک میلیون دلار جریمه در انتظارش می‌بود.

نکته جالب در خبر خودکشی این نابغه 26 ساله که فعالیت‌های او نشان دهنده نشاط ، هیجان و روحیه بالای او بود ، انتشار هماهنگ و برنامه‌ریزی شده تمام رسانه‌های خبری مطرح خارجی و فارسی زبان وابسته به غرب بود.


مرگ مشکوک نابغه اینترنتی طرفدار ایران

مرگ مشکوک نابغه اینترنتی طرفدار ایران

مرگ مشکوک نابغه اینترنتی طرفدار ایران

با نگاهی کوتاه به تیتر‌ها و متن خبر خودکشی آرون در شبکه‌ها و سایت‌ها متوجه می‌شویم که به مخاطبان اینگونه القاء می‌شود که آرون دچار افسردگی و اختلال روانی شدید بود.

در حالی‌که ما در گذشته شاهد چنین سیاست‌هایی بوده‌ایم، چنانکه کسانی منتقد به سیاست‌های آمریکا و اسرائیل باشند بعد از مدتی ناگاه دچار افسردگی شدید می‌شوند و او را بعد از مدتی در خانه شخصی خودش حلق آویز پیدا می‌کنند.

حال اگر این اتفاق در کشور ما می‌افتاد پای تمامی نهاد‌ها، انجمن‌های حقوق بشری و رسانه‌های خبری به این مساله باز می‌شد و با پوشش و پیگیری گسترده، و از طریق ارتباط با اعضای خانواده وی و کارشناسان دم دستی خود این خبر را پوشش می‌دادند.

چه بهتر که رسانه‌های مستقل و انجمن‌ها و نهادهای غیر وابسته حقوق بشری، مرگ مرموز این خبر را پیگیری و پوشش دهند تا نحوه مرگ این نابغه مانند افراد دیگری همچون ادواردو آنیلی و ده‌ها نفر دیگر دفن‌ و به فراموشی سپرده نشوند.

 

 مستند "شكارچي در دام" روايتي است كه در آن سربازان گمنانم امام زمان(عج) بار ديگر قدرت خود را به رخ دشمنان قسم خورده كشيده و جاسوس اعزامي سيا را به دام انداختند.

 
‌جاسوسی یکی از مصادیق بارز اقدام علیه امنیت ملی یک کشور بوده و به صورت سازمان یافته و فراملی سعی در سرقت اطلاعات حیاتی یک کشور دارد.
 
هر چند جاسوسی قدمتی دیرینه در تاریخ کهن ایران اسلامی دارد ولی به عمر همین اقدام زشت، بودند و هستند کسانی که از کیان و شریعت کشورشان دفاع کرده و این مهم بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده است به طوری که در مستند "شکارچی در دام "به گوشه‌ای از اقدامات پیروزمندانه سربازان گمنام امام زمان‌(عج) اشاره شده است. 
 
در این مستند ماجرای دستگیری جاسوسی تشریح شده  که شرح مکتوب آن گویای این مطلب است.
 
"متی والوک" مجری طرح جدیدی سازمان جاسوسی آمریکاست که با هوشمندی سربازان گمنام امام زمان(عج) به سرنوشت دیگر جاسوسان این حلقه گرفتار می‌شود. 
 
 
 لازم به ذکر است؛ قبل از وی نیز بسیاری قصد داشتند که از طرق مشابه در کشورمان دست به اقدامات جاسوسانه بزنند. که "استفان ریموند" متولد 1967 با تابعیت آمریکایی و "مارک آنتونی وندیار" متولد 1958 با تابعیت آفریقای جنوبی از جمله آنها هستند. 
 
این دو جاسوس وابسته به سازمان اطلاعاتی آمریکا CIA هستند که در لباس پژوهشگران حوزه محصولات بیوتکنولوژی وارد کشورمان می‌شوند و آنها می‌دانند که ایران بیش از یک دهه است که دستاوردهای مهمی را در این حوزه بدست‌ آورده است. 
 
این دو نفر از طریق حضور و حتی برگزاری همایش‌های علمی در کشورمان با هزینه خود اقدام به شناسایی نخبگان علمی کشورمان در حوزه بیوتکنولوژی کرده و اسامی آنها را در اختیار سرویس جاسوسی آمریکا قرار می‌دادند.
 
مهره سوم CIA "فیصل" نام داشته و مردی مراکشی تبار است که در حوزه IT تحصیل کرده و با ورود به ایران قصد دارد تا نخبگان علمی حوزه طراحی و ساخت نرم‌افزار و سخت‌افزارهای رایانه‌ای را شناسایی کرده و درصد پیشرفت آنها را به دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا ارائه دهد، قرار بود وی در تهران شرکتی پوششی راه‌اندازی کند که در واقع پایگاه غیررسمی اطلاعاتی برای جاسوسی‌هایش باشد. 
 
"هریو ماچروزا"، مهره‌ی دیگری است که دارای تابعیت یکی از کشورهای شرقی آسیا بوده و سعی داشت در پوشش فعالیت‌های علمی در ایران اطلاعات محرمانه و ذی‌قیمتی را از برنامه‌های هسته‌ای کشورمان جمع‌آوری کند و آنها را در اختیار سرویس‌های جاسوسی غرب قرار دهد.
 
مهره بعدی حلقه سازمان جاسوسی آمریکا یعنی سیا "داگلاس فرناندز" متولد 1962 و با تابعیت مالزیایی است. 
 
این فرد که یک مسیحی مالیزیایی‌تبار است برای کسب اعتماد هموطنان در کشور، خود را به نام "علی عبدرانی" معرفی می‌کند. 
 
حوزه فعالیت‌های وی علاوه بر رصد دستاوردهای هسته‌ای کشورمان شامل جمع‌‌آوری اطلاعات پیرامون پروژه‌های نظامی ایران نیز می‌شد. 
 
او می‌دانست که قطار پیشرفت کشور در حوزه‌های علمی در حال شتاب گرفتن است و همین موضوع موجبات اعزام وي توسط سازمان جاسوسی آمریکا به ایران را فراهم کرده است. 
 
شگرد وی برای برقراری ارتباط با هدف‌هایش که اسامی آنها را در اینترنت پیدا کرده، ترتیب دادن یک قرار کاری در داخل ایران است تا با پوشش همکاری‌های تجاری، دانشمندان کشورمان را مورد شناسایی و تخلیه اطلاعاتی قرار داده و حتی اسامی بعضی از آنها را به منظور حذف فیزیکی و ترور در اختیار ترویست‌های غربی قرار دهد، اما با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) همانند چند فرد قبلی که مدتی تحت نظر و رهگیری دستگاه اطلاعاتی کشورمان بودند شناسایی و دستگیر می‌شوند تا ماموریتی که مي‌رفت موجبات آسیب در ساختارهای حفاظت شده کشورمان ایجاد کند، اجرایی نشده پایان یابد. 
 
اما بازگردیم به جاسوس اصلی این مستند که "متی والوک" نام داشته به عنوان فرستاده ویژه سیا در ایران فعالیت می‌کرد. ‌
 
همه چیز با یک ایمیل کاری آغاز شد، ایمیلی که از شما دعوت می‌کند با ورود به یک پروژه مهم تحقیقاتی صاحب به اصطلاح شغلی پردرآمد شوید. 
 
متی والوک در این خصوص می‌گوید "از سال 2008 بود که با راه انداختن یک سایت کاریابی به نام (این جی آر) تونستم با شرکت‌های مهم اروپایی قراردادهایی را ببندم و نیروهای متخصص را هم متقابلا برای آنها معرفی کنم،در دسامبر 2009 شخصی که خودش رو "استیون لوگانو" معرفی کرد از طریق ایمیل رسمی کمپانی (پریزما) با من ارتباط برقرار کرد و گفت که قصد همکاری دارد،در دیدارهای اول من با او، متوجه شدم که اسم واقعی او "استیو لوگانو" نیست و اون یک افسر ارشد اطلاعاتی CIA است که قصد اجرای یک پروژه بسیار گسترده اطلاعاتی رو در ایران دارد".
 
هدف او آشکار است، "متی والوک" مجری طرح جدید سازمان جاسوسی آمریکا CIA سیا برای نفوذ در لایه‌های نخبه کشورمان است تا از این طریق اطلاعات ذی‌قیمتی را از پیشرفت‌های علمی ایران به دست آورد، اما همانند سایر مهره‌های گرفتار شده این حلقه که ذکر آنها رفت در چنگال عقاب‌گونه سربازان گمنام امام زمان(عج) گرفتار آمد.
 
"متی والوک" جاسوس سازمان اطلاعاتی آمریکا در مدتی قریب به یکسال اطلاعات ارزشمندی را پیرامون ایران و وضعیت علمی آن جمع آوری کرده و عازم پاریس می‌شود تا با افسر ارشد CIA دیدار کند. 
 
 
پاریس، ژانویه 2010
 
لابی یکی از هتل‌های پاریس محل اولین جلسه توجیهی جاسوسی اعزامی با افسر ارشد آمریکایی است. 
 
"متی والوک" در این خصوص می‌گوید: "بعد از ملاقات پاریس هر وقت به لوگانو زنگ می‌زدم می‌گفت قطع کن و فقط با ایمیل با من تماس بگیر، در آخرین ایمیل‌های که به من داد گفت وقت آن است که با کسانی که آنها را در ایران شناسایی کردي ارتباط نزدیکتر بگیری و حتی اگه لازم باشه به ایران هم بری، من هم با یکی از آنها که تونسته بودم بیشتر جذبش کنم هماهنگی‌های لازم را انجام دادم".
 
در ادامه شخصی ایرانی که فریب جاسوس‌بازی "متی والوک" را خورده است توضیح می‌دهد: " توی شرکت‌های نرم‌افزاری کاری می‌کردم به عنوان تحلیل‌گر، به عنوان راه‌اندازی سیستم‌های نرم‌افزاری، یه ایمیلی برای من اومد، ایمیلی که برای من اومد نوشته بود یک فرصت استخدامی و کاملا انگلیسی بود و توضیح داده بود که اسمش "متی والوک" و یه شرکتی هست توی اسلواکی، توی قلب اروپا، شرکت کاریابی بین‌الملی هستیم".
 
الف.ش که از ماهیت جاسوس مآبانه "متی" بی خبر است و از سوی دیگر با وعده‌های وسوسه‌کننده او مواجه شده سعی می‌کند همکاری‌اش با او را بیشتر کرده و در زمینه شناسایی نخبه‌های علمی و صنعتی کشورمان با او حداکثر تعامل را داشته باشد. 
 
این شخص در ادامه می‌افزاید:"کاری که توضیح داده بود این بود که در مرحله اول، در وهله اول اینها یه نفر رو می‌خوان به عنوان محقق در زمینه IT، ولی نوشته بود برای اینکه ما نفر در واقع مورد نظرمون رو انتخاب کنیم، ما چند مرحله مصاحبه داریم، یکسری مصاحبه روی اینترنت داریم که از طریق نرم‌افزار "اسکایپ" انجام می‌شد، یکسری مصاحبه بین بین 10 الی 15 نفر، بعد از این‌ها ما 5 نفر رو انتخاب می‌کنیم، 5 الی 6 نفر رو انتخاب می‌کنیم، می‌آئیم تهران باهاشون مصاحبه می‌کنیم توی تهران، اونایی که از مصاحبه دوم هم قبول شدن 1 الی 3 نفر رو می‌ریم اسلواکی ان جی ار ساوشن. اس کی یا همون اسلوک بود،می‌تونی به سایت ما مراجعه کنید و همه اطلاعات درباره شرکت ما و همچنین کارای ما رو ببینی، گفت من 2 ماه بعد بیایم ایران و اینجوری با شما مصاحبه خواهد کرد". 
 

تهران آوریل 2010
 
"متی" وارد ایران می‌شود و روی سوژه‌های خود متمرکز می‌شود، سوژه‌های که قرار است آنها را تست کرده و پس از تایید آنها را به "استیو لوگانو" افسر آمریکایی معرفی کند. 
 
"متی والوک" در ادامه می‌افزاید: "برای رد گم کردن چند بار به الف.ش گفتم فقط تو مورد تائيد ما نیستی و قرار  که با چند نفر دیگر هم ارتباط برقرار کنیم، اما به این نتیجه رسیده بودم که وعده‌های مالی و تحصیلی که به اون داده بودیم خیلی روی او تاثیر گذاشته بود و این موضوع یک پوئن مثبت برای ما بود، چرا که حالا می‌توانستم او را به لوگانو معرفی کنم".
 
"متی والوک" در ادامه می‌گوید:"فقط به فکرم این بود که می‌تونیم در واقع همکاری، اگه من رو انتخاب بکنند می‌تونم ادامه تحصیل بدم، می‌تونم کاری کنم، پول خوبی در بیاورم، به این مسائل فقط فکرم مشغول بود، ایشون بعدا یک تستی به من داد، تست هوش بود، تست هوش ریاضی بود، کاملا اشکال ریاضی بود، گفت 20 دقیقه وقت داری اینو پر کنی و توی این بیست دقیقه با مترجم من رفت پایین، گفت ما میریم خیابان قدم بزنیم برگردیم، رفتن و درست سر 20 دقیقه اومد و اون تست هوش رو از من گرفت، از من تشکر کرد، گفت من این نتایج رو می‌برم به اسلواکی و در اسلواکی من اینها رو در واقع با کارفرما در میان می‌گذارم اگر شما یکی از موارد باشید به شمار خبر میدم، دعوتنامه می‌فرستیم، تشریف بیارین".
 
"متی" به اسلواکی باز می‌گردد تا این خبر خوش را به استیو لوگانو اطلاع دهد، اما وی تماس‌های او را پاسخ نداده و پس از مدتی با ایمیلی به وی دستور راه‌اندازی سایتی جدید با عنوان "یونیک سالوکشن را می‌دهد تا فاز دوم پروژه شناسایی سوژه‌های تایید شده کلید بخورد. 
 
"متی والوک" در این رابطه می‌افزاید:"لوگانو اسم یک استاد دانشگاه ایرانی را به من داد و گفت از طریق عاملی که پیداش کردم باهاش ارتباط بگیرم، اون هم به سرعت".
 
این فرد یکی از پژوهشگرانی است که ابتدا فریب وعده‌های متی والوک جاسوسی اعزامی CIA را می‌خورد اما با روشنگری‌های به هنگام و توجيه‌اش نسبت به دامی که قرار بود در آن گرفتار شود به موقع از این راه باز می‌گردد. 
 
پژوهشگر مذکور خود در این زمینه می‌گوید: "اواخر سال 90 ایمیلی از طرف "متی" نماینده شرکت یونیک سالوشن برای همکاری دریافت کردم، بعداز چند بار تماس ایمیلی و تلفنی قرار شد در کشور اسلواکی با همدیگر قرار مصاحبه داشته باشیم، اولش اعتماد نکردم چون طرف خارجی بود، معلوم نبود و چکاره‌س، بعدها "متی" از طریق فردی که توی تهران مقیم بود دوباره با من تماس گرفت که این بار اعتماد کردم چون این فکر کردم شرکت سالوشن یک شرکت معتبر و توی تهران نمایندگی دارد".
 
الف.ش ادامه می‌دهد: " این آقای "متی" سریعا برگشت جواب داد توی ایمیل به من که یکی از این نفرات رو ما روزمه‌شو رو همونطور که می‌دونید تو رو پیدا کرده بودید و ایشون به نظر ما گزینه مناسبیه، ما باهاش در ارتباط بودیم و اولش تمایل نشون داد که بیاد ولی با توجه به اینکه من یک اتفاق ورشی برام افتاد و 3 ماه توی بیمارستان خوابیدم ارتباطم قطع شد الان هر چقدر زنگ می‌زنم یا اینکه در واقع ایمیل می‌زنم جواب نمیده، ببین می‌تونی اینو برای ما هندل کنی، این خیلی مهم برای سرمایه‌گذاری که بیاد در واقع اسلواکی، میتونی باهاش صحبت کنی، توضیح بدی این پروژه، یه پروژه بین‌المللی پژوهشی هیچ مشکلی نداره و ایشون فقط میان در واقع تو اسلواکی، ما هزینه‌هاشو میدیم، ویزاشو میدیم، دعوتنامه، همه کاراشو انجام می‌دیم بعد بابت این کار حق و حقوقی هم بهشون می‌دیم".
 
براتسلیوا-اسلواکی سپتامبر 2011
 
 "متی" در ادامه توضیح می‌دهد: "پس از برگشتن من به اسلواکی لوگانو با من سریعا تماس گرفت و گفت براتسلیوا جای خوبی نسبت، باید جلسه توی اتریش برگزار شود."
 
پژوهشگر فریب خورده ادامه می‌دهد: " اوایل سال 90 رفتم اسلواکی، اونجا بود که برای اولین بار با این‌ها ملاقات کردم نمی‌دونستم، اما مثل اینکه "متی" با افسر اطلاعاتی آمریکا که اسمش لوگانو بود قرار گذاشته بودند که محل ملاقات را از براتسلیوا به وین نقل بدهند نهایتا من و "متی" و اون افسر اطلاعاتی آمریکا در وین همدیگر رو ملاقات کردید."
 
کار آنها منحصرا تکنولوژی صنایع غذایی نبود، آنها کم کم از این طریق سعی داشتند که راه را برای ورود به عرصه علمی ایران باز کرده و در ادامه با دانشمندان و پژوهشگران هسته‌ای کشور نیز ارتباط بگیرند".
 
"متی" اینگونه توضیح می‌دهد: "بعد از برگزاری موفق این جلسات در وین لوگانو افسر ارشد اطلاعاتی آمریکا به من گفت با دو تا استادهای دانشگاه ایران که در دانشگاه‌های مهمی تدریس می‌کنند ارتباط بگیرم. این دو نفر در پروژه‌های هسته‌ای ایران هم فعال بودند."
 
و در ادامه پژوهشگر مورد نظر می‌افزاید:" اون افسر اطلاعاتی به من گفت که شرکتی که در آن کار می‌کند به دنبال استخدام متخصص‌های ایرانی در حوزه‌های مختلف فنی است، می‌خواد که آنها را در پروژه‌های بهداشتی و صنایع غذایی استفاده کند، از من خواستند که من به متخصصان ایرانی در حوزه‌های مکانیک را شناسایی کنیم اطلاعات مربوط به تلفن- ایمیل-موفقیت شغلی، رزومه‌های کاریشان مراجعه کنم این اطلاعات را به متی بدهم،قرار بود این افراد را انتخاب کند لیست نهایی را به من بدهد تا من هم با اون‌ها ارتباط اولیه برقرار کنم، همین که یک جلسه‌ای رو بگذارم تا این افراد ایرانی با متی با همدیگر یک ملاقاتی داشته باشند".
 
رابط "متی" و پژوهشگر می‌گوید: " گفت که اصلا نمی‌خواد با کسی صحبت کنی، بذار من بیام ایران، خودم میام ایران مشخص می‌کنم، توی آگوست یعنی توی شهریورماه، تو رو آموزش می‌دم که چه جوری مصاحبه کنی، تیم تو تشکیل بدی آقای ... فقط به عنوان یه محقق باشه کار کنه".
 
پژوهشگر فريب‌خورده می‌افزاید: "لوگانو افسر اطلاعاتی آمریکا در این جلسه 4 تا اسم از متخصصان ایرانی را به من داد که برای شروع با آنها ارتباط بگیرم. یکی‌شان پرسنل سازمان انرژی اتمی بود، 3 تای دیگه هم  در پروژه‌های نظامی و هسته‌ای مشغول بودند وقتی به ایران اومد در لابی یکی از هتل‌ها ما همدیگر و دیدیم، بعد از آن بود که نیروهای وزارت اطلاعات با من در ارتباط گرفتند طی صحبت‌های که شد من تازه اونجا بود که فهمیدم ماموریت واقعی اون افراد چی است".
 
"متی‌" ادامه می‌دهد: "استیو لوگانو در دیدار آخر که قرار بود و بعدش من به ایران برگردم پرسشنامه‌‌ای را به زبان فارسی و انگلیسی به من داد و گفت حتما باید این پرسشنامه‌ها پر شونو حتما برای او ارسال بکنم، لوگانو بعد از این ماجرا مرا به هنری افسر اطلاعاتی که متمرکز روی برنامه هسته‌ای ایران بود معرفی کرد، من هم قرار بود اطلاعات را به او بدهم،رفتار هنری با استیو خیلی فرق می‌کرد، صحبت‌های او آشکارا نشان می‌داد که اون قصد حذف فیزیکی بعضی از دانشمندان ایرانی را دارد و یا حداقل می‌خواهد موقعیت کاری و اجتماعی آنها را به خطر بیندازد، هنری حتی گاهی حرف از ترور دانشمندان ایرانی هم می‌زد."
 
17 آگوست 2012 "متي" با پرواز دوبی به تهران می‌آید اما این اقامت با اقامت‌های قبلی‌اش در تهران فرق دارد، چرا که حالا سربازان گمنام امام زمان(عج) که مدت‌ها تحرکاتی این چنینی را زیر نظر داشته‌اند مستقيما او و ملاقات‌هایش را مورد رهگیری قرار می‌دهند."
 
الف.ش تصریح می‌کند: "یکی از مطالبی که دوباره شک کردم این بود که من وقتی فهمیدم که هیچ پروژه‌ای نداره این آدم و درواقع دنبال مصاحبه با یک سری افراد و درست کردن تیم بدون پروژه است احساس کردم که این کارش اصلا یک کار علمی نیست، و کار فراعلمی دارد انجام می‌دهد و دنبال یکسری مقاصد دیگری هستش، بهش پیشنهاد دادم خب آقا اصلا می‌خوای کار کنیم با هم !!! بیا با هم یک شرکت بزنیم شرکت بازرگاني بزنیم که اصلا استقبال نکرد، یعنی من دیدم که اصلا از این همه، یعنی من متوجه شده بودم که این در واقع اصلا نمی‌خواهد کار کنه!!!یا کاری اصلا وجود نداره یا دنبال یکسری اهداف دیگه‌ايه و همچنین از مدل رفتارش و مدل صحبت‌هایش و اینکه همیشه مثل اینکه یک ترسی در وجودش بود من احساس کردم که این آدم‌ می‌تونه جاسوس سرويس‌هايي برای اطلاعاتی باشد، که به علیه کشورمان دارن کار می‌کنند، و وابسته به جایی باشد مثلا  CIA یا جاهای دیگه سرویس‌های جاسوسی جاهای دیگه متصل است به این‌ها باشد که دیگه تصمیم‌ گرفته بودم که بعد از اینکه رفت هیچگونه همکاری باهاش نداشته  باشم. چون احساس کردم ... نمی‌خواد باهاش همکاری کنه".
 
حالا دیگر پایان راه این جاسوس چشم آبی فرا رسیده، "متی" که قراره شامی را در یکی از هتل‌های تهران با الف.ش و پژوهشگر دانشگاهی کشورمان  می‌گذارد تا بتواند آخرین دستوار استیون لوگانو افسر اطلاعاتی CIA را در پوشش سوالاتی علمی با آنها در میان بگذارد یا حضور به موقع سربازان گمنام امام زمان(عج) مواجه شد و نقشه‌اش ناکام ماند."
 
پژوهشگر دانشگاه كشورمان می‌افزاید:" وقتی به ایران اومد در لابی یکی از هتل‌های تهران ما همدیگرو دیدیم بعد از اون بود که نیروهای وزارت اطلاعات با من ارتباط گرفتند و طی صحبت‌هایی که شد من از ماهیت واقعی اون افراد مطلع شدم".
 
 "متی والوک" خود اینگونه توصيف می‌کند:"منتظر شام بودم که در اتاق به صدا دراومد، درو که باز کردم نماینده سرویس اطلاعاتی ایران رو دیدم که تقریبا تمام ماجرا را می‌دونست و من با دیدن این صحنه چاره‌ای جز تسلیم و  اعتراف نداشتم".
 
پژوهشگر تکمیل می‌کند: "خدا رو شکر می‌کنم که این نقشه‌ها نقش بر آب شد و این‌ها نتوانستند بدهد نشان برسند، الان که دارم به اون روزها به اون جلسات، روزهای که داشتم و صحبت‌ها فکر می‌کنم تازه دارم متوجه می‌شود که چطور در یک جاسوس‌بازی آمریکایی گرفتار می‌شوم، خدا را شکر می‌کنم که اون نقشه‌ها به جایی نرسید و اون‌ها نتوانستند به هدفشون برسند".
 
"متی" با ابراز ندامت تاکید می‌کند: "من می‌دانم که به وسیله فعالیتم موقعیت برخی از ایرانی‌ها را به خطر انداختم و برای این کار هم بسیار متاسفم چرا که کورکورانه به ماموران سیا اعتماد کردم و تا به خودم اومدم دیدم من هم یک عامل اطلاعاتی شدم که دارم برای آنها کار می‌کنم من خیلی متاسفم و امیدوارم با اطلاعاتی که در اختیار وزارت اطلاعات ایران قرار دادم مانع فعالیت دوباره خرابکارانه آمریکا علیه مردم ایران باشم".
 
و اما کلام آخر جاسوس اعزامی سیا به ایران پس از ماه‌ها جاسوسی این است:" من از ملت ایران واقعا عذر می‌خواهم".
 
این تهدید و شیوه جدید جاسوسی غرب بر ضد کشور با هوشیاری قشر دانشگاهی کشور و عملکرد به موقع وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران خنثي مي‌شود. 
 
 اما لازم به ذکر است پژوهشگران و دانشمندان متعهد میهنمان در برخورد با این دست از ارتباطات مشکوک در اولین فرصت موارد را با افراد امین دستگاه اطلاعاتی در میان بگذارند. 
 
 
 
منبع : باشگاه خبرنگاران 

 


migyrkiq7eaykh1fbkp.jpg 

لطفا خودتان را معرفی بفرمایید. 

نیازی به معرفی نیست. کتاب‌های درسی خودشان حسابی این جانب را معرفی کرده‌اند. همه فکر می‌کنند نامم چوپان است و فامیلم دروغگو. 

 این دستگاه چیست که توی بقچه پیچیده‌اید؟ 

دستگاه پخش صوت. در دوران پست‌مدرن، ما دیگر از نی‌لبک استفاده نمی‌کنیم. گوسفندها هم به سرودهای تند غربی عادت کرده‌اند و سر حال که باشند، حرکات موزون هم می‌کنند. مثل حالا. ببینید چه دنبه‌ای تکان می‌دهند. سگ‌مان هم گاهی اوقات می‌زند زیر ‌آواز و ما را از خماری درمی‌آورد. تصمیم داریم در صورت امکان، دستگاه «اکو» هم بیاوریم تا گوسفندانی که در دور دست مشغول چرا هستند، از موسیقی بی‌نصیب نمانند. 

 می‌بینم موبایل هم دارید. لابد کسانی که گوسفند زنده می‌خواهند، با این تلفن همراه تماس می‌گیرند. 

خیر در دوران پیشامدرن ما ناچار بودیم برویم سر کوه، دست‌مان را دور دهان‌مان لوله کنیم و فریاد بزنیم آی گرگ... آی گرگ... این کار، هم وقت‌مان را می‌گرفت و هم نیرومان را. حالا با این تلفن همراه شماره‌های مختلفی را می‌گیریم و داد می‌زنیم آی گرگ... دیگر لزومی ندارد بالای کوه برویم. 

 حالا واقعا گرگی هم وجود دارد یا مردم را سر کار گذاشته‌اید؟ 

از این کار لذت می‌بریم و خوش‌خوشان‌مان می‌شود. نمی‌دانید چه کیفی دارد وقتی مردم به کمک می‌آیند و می‌بینند از گرگ خبری نیست. 

 پس بی‌خود نیست که به شما می‌گویند چوپان دروغگو. لابد آب هم قاطی شیرتان می‌کنید؟ 

اشتباه به عرض‌تان رسانده‌اند، ما شیر قاطی آب‌مان می‌کنیم. 

 وقتی الکی داد می‌زنید «آی گرگ»، سگ‌تان چه عکس‌العملی نشان می‌دهد؟ 

اوایل مثل قرقی از جا می‌پرید و می‌دوید که پاچه‌ی گرگ را بگیرد، اما دندان‌اش به هوا اصابت می‌کرد. 

 حالا چه کار می‌کنید؟ 

حالا وقتی داد می‌زنیم «آی گرگ»، سگ‌مان چانه‌اش را روی دست‌های‌اش می‌گذارد و می‌گوید: «بخواب، حال نداری.» 

 حالا اگر واقعا گرگ به گله بزند چه کار می‌کنید؟ مردم که دیگر حرف شما را باور ندارند. 

یک کاریش می‌کنیم. شاید با آقا گرگه کنار آمدیم. کافی‌ست یک خرده سبیلش را چرب کنیم. 

 چه جوری؟ 

اینش دیگر به خودمان مربوط است. 

یادداشتی طنز از زنده‌یاد عمران صلاحی 

g7xe20xy7acc8f1i0mlm.jpg

برای اولین بار در ایران ، تابلوی بزرگی از یک رئیس جمهور آمریکا در یکی از مهم ترین معابر شهری تهران ، نصب شد! 

در این تابلوی چند ده متری ، تصویری از باراک اوباما در کنار شمر بن ذی الجوشن ترسیم شده است که مجموع تصویر و نوشته های زیر آن ، تداعی گر ماجرای امان نامه شمر به حضرت ابوالفضل(ع) در روزهای قبل از عاشوراست که البته توسط حضرت ، رد شد. 

در نوشته اول ، که به سبک زیر نویس شبکه بی بی سی فارسی و "سرخط خبرها"ی آن طراحی شده ، شمر در سال ۶۱ هجری می گوید:" با ما باش ، در امان باش." و در نوشته دوم نیز ، اوباما در سال ۲۰۱۳ میلادی همان جمله را تکرار می کند و می گوید: "با ما باش در امان باش.

این تابلوی بزرگ ، در انتهای بلوار کریم خان و مجاورت میدان ولی عصر(عج) تهران نصب شده است. 

b9dgyr9vm63irwwnlc.jpgb6tv4g69nttsj6qsy3d.jpgcgk3n66x2rw4mqhwqkpw.jpg

 

 چند سال پیش در روزنامه ای خواندم که توانایی هسته ای ژاپن به اندازه ای است که می تواند هر سال تعداد 30 بمب هسته ای تولید کند . اما در همین کشور ژاپن چند سال پیش دو نفر نظامی آمریکایی دو نفر دختر را مورد اذیت و آزار جنسی قرار داده و بعد با ماشین از رویشان رد شدند . نتیجه این شد که تعدادی از مردم ژاپن به خیابانها ریختند و اعتراض و شعار علیه آمریکا و بعد هم که همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد . اینکه چرا ژاپنی ها فقط به اعتراض کلامی بسنده کردند حتما به فرهنگ شان ربط دارد اما بحث من این است که ژاپن هر چقدر که کشور پیشرفته و متمدنی باشد ، یا کلماتی مانند شرف ، غیرت و تعصب در فرهنگ لغاتشان وجود ندارد یا اینکه تعریف این کلمات در ایران و ژاپن تفاوت عمده ای با هم دارند .

مورخه 23/10/91 اخبار صداو سیما اعلام کرد که تعدادی سرباز آمریکایی پایگاه اینجرلیک ترکیه ، پس از مست کردن ، به مسجدی رفته و منبر مسجد را آتش زده و به قرآن توهین کرده اند . احتمالا به این دلیل که سردمداران کشور ترکیه ادعای رهبری جهان اسلام را دارند و لابد به این دلیل که این قضیه اهمیتی ندارد یا شاید هم در شان مسئولین این کشور نیست که به چنین مسائل پیش پا افتاده ای اعتراض کنند ، نتیجه این که واکنش خاصی از طرف دولت ترکیه به این قضیه نشان داده نشده است .

توهین به دین اسلام ، پیامبر رحمت ( ص ) و قرآن ، سریالی است که تمامی ندارد . چرا ؟ تا زمانی که رهبران کشورهای اسلامی دست نشانده و خود فروخته غرب باشند ، این سریال به قسمت پایانی نخواهد رسید . سوال من از کسانی که ادعای رهبری جهان اسلام را دارند این است که عزت و شرف و دین شان را به چه بهایی فروخته اند ؟ دلیل اصرار دولت ترکیه بر سیاست های غلط و خوشایند غرب چیست ؟

کلید اسرار این است که احیای امپراطوری بزرگ عثمانی ، با اتکای به پیمانهای نظامی  و اطلاعاتی با اسراییل و ناتو و آمریکا ، رویایی کودکانه بیش نیست .

 روزنامه لبنانی «الاخبار» در مقاله‌ای به قلم «ناصر شراره»، نویسنده لبنانی با اشاره به برنامه بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه برای ایراد سخنرانی تحت عنوان سخنرانی راهبردی بحران سوریه به بیان برخی محورهای این سخنرانی و طرح راهبردی پرداخت.

روزنامه الاخبار نزدیک به جریان مقاومت لبنان در این باره نوشت: منابع آگاه پیش‌بینی می‌کنند که رئیس جمهوری سوریه ظرف روزهای آینده سخنرانی مهمی را در خصوص دیدگاه‌هایش در قبال بحران سوریه ایراد کند.

بر اساس این گزارش، منابع آگاه در گفت‌وگو با روزنامه الاخبار افشا کرده‌اند که محتوای این سخنرانی با مضمون نامه‌ای که «فیصل المقداد»، معاون وزیر خارجه سوریه در سفر به مسکو حامل آن بود و هفته پیش با مقامات آن دیدار داشت، تفاوتی ندارد.

به گفته این منابع، طی سفر اخیر «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه به دمشق و دیدار با مقامات سوری، مسکو با دمشق تماس گرفته و خواستار اطلاع از موضع آنها در دیدار با ابراهیمی درباره بحران سوریه پیش از رسیدن ابراهیمی به روسیه شده است

به همین منظور بشار اسد، معاون وزیر خارجه خود را راهی مسکو کرد تا مقامات روس را از موضع دمشق مطلع کند و در آنجا بود که المقداد موضع و دیدگاه بشار اسد در قبال بحران سوریه و حل این بحران را به اطلاع «میخائیل بوگدانوف»، همتای روسی‌اش رسانده است.

این منابع تاکید می‌کنند که از جمله نکات بسیار مهم در طرح بشار اسد برای حل بحران سوریه «نامزدی وی برای انتخابات ریاست جمهوری سوریه در سال 2014 در کنار نامزدهای دیگر است» که تاکنون مورد اعتراض قرار نگرفته است.

اما از دیگر نکات و موارد مذکور در طرح راهبردی بشار اسد برای پایان دادن به بحران سوریه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد که در صورت دستیابی به توافق برسر آن طرح «ژنو 2» نام خواهد گرفت:

- برقراری آتش‌بس بین طرف‌های درگیر

- حضور و استقرار ناظران بین المللی در سوریه جهت نظارت و اشراف بر اجرای آتش‌بس

- تشکیل مجلس موسسان اصلاح قانون اساسی سوریه

- تشکیل دولت وحدت ملی

- برگزاری انتخابات پارلمانی آزاد و سالم با نظارت بین المللی

سخنرانی بشار اسد درباره مسائل منطقه ای

به گفته این منابع انتظار می‌رود، سخنرانی راهبردی اسد تنها راه‌حلی برای بحران این کشور نباشد، بلکه رئیس جمهوری سوریه در سخنرانی خود به مسائل منطقه‌ای نیز بپردازد و دیدگاه جامع و کاملی درباره مشکلات منطقه‌ای ارائه دهد که با استقرار و ثبات منطقه‌ای در ارتباط است.

این منابع اظهار می‌کنند: براین اساس بشار اسد خواستار به رسمیت شناختن موضوع سوریه در قبال حمایت از دو قضیه فلسطینی و لبنان و مقاومت آنها خواهد شد. سپس خواستار مشروعیت و به رسمیت شناختن تلاش سوریه برای آزاد سازی سرزمین‌های اشغالی خود خواهد شد، اما این بار این سرزمین‌ها تنها جولان را دربرنخواهد گرفت، بلکه «اسکندرون» را نیز شامل خواهد شد.

اما در خصوص ایراد سخنرانی بشار اسد، منابع مذکور اعلام می‌کنند که زمان ایراد این سخنرانی تا حدود زیادی وابسته به برخی متغییرها دارد که اولین آنها در «تغییر و تحولات جاری در عرصه میدانی سوریه» نمود پیدا می‌کند تا دمشق این واقعیت را به اثبات برساند که نظام دمشق توانایی تعیین سرنوشت درگیری‌های کنونی را دارد و اگر به ظاهر معارضان مسلح در برخی نقاط و برای مدتی موفقیت‌هایی را احراز کرده‌اند، این موضوع در بلندمدت هیچ‌گاه مصداقیت نخواهد داشت و این معارضان هیچ‌گاه نخواهند توانست موجبات براندازی نظام را فراهم کنند، مگر آنکه دخالتی نظامی خارجی در کشور صورت گیرد که این نیز امری غیرممکن و نامحتمل است، چون چنین دخالتی با مخالفت سرسختانه روسیه، چین و ایران مواجه خواهد شد که به شدت مخالف روی آوردن دشمنان سوریه به این گزینه هستند.

از سوی دیگر آمریکایی‌ها تقریبا به این باور تقریبا کامل رسیده‌اند که در عمل توان مقابله و غلبه بر گروه‌ها و جماعت‌های تکفیری مسلح فعال در سوریه را ندارند و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه نزدیک به یقین رسیده‌اند که تلاش‌های آمریکا در این خصوص با ناکامی و شکست مواجه شده است. همچنین برای آمریکا ثابت شده که این گروه‌ها و جماعت‌ها در حال اجرای طرحی است که زیان آن برای آمریکا در سوریه بسیار بیشتر از حاکمیت نظام کنونی در این کشور است.

موضوعات مورد مناقشه

همانطور که ملاحظه شد، طرح اسد برای حل بحران سوریه حائز نکاتی است که بی‌تردید مناقشه‌ها و بحث و جدل‌هایی را به دنبال خواهد داشت و اولین نکته‌ای در این طرح حذف شده قضیه «کناره‌گیری بشار اسد» از قدرت است.

در این ارتباط بی‌تردید مسکو و واشنگتن بحث‌ها و گفت‌وگوهایی داشته و با یکدیگر تبادل نظر داشته‌اندو به نظر می‌رسد، هر دو کشور به این توافق رسیده‌اند که قضیه برکناری اسد از قدرت را به صندوق‌های رای و انتخابات ریاست جمهوری موکول کنند که مقرر شده است،‌ در سال 2014 میلادی برگزار شود و این موضوعی است که اسد نیز با شرط موافقت طرف‌های دیگر (معارضان و کشورهای حمایت‌کننده از آنها) با آن موافقت کرده است.

اما در خصوص اصلاح قانون اساسی باید گفت، موضوع اصلی که در اصلاح قانون اساسی سوریه مورد توجه قرار خواهد گرفت، تعیین نظام آینده حاکم بر سوریه است، اینکه این نظام باید پارلمانی باشد یا ریاستی، این درحالی است که بشار اسد با شکل پارلمانی نظام بیش از ریاستی آن موافق است که در صورت تصویب چنین نظامی به معنای انتخاب رئیس جمهوری سوریه توسط پارلمان و نه از طریق انتخاب مستقیم مردم است، در واقع می‌توان گفت که تلاش می‌شود، نظامی شبیه نظام کنونی حاکم بر لبنان در سوریه نیز به اجرا گذاشته شود.

براین اساس منابع سوری پیش‌‌بینی می‌کنند، در صورتی‌که امور بر وفق مراد در جریان باشد، دولت وحدت ملی تشکیل خواهد شد که بر اصل «یک سوم» مبتنی باشد، به این معنا که یک سوم چنین دولتی را نمایندگان نیروهای معارض و یک سوم دیگر را نمایندگان جریان‌های مستقل و یک سوم را نمایندگان حزب بعث به خود اختصاص خواهند داد، با گرایش به اینکه شخص نخست‌ وزیر از میان جریان مستقل انتخاب شود، اگر چه در مناقشه برسر این امر آشکار شد که این گرایش وجود دارد که فردی چون «هیثم مناع» از جریان معارض پست نخست وزیری یا معاونت آن را احراز کند،‌ به ویژه آنکه وی رابطه بسیار خوبی با بغداد دارد و این موجب می‌شود تا بغداد به راحتی بتواند وی را به سمت تهران متمایل کند.

این منابع در پایان اظهار می‌کنند که اگر طرح اسد با مخالفت خاصی مواجه نشود و موانع و چالش‌های پیش روی آن برداشته شوند و مسکو و واشنگتن برسر آن به توافق اولیه برسند، به صورت جدی در نشست نیمه ژانویه بین وزرای خارجه آمریکا و روسیه با حضور اخضر ابراهیمی مورد بحث و رایزنی قرار خواهد گرفت تا پس از توافق نهایی برسر آن به عنوان طرح «ژنو 2» به شورای امنیت ارائه شود.

بر اساس این گزارش، سرانجام اینکه نشست آینده پوتین و اوباما اعلامی جهت پذیرش این طرح و اعلام حل بحران سوریه خواهد بود.

 

 انتخاب "جان کری" به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا و کنار گذاشتن "هیلاری کلینتون" به سوژه‌اي جدي براي القاء تغيير در رويكرد سياست خارجي دولت جديد اوباما در قبال ايران و موضوع اسرائيل تبديل شده است به نحوي كه رسانه‌هاي مطرح و جريان ساز غربي تلاش مي‌كنند با پيش كشيدن سوابق و مواضع جان كري از نشانه‌هاي تغيير در رويكردهاي اوباما در قبال ايران و تلاش براي گشودن باب مذاكره با ايران سخن بگويند

به نظر مي‌رسد تبليغات گسترده براي جان كري و آنچه رويكرد «گفتگو مدارانه» وي در رسانه‌هاي غربي و بعضي از رسانه‌هاي اصلاح طلب داخلي خوانده مي‌شود، صرفا با هدف تبليغاتي صورت گرفته است تا هم امريكا ژست گفتگو مداري را بصورت تمام كمال براي خود حفظ كند و در واقعيت امر تغيير در رويكرد خود در قبال مردم ايران كه ندهد هيچ، بر تحريم‌ها و اعمال محدوديت‌ها نسبت به مردم ايران بيافزايد. موضوعي كه اين روزها و همزمان با بحث‌هاي مختلف پيرامون رويكرد متفاوت جان كري در سياست خارجي شاهد آن هستيم. از تصويب بودجه براي تقابل با نفوذ ايران در امريكاي شمالي تا تصويب تحريم رسانه‌هاي ايراني بر روي سرويس‌ دهنده‌هاي ماهواره اي.

شايد يكي از مهمترين تحليل‌ها در اين زمينه و با هدف تبليغ براي گفتگو مدار نشان دادن وزير امور خارجه جديد امريكا را مجله معروف "فارین پالیسی" در شماره اخیر خود منتشر كرده باشد كه اطلاع از آن براي مخاطبان خالي از لطف نخواهد بود: 

 

در صورت تایید پست جدید سناتور جان کری به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا، یکی از اولین موضوعاتی که او قرار است از میز کار خود حذف کند "مسئله برنامه هسته‌ای ایران" است.

کری این موضوع را قبلا نیز مورد بحث قرار داده است. ما این مطالب را در سایت ویکی لیکس قبلا مطرح کرده ایم به گونه ای که چارچوب مشروح رویه دیپلماتیک کری را به صورت گسترده ای به تصویر می کشد. در این اسناد طبقه بندی شده او چگونگی رهیافت خود را درباره این موضوع توضیح داده است.
 
اولین سند مرجع مربوط به گفتگوی او در تاریخ فوریه ۲۰۰۵ با مایکل بارنیر وزیر امورخارجه فرانسه است. کری به بارنیر گفت که گفتگوهای او با کشورهای منطقه او را متقاعد کرده است که ایران همچنان به یک برنامه تسلیحاتی هسته ای ادامه خواهد داد، اما او قبول دارد که هیچ گزینه جایگزین خوب دیگری به غیر از مذاکره وجود ندارد.
 
گرچه او گزینه نظامی را حذف نکرده است اما به اعتقاد او این گزینه بسیار دشوار است. وی در عوض از تحریم های سازمان ملل متحد که دیرزمانی است اعمال شده و هر چند گاه یکبار تشدید می شود به عنوان یک جایگزین نامبرده است.
 
او که هنوز از شکستش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ دلگیر است، اظهار داشت که در صورت انتخاب او به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا قصد دارد با صاحب منصبان کنونی قدرت و همچنین با سایر افراد ذی نفوذ در داخل حکومت ایران ارتباط برقرار کند. ۵ سال بعد کری این فرصت را پیدا کرد تا ارتباطاتی را که عنوان کرده بود با برخی از افراد درون حاکمیت برقرار کند. او در یکی از ملاقات های خود با حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر ابراز داشت که علائمی که از پشت صحنه در واشنگتن برای تهران ارسال شده، بدون پاسخ مانده است.
 
از نظر او ایرانیان برای اینکه در این زمینه صحبت کنند واهمه دارند. «برداشت ما این است که لازم است تا راهی را برای گشودن باب گفتگو با ایران بیابیم.» براساس گزارش ها آل ثانی پیشنهاد کرد که در این زمینه نقش واسطه را ایفا کند و در ادامه از جان کری پرسید که چه پیامی را می خواهد به رئیس جمهور ایران منتقل کند.
 
در پاسخ سناتور کری گفت «ایالات متحده آمریکا این مباحث را به طور جدی دنبال می کند و درصدد بوده است تا مبنای جدیدی را برای رابطه با ایران بر اساس منافع مشترک و الزامات قانونی آژانس بین المللی انرژی که از طرف ایران رعایت می شود، برقرار کند.» این منافع مشترک شامل مبارزه با قاچاق مواد مخدر، طالبان و تجارت غیر قانونی است.
 
سناتور جان کری که در آن زمان ریاست کمیته روابط خارجی مجلس سنا را برعهده داشت به امیر گفت که او نگران است که ایران هنوز بر این باور است که با آمریکای سال ۱۹۵۳ که به سرنگونی دولت ایران کمک کرد، روبرو است. کری به آل ثانی گفت که ایالات متحده آمریکا خواسته‌های ایران به عنوان یک بازیگر منطقه ای را به رسمیت می شناسد و آمریکا می خواهد در این زمینه گفتگو کند تا مشخص شود که این قدرت منطقه ای ایران چه مسائلی را دربرمی گیرد.
 
البته این گفتگو تقریبا سه سال قبل صورت گرفت. با اینکه از آن زمان تا کنون تحولات زیادی روی داده است، در این زمینه پیشرفت اندکی حاصل شده و به همین دلیل صبر واشنگتن رو به اتمام است. دیدگاه های کری ممکن است از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی کرده باشد اما او هنوز احتمالاً با آنچه که به آل ثانی ابراز داشت پایبند است: «تداوم این مسیر مناقشه برانگیز غیرعاقلانه است.»

 «انزوای ایالات متحده آمریکا در اثر اعمال تحریم‌های شدید علیه جمهوری اسلامی ایران.» این مساله را تاکنون بسیاری از کار‌شناسان عرصه اقتصاد بین‌الملل اعلام کرده بودند اما در روزهای اخیر، این مساله از سوی یکی از وزرای مهم کابینه جدید باراک اوباما مورد تایید قرار گرفته است؛ موضوعی که بیشتر از آنکه نشانه رویکرد ملایم در برابر ایران باشد، نشانه خشم مقامات کاخ سفید از ناکامی درباره پروژه تحریم‌ها علیه ایران است.

«چاک هگل» که روز گذشته به طور رسمی به عنوان وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا معرفی شد، در مصاحبه‌ای که با یکی از نشریات آمریکایی انجام داده، صراحتا از روش برخورد افزایش تحریم‌ها علیه ایران و افزودن بر شدت آن‌ها انتقاد کرده و این مساله را موجب ایزوله و منزوی شدن آمریکا عنوان کرده است. هگل تاکید کرده است: «من با افزایش شدت تحریم‌ها به طور جدی مخالف هستم؛ چرا که وقتی کاخ سفید در این عرصه تنهاست، نه تنها این تحریم‌ها کارآیی ندارد، بلکه زمینه را برای انزوای ایالات متحده نیز فراهم می‌کند.» 

 
به نظر می‌رسد این تغییر رویکرد در سیاست تحریمی کاخ سفید پس از آن ایجاد شده که افزایش شدت تحریم‌ها علیه ایران و گسترده شدن دامنه آن به مواردی مانند تجهیزات دارویی و پزشکی، با اعتراضات گسترده کشورهای متعدد در جهان روبرو شد و حتی سازمان‌های بین‌المللی نظیر یونیسف، فائو و سازمان ملل هم نسبت به آن اعتراض کردند و این اقدام را یک جنایت تاریخی علیه بشریت خواندند. 
 
از سوی دیگر، سیاست افزایش فشار و شدت تحریم‌ها علیه ایران به ویژه در عرصه صنعت نفت سبب شد تا کشورهای زیادی از این پروژه خارج شوند و به دلیل وابستگی شدید خود به نفت ایران، آمریکا را در اجرای این تحریم‌ها تنها بگذارند. ترکیه، ژاپن، کره جنوبی، یونان، ایتالیا و اسپانیا از جمله کشورهایی بودند که ابتدا در پروژه تحریم نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا شرکت کردند اما پس از گذشت کمتر از دو ماه، همه آن‌ها از این اقدام پشیمان شدند و مجددا تقاضای واردات نفت از ایران را با قراردادهای جدید مطرح کردند؛ مساله‌ای که سبب شد تا «گام طلایی» کاخ سفید برای اعمال فشار بی‌سابقه به اقتصاد ایران و مجبور کردن ایران برای دست برداشتن از حقوق هسته‌ای خود در‌‌ همان ابتدا در «باتلاق» فرو برود. 
 
اکنون به نظر می‌رسد با توجه به اظهارات اخیر «جان کری»، وزیر امور خارجه و «چاک هگل»، وزیر دفاع ایالات متحده در کابینه دوم اوباما، سناریوی جدید در دستور کار مقامات کاخ سفید قرار گرفته است. اگر تا پیش از این، افزایش روز به روز شدت تحریم‌ها علیه ایران، خط مشی اصلی ایالات متحده بود، اکنون و با شکست خوردن این پروژه که نهایتا منجر به انزوای آمریکا شده، برنامه «کاهش شدت تحریم‌ها در قبال گسترش دامنه آن‌ها» در دستورکار دموکرات‌های ساکن اتاق بیضی قرار گرفته است. 
 
در همین راستا، برخی از کار‌شناسان، تبلیغات گسترده برای جان کری و چاک هگل و آنچه رویکرد «گفتگو مدارانه» آنان در رسانه‌های غربی و بعضی از رسانه‌های اصلاح طلب داخلی خوانده می‌شود، صرفا با هدف تبلیغاتی صورت گرفته است تا هم امریکا ژست گفتگو مداری را بصورت تمام کمال برای خود حفظ کند و در واقعیت امر تغییر در رویکرد خود در قبال مردم ایران ندهد که هیچ، بر تحریم‌ها و اعمال محدودیت‌ها نسبت به مردم ایران بیافزاید؛ موضوعی که این روز‌ها و همزمان با بحث‌های مختلف پیرامون رویکرد متفاوت کابینه دوم اوباما در سیاست خارجی شاهد آن هستیم؛ از تصویب بودجه برای تقابل با نفوذ ایران در امریکای شمالی تا تصویب تحریم رسانه‌های ایرانی بر روی سرویس‌ دهنده‌های ماهواره‌ای

 

 به گزارش روزنامه نيويورك تايمز، وزارت خزانه داري آمريكا در اين گزارش هشدار داد كه به رغم تحريم هاي گسترده و متعدد براي خارج كردن ايران از سيستم مالي بين المللي اين كشور راه هاي مختلفي براي دور زدن تحريم ها كشف كرده است.
خزانه داري آمريكا اين اقدامات را تهديدات در حال ظهور براي تحت تاثير قرار دادن اثر تحريم ها خواند.
براساس اين گزارش «آدام زوبين» مدير اداره كنترل و ارزيابي خارجي وزارت خزانه داري آمريكا كه مسئول اجراي تحريم هاي اين كشور عليه ايران نيز هست، در اين باره گفت: ايراني ها از واحدهاي مبادله خصوصي و شركت هاي مختلف در ديگر كشورها براي انجام دادن مبادلات مالي خود استفاده مي كنند.

وي مدعي شد: اين معاملات با پوشش هاي جعلي و با اتكا به مبادلات بدون كاغذ كه به مبادلات حواله اي معروف هستند و در بخش هايي از خاورميانه و آسيا بسيار رايج است، انجام مي شود. اين مبادلات به صورت غيررسمي و با پول غيررايج و با استفاده از پيك ها و واسطه هاي قابل اعتماد انجام و جابجا مي شود.
اداره ارزيابي خارجي وزارت خزانه داري آمريكا روز پنجشنبه نهادها و موسسات مالي آمريكا را از آنچه كه مدير آن تكنيك هاي مبادلاتي ايران براي دور زدن تحريم ها خوانده آگاه كرده است.
نيويورك تايمز در ادامه گزارش خود افزود: اين تحريم ها كه گفته مي شود براي كنترل برنامه هسته اي ايران اعمال شده است، بسياري از بانك هاي ايراني را در ليست سياه خود قرار داده و آنها را از انجام مبادله در سيستم مالي بين المللي منع كرده است تا از اين طريق انجام معاملات نفتي ايران را مختل كند.
آدام زوبين همچنين در كنفرانس خبري در مقابل خبرنگاران بزرگترين دستاورد تحريم ها را مقابله با دسترسي ايران به سيستم مالي بين المللي و كانال هاي بانكي خواند اما همزمان تاكيد كرد كه ايران در حال تطابق دادن خود با اين تحريم ها است.
گزارش وزارت خزانه داري آمريكا درباره توانايي ايران در دور زدن تحريم ها در حالي منتشر شده است كه پيش از اين نيز رسانه هاي غربي در گزارش هاي متعددي به ناكارآمدي اين تحريم ها اذعان كرده اند. اعتراف وزارت خزانه داري آمريكا از آن جهت بسيار حائز اهميت است كه از سوي نهادي كه مسئوليت مستقيم اجرا و نظارت بر تحريم ها عليه ايران را برعهده دارد، اعلام مي شود.
مقامات اين وزارت خانه پيش از اين ادعا كرده بودند كه تحريم هاي اول ژوئيه (تير91) با خاصيت فلج كنندگي و گزنده بودن ايران را مجبور به تغيير محاسبه و رفتار خواهد كرد.
فريد زكريا: ايران تسليم آمريكا نخواهد شد
در همين رابطه نظريه پرداز و تحليل گر ارشد مسائل سياست خارجي آمريكا، گفت: از آنجا كه ايران تسليم آمريكا نخواهد شد، آمريكا مجبور است در قبال ايران به دنبال راه حلي مبتني بر مذاكره باشد.
فريد زكريا طي مقاله اي در مجله تايم بحث هايي كه در پي نامزدي چاك هيگل براي تصدي پست وزارت دفاع آمريكا در رسانه هاي آمريكايي مطرح شده بود را مورد بررسي قرار داد.
به گزارش فارس، اين ويراستار نشريه تايم نوشت: «مخالفان معرفي چاك هيگل به عنوان وزير دفاع بعدي آمريكا ادعا مي كنند كه ديدگاه هاي او درباره اسرائيل از چارچوب هاي جريان اصلي سياست آمريكا خارج است.»
وي مي افزايد: اما، ديدگاه هاي واقعي چاك هيگل اين را انعكاس نمي دهند زيرا وي در بسياري از مقوله ها تا اندازه زيادي شبيه شيمون پرز (رئيس رژيم صهيونيستي) است.
اين استاد سياست خارجي آمريكا مي نويسد: «با اين حال، ديدگاه هاي هيگل درخصوص اسرائيل نامربوط هستند زيرا اين كاخ سفيد و كنگره هستند كه سياست هاي آمريكا را در اين خصوص تعيين مي كنند.»
فريد زكريا، علي رغم اين، ديدگاه هاي هيگل درباره ايران را خارج از چارچوب هاي جريان اصلي سياست خارجي آمريكا مي داند و آن را پديده مباركي ارزيابي مي كند زيرا به زعم وي، واشنگتن در اين موضوع به «تفكراتي تازه» نياز دارد.
به نوشته فريد زكريا، دولت اوباما در سال 2013 و شايد در طي ماه هاي آينده با بحراني در ارتباط با ايران مواجه خواهد بود.
اين تحليل گر ارشد مسائل سياسي در ادامه مي افزايد: از آنجا كه ايران تسليم آمريكا نخواهد شد و جنگ آمريكا با ايران هم گزينه اي نيست كه براي آمريكا جذاب باشد، دولت آمريكا مجبور خواهد بود به دنبال راه حلي مبتني بر مذاكره باشد، يعني استفاده از سياست چماق و هويج كه اغلب از آن به ديپلماسي مبتني بر زور ياد مي شود.
به گفته وي، آمريكا تاكنون استفاده از چماق را زيركانه در دستور كار قرار داده است، اما تاكنون هويج ها را نشان نداده است: «آمريكا قادر نبوده است براي خودش يا دنيا توافق قابل قبول را تعريف كند و مهم تر از همه اينكه نتوانسته نشان دهد اگر با ايران به توافق برسد، مايل است چه كند؟ آيا تحريم ها برداشته مي شوند؟ كدام تحريم ها لغو مي شوند؟ آيا آمريكا از تلاش براي سرنگون كردن رژيم ايران دست بر خواهد داشت؟ آيا آمريكا مايل خواهد بود روابطش با ايران را به حالت عادي بازگرداند؟»
زكريا با اشاره به موانعي كه آمريكا براي رسيدن به راه حل در موضوع هسته اي ايران با آنها روبرو است مي نويسد: واشنگتن براي اينكه به ايران مشوق هايي ارائه دهد تا بتواند با اين كشور به توافق هايي پيرامون برنامه هسته اي اش برسد به ابتكار و خلاقيت نياز دارد.
اين نظريه پرداز مسائل سياسي معتقد است؛ چاك هيگل همان گزينه اي است كه مي تواند با پيشنهاد دادن رويكردي كه در آن مزايايي براي تهران در نظر گرفته شده باشد، ديدگاهي را در درون دولت آمريكا به وجود آورد كه با حصول اطمينان از اينكه ايران به بمب دست نمي يابد با اين كشور به توافق برسد.

سه شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: 15:59 :: نويسنده : سروش افشار

 ایران با عملیاتی کردن دو فروند بالگرد تهاجمی طوفان2، گام بلندی در جهت تولید بالگردهای پیشرفته‌تر برداشته است. اسرائیل پیشتر، طوفان1 را نمونه پیشرفته‌تر بالگرد آمریکایی کبرا نامیده بود.

 

به گزارش تسنیم ، همیشه گفته می‌شد که بالگردهای نظامی یکی از عوامل مهم برتری در جنگ‌ها هستند، هر چند این نوع پرنده‌ها از سرعت و قدرت مانور پائین‌تری در مقایسه با جنگنده برخورداند، اما توانایی‌های از جمله پرواز ایستا و توانایی استتار در پستی و بلندی‌های منطقه جنگی باعث شده تا بالگردها جایگاه خاصی در طراحی مأموریت‌های نظامی داشته باشند.بالگردهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ ایران و عراق، در بسیاری از مأموریت‌ها نقش‌ بسزایی داشته و توانستند ضربات سنگینی به نیروهای عراقی وارد کنند.

خاطره حملات شهیدان شیرودی و لشکری و همرزمانش به قلب نیروهای عراقی با بالگردهای کبرا از جمله مشهورترین خاطرات دوران دفاع مقدس است که توان رزمی بالگردها در جنگ‌ تحمیلی را یادآوری می‌کند.

** طوفان 1

طوفان یک سری از بالگردهای تهاجی ساخت سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است. از این بالگرد تاکنون دو مدل رونمایی و عملیاتی شده‌ است.

در اردیبهشت ماه سال 89 بود که همزمان با سالگرد آغاز عملیات بیت‌المقدس، مراسم تحویل نهایی ده فروند بالگرد طوفان و خط تولید انبوه ملخ کامپوزیتی بالگرد 214 با حضور وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح برگزار و طوفان1 رسماً مورد بهره برداری قرار گرفت.


بالگرد طوفان 1

این بالگرد، یک بالگرد تهاجمی مجهز به سامانه‌ها و سلاح‌های پیشرفته‌ای شامل موشک‌های ضد تانک، راکت‌انداز و توپ 20 میلیمتری است و از چابکی بسیار بالایی برخوردار و مجهز به آخرین فناوری‌های مطرح در بالگردهای تهاجمی است.

بومی‌سازی دانش و فن آوری ساخت و تولید بالگرد تک و تهاجمی، تولید انواع قطعات و مجموعه‌ها شامل انواع پانل‌های ساندویچی، شیشه‌های هوایی، فورج آلیاژهای فولادی و آلومینیومی، ریخته‌گری‌های دقیق تحت فشار و ماسه‌ای، جوشکاری، فرم‌دهی قطعات به روش‌های سرد و گرم، مخازن سوخت مقاوم در برابر ضربه، سامانه‌های گرداننده، هیدرومکانیک، کنترل پرواز، سوخت رسانی، متعلقات موتور، سامانه‌های نمایشگر چند منظوره (MFD ) و نمایشگر تصویری میدان نبرد (HUD ) و مخابرات نوین، از امکانات پیشرفته‌ای است که روی نسل نخست بالگرد‌های تهاجمی نصب شده است.

**بالگرد  کبرای آمریکا

بالگرد طوفان شباهتی زیادی به نسل جدید بالگردهای کبرای آمریکایی دارد.

 در بحبوحه‌ جنگ ویتنام، تاکتیک جدیدی در جنگ مطرح شد که بر اساس آن آمریکایی‌ها مایل بودند نیروهای خود را با استفاده از بالگرد به سرعت بین مناطق جنگی جابجا کنند تا توان انجام همزمان عملیات در چند جبهه را داشته باشند.

این کار در ابتدا توسط بالگردهای یو اچ وان (UH-1)، که به پدر بالگردهای مدرن، معروف است صورت می‌گرفت؛  از آنجایی که این بالگردها مسلح نبودند و توان دفاع از خود را نداشتند، غالباً در حین پیاده کردن نیروها، مورد اصابت موشک‌های ویتنامی قرار می‌گرفتند. لذا آمریکا تصمیم گرفت که این بالگردها را مجهز به سلاح کند و تا سال 1962 میلادی تعدادی از همین بالگردها با تفنگ و موشک تجهیز شدند.

اما این مسأله نیروهای آمریکایی را به فکر تولید بالگردی نظامی با قابلیت تسلیح به موشک و مسلسل انداخت؛ بالگردی که از ابتدا برای انجام مأموریت‌های حمله نظامی طراحی شده باشد.

نهایتاً در سال 1966 ارتش آمریکا قرارداد ساخت 110 فروند بالگرد بل 209 را با شرکت بل امضا کرد. این بالگرد به خاطر توان حمله بالا و با الهام از نام مارهای کشنده کبرا، به همین نام نامگذاری شد.


بالگرد کبرا

مدل‌های اولیه بالگرد کبرا تک‌موتوره بودند. اما پس از جنگ ویتنام و در سال 1986 ارتش آمریکا برای افزایش قدرت این بالگردها و کاهش خطرپذیری آنها سفارش طراحی و ساخت مدل‌های دوموتوره‌ی این بالگرد را به شرکت بل ارائه کرد و به این ترتیب بالگرد کبرا دوموتوره که با نام سوپرکبرا شناخته می‌شود طراحی و ساخته شد.

از آنجایی که تولد بالگرد کبرا در خلال جنگ و بنا بر ضرورت‌های همان زمان بوده، طبیعی است که اولین مدل‌های ساخته شده از این بالگرد دارای نقاط ضعف زیادی باشند. بر این اساس نسخه‌های متعددی از این بالگرد در سال‌های بعد ساخته شد که هر کدام تفاوت‌ها و مزایایی نسبت به اولین نمونه‌ها داشته‌اند. همچنین از آنجایی که در دهه‌ی 1980 میلادی نیروی دریایی آمریکا نیز به استفاده از این بالگردها علاقمند شد، شرکت بل تغییراتی را متناسب با نیازهای خاص نیروی دریایی در این بالگرد ایجاد کرد که منجر به تولید نسخه‌های متنوع‌تری از این بالگرد شد.

ایران، در فاصله سال‌های 1353 تا 1356 خورشیدی، 202 فروند بالگرد کبرا از شرکت بل خریداری به ارتش ملحق کرد. بنا بر ضرورت خدمات پشتیبانی و تعمیرات دوره‌ای، تعدادی از مستشاران آمریکایی همزمان با این خریدها وارد ایران شدند تا آموزش‌های لازم برای بهره‌برداری، تعمیر و نگهداری از این بالگردها را در اختیار نیروهای ایرانی قرار دهند.

با وقوع انقلاب اسلامی در سال 57، آمریکا مستشاران خود را از ایران خارج کرد و وظیفه سنگین پشتیبانی از ناوگان بالگرد ایران بر عهده‌ شرکت نوپای "پنها" افتاد.

** "کبرا" و جنگ ایران و عراق

دیری نپایید که جنگ ایران و عراق شروع شد و وظایف و مسؤولیت‌های این شرکت را دوچندان ساخت.

پنها با هدف پشتیبانی و تعمیرات بالگرد در طول جنگ فعالیت خود را ادامه داد که پس از گذشت چند سال در زمینه تعمیر و نگهداری تمام ناوگان بالگرد نظامی ایران، به خودکفایی رسید.

اما در سال‌های پس از جنگ با استفاده از تجربیات فراوان به دست آمده، کار تحقیقاتی و مهندسی معکوس برای تولید بالگرد در این شرکت ادامه یافت تا جایی که پنها در سال 1377 مدل ارتقا یافته بالگرد کبرا عملیاتی شد.

 "طراحی قاب جدید برای کابین، سیستم اویونیک جدید مجهز به جی‌پی‌اس و دریافت‌کننده زیر دماغه و رادار هشدار دهنده 4 آنتنی در بخش عقبی، دوربین قرار داده شده زیر دماغه بالگرد، بدنه باریک‌تر برای انعطاف‌پذیری بیشتر، مسلح شدن به تفنگ 20 میلیمتری M197، قابلیت حمل شلیک‌کننده راکت 19 لوله‌ای 70 میلیمتری بر روی بال و شیشه‌های ضد گلوله برای خلبان و شلیک‌کننده از جمله تغییراتی است که بالگرد کبرای ارتقا یافته (طوفان) را نسبت به مدل قبلی متفاوت کرده بود."

** رونمایی از بالگرد طوفان1" و واکنش اسرائیل

بالگرد طوفان برای اولین بار در رزمایش نیروی دریایی ارتش در سال 89 مورد استفاده قرار گرفته بود که در پی آن بالگردهای طوفان به اهداف سطحی و زیر سطحی حمله‌ور شده و موفق به از بین بردن دشمن فرضی شده بودند.

همزمان با تلاش متخصصان ایرانی برای تولید انبوه بالگردهای رزمی در داخل کشور، واکنش‌‌های متفاوتی نسبت به دستیابی ایران به این تکنولوژی در جهان بوجود آمد.

منابع نظامی رژیم صهیونیستی آن زمان، ضمن اعتراف به توانایی‌های نظامی جمهوری‌اسلامی ایران، بالگرد طوفان که برای اولین بار در مانور دریایی هشت روزه ارتش مورد استفاده قرار گرفته بود را از بالگرد کبرای آمریکا به‌روز‌تر و مجهز‌تر دانستند.

** تحویل جدیدترین مدل بالگرد طوفان با نام "طوفان2"

حالا با گذشت دو سال از رزم طوفان1 در رزمایش نیروی دریایی ارتش، وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جدیدترین مدل از بالگر‌دهای نسل طوفان را با نام طوفان2، به صنایع دفاعی کشور تحویل داده است.

دو فروند از این بالگردها چهارشنبه هفته گذشته در اصفهان و با حضور سردار احمد وحیدی وزیر دفاع رونمایی شد.


سردار وحیدی در مراسم تحویل بالگرد طوفان2

سردار وحیدی در مراسم بهره‌برداری و تحویل این دو فروند بالگرد رزمی طی سخنانی گفته است: بالگرد طوفان2 که با همت و تلاش متخصصان کار آمد و اقتدار آفرین سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع طراحی و تولید شده، نسل جدیدی از بالگردهای رزمی است که از فناوری‌های پیشرفته و روز آمد برخوردار است.

آنطور که وزیر دفاع گفته است، "در بالگرد طوفان2 مجموعه‌ای ارزشمند از فناوری‌های بومی صنایع وابسته به وزارت دفاع در حوزه‌های الکترونیک، اپتیک، لیزر و سلاح بکار گرفته شده که از آن جمله می‌توان به قدرت تهاجمی آن بواسطه قابلیت هدف‌گیری بسیار دقیق اشاره کرد.

قدرت تهاجمی ، هدفگیری دقیق، سامانه کنترل آتش دیجیتال و دید در شب، مدیریت هوشمند مرکزی سلاح و دوربین دید در شب و تصویربردای با دقت بالا، از ویژگی‌های این بالگرد رزمی است.

بالگرد تهاجمی طوفان2 را می‌توان در عملیات پشتیبانی دفاعی و استراتژیک بکار گرفت. این بالگرد مهجز به سامانه کنترل راکت‌انداز دیجیتال و نمایشگر چند منظوره‌ای است. این بالگرد با تجهیزات نصب‌شده و امکانات و قابلیت‌هایی که دارد، به نسل جدید بالگردهای کبرا که در آمریکا تولید و ساخته می‌شود، شباهت بسیاری دارد.


بالگرد طوفان2

اسرائیلی‌ها اگرچه طوفان1 را نمونه پیشرفته‌تری از کبرای آمریکا اعلام کرده بود، وزارت دفاع ایران حالا با نصب و بکارگیری تکنولوژی‌های پیشرفته‌تری از طوفان1، بالگرد تهاجمی طوفان2 را تولید کرده و گام بلندی در جهت ورود به عرصه تولید و ساخت بالگردهای فوق پیشرفته برداشته است.

سه شنبه 30 دی 1391برچسب:, :: 15:54 :: نويسنده : سروش افشار

 خانواده، برای رسیدن به کارکردهایی که برشمرده شد مانند هر نهاد دیگری نیازمند ساختار است. در نگاه جامعه شناسان غربی، ساختار خانواده، مدل ثابت و مرجحی ندارد؛ به طور طبیعی به تبع تغییرات اجتماعی، تغییر كرده و منجر به تغییر در کارکردها می شود لذا به عنوان مثال از نگاه ایشان، تغییر ساختار مدیریت در خانواده از نظام طولی به نظام عرضی و دموکراسی که زن و مرد و فرزندان را از لحاظ قدرت تصمیم گیری در یک سطح قرار می دهد، به نوعی مؤيد انعطاف این نظام در مقابل تغییر در ساختارهای اجتماعی بوده و مورد تایید است؛ اما در رویکرد دینی، دستیابی به کارکردهای خانواده متعادل، مستلزم وجود ساختار ویژه ای در خانواده است؛ ساختاری که بر اساس تفاوت نیازها و استعدادهای افراد خانواده و به منظور نیل به سعادت حقیقی انسان از سوی آفریدگار طراحی شده لذا نه تنها تابعی از تغییرات اجتماعی نیست بلکه تغییر شرایط اجتماعی و هماهنگ ساختن سایر نظام های اجتماعی را برای تحقق یک خانواده سالم طلب می کند. متاسفانه توجه به ساختار اصیل دینی در کشور مغفول مانده است. به ديگر سخن ،بشر برای گریز از بعضی ضعف های خانواده سنتی، ساختارهای خانواده مدرن را انتخاب کرده و درمان دردهایش را از آن طلب ميكند در حالی که به اذعان بسیاری از اندیشمندان همین ساختارها، بحران خانواده در غرب را ایجاد کرده است. کاهش تمایل به تشکیل خانواده، عمر کوتاه ازدواج، روابط خارج از ازدواج و افزایش تعداد فرزندان نامشروع با پدرانی نامعلوم، افزایش تعداد خانواده های تک والدی و ناسازگاری و فاصله عاطفی فرزندان با والدین، نمونه هایی از نگرانی های جامعه مدرن درباره خانواده است. بنابراین بازنگری فعالانه و پویا در متون دینی برای اتخاذ ساختارهای اصیل خانواده، ضروری به نظر می رسد.

 

شکی نیست که خانواده امروز ایرانی با خانواده متعادلی که باید سنگ بنای یک جامعه سالم باشد، فاصله زیادی دارد . اين خانواده ، از یک سو هنوز گرفتار بعضی سنت های غلط گذشته مانند بی عدالتی و ظلم به زنان بوده و از سوی دیگر آموزه های مدرن مانند انکار تفاوت های جنسیتی، اختلاط نقش ها، فرد گرایی و اصالت لذت های دنيايي ، سلامت، ثبات و حتی کیان خانواده را به خطر انداخته و آسیب های جدی اجتماعی به وجود آورده است ،در حاليكه این موضوع چنان که بایسته است، به دغدغه اصلی اندیشمندان و مسئولان جامعه تبدیل نشده و عمده طرح ها و بودجه هایی که به نام خانواده تصویب می شود، عملا در حوزه مسائل زنان قرار می گیرد ؛ و اين در حالی است که سلامت خانواده شرط لازم برای آسایش و سلامت زنان است و با هدف گیری آن، تعالی کل جامعه نیز حاصل می شود؛ لذا آسیب شناسی این نهاد باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. برای این مهم، ابتدا باید تعریفی از خانواده متعادل، منطبق با آرمانها و آموزه های اسلامی ارائه كرد تا بر اساس آن، میزان و جهت انحراف نهاد خانواده امروز ایرانی مشخص شده و برنامه ریزی های لازم برای آسیب زدایی از آن به عمل آید. برای تعریف خانواده متعادل، دو بعد کارکردها و ساختار خانواده را مورد بررسی اجمالی قرار می دهیم.

کارکردهای خانواده متعادل

خانواده به دلیل اهمیت و جایگاه ویژه اش در حیات انسان ها از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده و با رویکرد های دینی، اخلاقی، فلسفی و حقوقی مورد مطالعه قرار گرفته است. از زمان پیدايش و گسترش علوم جدید نیز شاهد بررسی های تاریخی، مردم شناسی، روان شناختی و به ویژه جامعه شناسی در موضوع خانواده هستیم. جامعه شناسان، کارکردهای گسترده ای را برای نهاد خانواده بر می شمرند ؛ تنظیم رفتار جنسی، تولید مثل، حمایت و مراقبت، جامعه پذیری، عاطفه و همراهی، تامین پایگاه اجتماعی برای افراد خانواده، کنترل اجتماعی شامل کنترل همسران و فرزندان، کارکردهای اقتصادی و تداوم نابرابری های جنسی، از جمله اين كاركردها می باشد. برخي از این کارکردها از سوی دین اسلام نیز مورد تایید قرار گرفته و در مواردی تکمیل شده است. از آنجا که خانواده چه به صورت گسترده و چه به صورت هسته ای عمری به قدمت تاریخ بشر داشته و از نیاز طبیعی انسان نشئت گرفته است، در نتيجه ميتواند با حداقلی از کارکردها نیز پابرجا بماند . بر اين اساس هر دو رویکرد جامعه شناسی و دینی به نوعی به کارکرد حداقلی برای بقای خانواده و کارکرد حداکثری برای توصیف بیشترین کارآیی آن می پردازند. به عنوان نمونه، پارسونز دو کارکرد را برای خانواده اساسی تر از ساير موارد و در حقيقت ،موجب بقای خانواده می داند و رویکرد دینی نیز با مغبوض شمردن طلاق به عنوان یک حلال و توصیه به صبوری زوجین بر سختی های زندگی، با نگاهی واقع گرایانه، کارکرد حداقلی برای خانواده را می پذیرد. تفاوت این دو رویکرد در آن جاست که از منظر جامعه شناسی، تغییر در شرایط اجتماعی و اقتصادی، موجب تغيير در کارکردهای خانواده خواهد شد ؛به عبارت ديگر با تغيير شرايط اقتصادي و اجتماعي و تغيير در تعاريف بعضي كاركردها و حذف برخي ديگر ،ممكن است شاهد مواردي نظير پذيرش ارضاء نيازهاي جنسي خارج از چارچوب خانواده ، كاهش وظايف حمايتي مرد در قبال همسر ،تضعيف كنترل و نظارت خانواده بر فرزندان و ناديده گرفتن تفاوتهاي جنسيتي در پذيرش نقشها و ... باشيم . در مقابل اين ديدگاه ،از منظر دینی، کارکردهای خانواده متعادل، ارزشهای مطلقی است که به دليل ريشه داشتن در طبيعت انسان و هدف از آفرينش وي، نباید تابع شرایط اجتماعی تعریف شود. خانواده در نگاه دینی، فضایی است انحصاری برای ارضای نیازهای جنسی و حفظ عفت و تولد فرزندان صالح. خانواده در این نگاه، نهادی است برای ارضای عمده نیازهای عاطفی زوجین و فرزندان و سالخوردگان، رشد شخصیت افراد خانواده در اثر تعامل با یکدیگر، تربیت فرزندان شایسته، آموزش مسئولیت پذیری و صبر در برابر مشکلات و گذشت و فداکاری و انعطاف پذیری، حمایت اقتصادی از زنان و فرزندان و در یک کلام، فراهم آوردن زمینه برای رشد و تعالی انسان. بررسی آیات و روایات، بسیاری از ابعاد خانواده دینی را روشن می کند آنجا که خداوند پیوند زناشویی را "میثاق غلیظ" ناميده و آن را مایه سکونت و آرامش همسران دانسته و مودت و رحمت بین ایشان را نوید می دهد. مودت به معنای محبتی که آثار آن در عمل آشکار شده باشد و رحمت، ، نوعی تاثیر نفسانی است که از مشاهده محرومیت و نقیصه یا احتیاج طرف مقابل، در دل فرد پدید می آید و او را وا می دارد تا در مقام عمل برآمده و طرف مقابل را از آن محرومیت نجات دهد؛ و در آیه ای دیگر، همسران لباس یکدیگر معرفی می شوند که به تعبیری مایه زینت و حفاظت است. برای حفظ این میثاق محکم و کانون پر برکت است که شوهرداری زن و صبر او بر سختی های زندگی و تلاش مرد در کسب روزی حلال برای خانواده در احادیث به عنوان جهاد در راه خدا معرفی می شود و مرد به معاشرت با همسر بر اساس معروف، غیرت ورزی، عفو، صبوری و مدارا دعوت می شود و زوجین به نگهداری ، تکریم و محبت به والدین خود در کانون خانواده، توصیه می شوند؛ پرورش همه ابعاد وجودی فرزندان در سایه محبت و مراقبت، از وظایف والدین و اطاعت فرزندان از ایشان نیز از حقوق والدین، برشمرده می شود؛ و بسیاری توصیه های دیگر که به کار بستن آنها خانواده ای متعادل با حداکثر کارکردها را محقق خواهد کرد اما تحقق آن نیاز به برنامه ریزی دارد.

ساختار خانواده

خانواده، برای رسیدن به کارکردهایی که برشمرده شد مانند هر نهاد دیگری نیازمند ساختار است. در نگاه جامعه شناسان غربی، ساختار خانواده، مدل ثابت و مرجحی ندارد؛ به طور طبیعی به تبع تغییرات اجتماعی، تغییر كرده و منجر به تغییر در کارکردها می شود لذا به عنوان مثال از نگاه ایشان، تغییر ساختار مدیریت در خانواده از نظام طولی به نظام عرضی و دموکراسی که زن و مرد و فرزندان را از لحاظ قدرت تصمیم گیری در یک سطح قرار می دهد، به نوعی مؤيد انعطاف این نظام در مقابل تغییر در ساختارهای اجتماعی بوده و مورد تایید است؛ اما در رویکرد دینی، دستیابی به کارکردهای خانواده متعادل، مستلزم وجود ساختار ویژه ای در خانواده است؛ ساختاری که بر اساس تفاوت نیازها و استعدادهای افراد خانواده و به منظور نیل به سعادت حقیقی انسان از سوی آفریدگار طراحی شده لذا نه تنها تابعی از تغییرات اجتماعی نیست بلکه تغییر شرایط اجتماعی و هماهنگ ساختن سایر نظام های اجتماعی را برای تحقق یک خانواده سالم طلب می کند. متاسفانه توجه به ساختار اصیل دینی در کشور مغفول مانده است. به ديگر سخن ،بشر برای گریز از بعضی ضعف های خانواده سنتی، ساختارهای خانواده مدرن را انتخاب کرده و درمان دردهایش را از آن طلب ميكند در حالی که به اذعان بسیاری از اندیشمندان همین ساختارها، بحران خانواده در غرب را ایجاد کرده است. کاهش تمایل به تشکیل خانواده، عمر کوتاه ازدواج، روابط خارج از ازدواج و افزایش تعداد فرزندان نامشروع با پدرانی نامعلوم، افزایش تعداد خانواده های تک والدی و ناسازگاری و فاصله عاطفی فرزندان با والدین، نمونه هایی از نگرانی های جامعه مدرن درباره خانواده است. بنابراین بازنگری فعالانه و پویا در متون دینی برای اتخاذ ساختارهای اصیل خانواده، ضروری به نظر می رسد.

الگوی خانواده دینی

بررسی ها نشان می دهد تا کنون از دل گزاره های دستوری دین، ساختار روشن و جامعی برای خانواده دینی، اجتهاد نشده است. شورای فرهنگی- اجتماعی زنان در سند "سياست‌هاي تشكيل، تحكيم و تعالي خانواده در نظام اسلامی" مصوب مهر 83 ، ترسيم الگوي خانواده متعادل و تبيين ويژگيهاي الگويی خانواده آرماني در اسلام را به عنوان یکی از راهبردهای اساسی که باید اجرایی شود، مطرح می کند و دفتر مطالعات زنان حوزه علمیه قم نیز "ساختار خانواده در اسلام" ، "کارکردهای خانواده از نگاه دینی" ، "سیاست ها و راهبردهای کارآمدی خانواده" و سایر مباحث مربوط به خانواده را از جمله مداخل پژوهشی، پیشنهاد می کند. آنچه در دسترس ما قرار دارد، عمدتا آیات و سیره و احادیث دسته بندی شده درباره حقوق و تکالیف همسران و توصیه های اخلاقی به آنهاست بدون آنکه الگویی منسجم به دست دهد و برای هزاران پرسش امروز زنان و مردان، پاسخی فراهم آورد ؛ پرسش هايي نظير اينكه :

- سیستم مدیریت طولی که بر اساس آیات و روایات، مرد را در راس مدیریت خانواده قرار داده است، دقیقا چگونه باید عمل کند؟ جایگاه همسران در این سیستم کجاست و چگونه در سیاست گذاری های خانواده، تصمیم گیری یا اجرا دخالت می کنند؟ آیا با توجه به رشد چشمگیر کمی و کیفی حضور زنان در عرصه های اقتصادی و اجتماعی و تمایل آنها به اخذ جایگاه برابر با مردان، سیستم مدیریت طولی می تواند همچنان پاسخگو باشد؟ این سیستم چگونه برتری های احتمالی خود را بر سیستم مبتنی بر دموکراسی، اثبات خواهد کرد؟ آیا شکل گیری خانواده به گونه ای توصیه می شود که زنان لزوما با مردانی بالاتر از خود و مردان با زنانی پایین تر از خود پیمان همسری ببندند؟ میزان یا معيار سنجش جایگاه برتر یا فروتر برای همسران چیست؟ نقش ها در خانواده دینی چگونه و بر اساس چه معیاری توزیع می شود؟ جنسیت، چرا و چگونه در این توزیع لحاظ می شود؟ آیا مرز بندی دقیق و روشنی برای آن وجود دارد تا از اختلاط آسیب زای نقش ها جلوگیری کرد؟ اشتغال زنان در ساختار خانواده دینی چگونه تعریف می شود؟

- آیا نظام حقوقی خانواده، به صورت کنونی کامل است؟ آیا می تواند پاسخگوی مسائل امروز خانواده ها باشد؟

- آیا یک نظام اخلاقی کامل و منسجم برای روابط خانوادگی، در دسترس عموم قرار دارد؟

- جایگاه فرزندان در ساختار خانواده و رابطه هر کدام از والدین با ایشان، چگونه تعریف می شود؟ آیا اساسا ما می توانیم یک ساختار دقیق و روشن برای خانواده تعریف کنیم یا اسلام، میزان بالایی از انعطاف پذیری را در ساختار پیشنهادی خود تعبیه کرده است؟ شرایط فرهنگی و اجتماعی امروز تا چه حد قابل پذیرش است و تغییرات، در كجا و به چه ميزان ضروری به نظر می رسد؟ مفهوم پویایی دین اسلام و لحاظ مقتضیات زمان با حفظ اصول و اجتناب از ورود افکار التقاطی، چگونه در ساختارهای حاکم بر خانواده متعادل اسلامی، اعمال خواهد شد؟

- بررسی های اولیه نشان می دهد در خانواده هایي که بیشترین تبعیت از آیات و احادیث دینی در باب خانواده وجود دارد، افراد به خصوص زنان، میزان بالایی از احساس رضایت را تجربه می کنند. در این خانواده ها بر خلاف سیستم مبتنی بر دموکراسی که بسیار جذاب و متناسب با شرایط اجتماعی امروز به نظر می رسد، مرد از اقتدار بالایی برخوردار است اما در کنار این اقتدار که نوع و شیوه اعمال آن نیز باید بررسی شود، کلیه توصیه های اخلاقی برای حسن معاشرت با همسر را نيز رعایت می کند. دیده شده که این شیوه زندگی حتی برای زنانی که در سیستم مدرن دانشگاهی به مدارج بالای علمی رسیده اند، نیز، رضایتمندی را به ارمغان آورده است. آیا جا ندارد ساختار چنین خانواده هایی از نظر جامعه شناسی و روان شناسی به دقت، بدون سوگیری و بدون نگرانی از برچسب تحجر و ضدیت با حقوق زنان، مورد بررسی قرار گیرد؟

اینها تنها پاره ای از سوالات فراوانی است که برای طراحی خانواده متعادل اسلامی بايد به آن پاسخ داد. ساختار خانواده از جنبه دیگری نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. خانواده به عنوان یک واحد اجتماعی در تعامل و کنش متقابل با سایر خرده نظام های اجتماعی است. از آنها تاثیر می پذیرد و بر آنها تاثیر می گذارد؛ بنابراین در یک نگاه کل نگر، سایر خرده نظام ها باید با ساختار اجتهاد شده خانواده اسلامی هماهنگ باشند؛ در غیر این صورت، امکان تحقق ساختار خانواده دینی وجود ندارد یعنی اگر چنان که شواهد نشان می دهد، به عنوان مثال در خانواده دینی بر تفاوت نقش ها تاکید شده باشد، رسانه های ملی، نظام آموزش و پرورش و سیستم اقتصادی کشور باید برای حفظ و تداوم بخشیدن به تفاوت نقش ها برنامه ریزی کنند.

آسیب شناسی خانواده ایرانی

بحث آسیب زمانی برای یک نهاد مطرح می شود که نتواند کارکردهای مورد انتظار را محقق کند یا در آستانه انحلال قرار گیرد ، به همين دليل در ادامه به بررسي عوامل ايجاد اخلال و ضعف در کارکردها و نيز عناصر زمینه ساز فروپاشی نهاد خانواده مي پردازيم. بر همین اساس ابتدا ضعف های کارکردی خانواده را بر اساس آنچه از کارکردهای حداقلی و حداکثری خانواده در دست داریم، بر می شمریم:

· افزایش آمار طلاق[5]، به عنوان مغبوض ترین حلال الهی و کاهش درخواست برای ازدواج و افزایش سن ازدواج نشان می دهد نهاد خانواده به هر دلیل نتوانسته احساس رضایتمندی را در زوجین ایجاد کند یا بر مطلوبیت آزادی های فردی و کسب موفقیت های اجتماعی و شغلی، غلبه کند.

· آمار بالای زنان متقاضی طلاق نسبت به گذشته نشان می دهد میزان رضایتمندی زنان از زندگی در نهاد خانواده بیش از مردان کاهش یافته است.

· شیوع طلاق عاطفی بین زوجین كه به عنوان یک آسیب جدی از سوی کارشناسان مطرح می شود[6] ، از فقدان ارضای نیازهای عاطفی و روانی زوجین در کانون خانواده، حکایت دارد در حالی که بر اساس آموزه هاي دين ،بايد سکونت و آرامش و مودت و رحمت بر این فضا حاکم باشد.

· به گفته کارشناسان، بسیاری از طلاق ها به دلیل مشکلات در روابط جنسی رخ می دهد حتی اگر زوجین، این علت اصلی را پنهان نگاه دارند. بنابراین یکی از اصلی ترین کارکردهای نهاد خانواده برای زن و مرد دچار ضعف می باشد. نزدیک به 40 درصد زنان از اختلالات جنسی در روابط زناشویی رنج می برند و آمار اختلالات جنسی در حدود 8/9 درصد است.[7]

· اختلاط نقش ها در خانواده باعث شده بسیاری از وظایف پدری، شوهری، مادری و همسری معطل بماند و زوجین نتوانند به خوبي از عهده ایفای نقش طرف مقابلشان برآیند. مردان در خانواده از احترام و قدرت عمل برخوردار نبوده و جایگاه ضعیفشان آنها را نسبت به وظایفشان دلسرد می کند. زنان با نيل به جایگاهي برابر با مردان مجبورند باری بیش از توانشان به دوش بکشند و نباید مانند گذشته انتظار حمایت همه جانبه ازهمسرشان داشته باشند.

خانواده که اولین و مهمترین نهاد برای تولد و پرورش فرزندان محسوب می شود، در امر تربیت و انتقال ارزشها و برقراری رابطه سالم و موثر با نسل بعدی دچار مشکلات متعددی شده است. گسست نسلها ،به عنوان یک معضل جهانی ، از سوی برخی کارشناسان داخلی به عنوان مشکل پیش روی جامعه و خانواده ایرانی مطرح می شود. از یک سو ارزشهای والدین به دلیل تغییرات عمیق در نظام ارزشی و اجتماعی برای فرزندان قابل پذیرش نیست و از سوی دیگر شیوه کارآمدی برای انتقال ارزشها از سوی والدین اتخاذ نمی شود. آنها از بودن در کنار یکدیگر لذت نمی برند. فرزندان به والدین احترام نمی گذارند و آنان را به عنوان راهنما و کنترل کننده در زندگی نمی پذیرند.

در گذشته خانواده ها به ویژه زوج های جوان از حمایت خویشاوندان در کلیه مراحل زندگی و مشکلات احتمالی مانند نیازهای مالی یا اختلافات خانوادگی، برخوردار بودند. هر چند این حمایت ها گاه رنگ دخالت به خود می گرفت و مخل زندگی می شد اما در بسیاری موارد به استحکام خانواده و ارضای نیازهای عاطفی می انجامید. امروز خانواده ها هیچ کس را در حریم خصوصی زندگی شان وارد نمی کنند و به دنبال منابع دیگری برای پر کردن این خلاء حمایتی هستند که کارآمدی لازم را ندارد.

عوامل آسیب زا

مردم بر اساس یک نیاز طبیعی ازدواج می کنند و تشکیل خانواده می دهند اما خانواده ای که شکل می گیرد، به شدت از ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی متاثر است. افرادی که در درون این ساختارها رشد کرده اند و باورها، نگرش ها و مهارت هایشان شکل گرفته، ناگزیر، خانواده ای متناسب با این ساختارها تشکیل می دهند. صنعتی شدن و تغییر الگوهای تولید، تغییرات گسترده در ساختارهای اجتماعی، اصلاحات دینی و جایگزینی انسان محوری به جای خدا محوری، غلبه نگرش پزیتیویستی در علوم، حضور تاثیر گذار و فرهنگ ساز تکنولوژی های جدید در زندگی مردم، ظهور جنبش های فمینیستی و حمایت منابع قدرت جهانی از آنها به دلیل همسویی منافع و بسیاری تغییرات دیگر که مدرنیته در زندگی انسان غربی پدید آورد، او را مجبور ساخت تا خانواده ای متفاوت از قبل با ساختاری جدید از روابط، حقوق و اخلاقیات، تشکیل دهد. خانواده ای که مرد آن حتی اگر مهارت داشته باشد، قادر نیست مدیریت کند؛ حمایت اقتصادی از زن تضمین نمی شود؛ نقش های سنتی زنانه ارزش محسوب نمی شود؛ خانواده ای که نمی تواند بر منفعت فردی اعضای خود غلبه کند؛ خانواده ای که برای تربیت فرزندانش، از اختیارات لازم برخوردار نیست و بسیاری شاخص های دیگر که آسیب های خانواده را از حد نارضایتی های محدود دوران سنتی خارج کرده و فروپاشی خانواده را در افق دید اندیشمندان جهان نشانده و باعث نگرانی آنها شده است.

کشور ما نیز به همان نسبت که جبرا یا بر اساس سیاست گذاری های کلان، از جریان مدرنیته تاثیر پذیرفته، تغییر در ساختار های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و به تبع آن تغییر در ساختارهای خانواده را شاهد بوده و همین تغییرات گسترده است که آسیب های کارکردی ذکر شده برای خانواده را در پی داشته است. برای بررسی دقیق تر عوامل آسیب زا در نهاد خانواده، می توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد که بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. دسته اول افراد تشکیل دهنده خانواده هستند که به دلیل ضعف در مهارت ها و انحراف در نگرش ها به خانواده آسیب می زنند. دسته دوم انحراف در ساختارهای مدیریتی، حقوقی و اخلاقی خانواده را شامل می شود و دسته سوم به انحراف در سایر نظام های اجتماعی موثر بر خانواده اشاره دارد.

تاثیر افراد بر خانواده

اولین و مهمترین عامل، تغییر نگرش بسیاری از مردم به زندگی است. پاره ای از نگرش های جدید در بین زنان و مردان مشترک است:

- کم رنگ شدن عنصر ایمان و تقدم منافع دنيوي بر کسب رضایت الهی؛ اصالت یافتن لذات مادی بر لذت های معنوی؛ فردگرایی و توجه به منافع فردی به جای ایثار و فداکاری و توجه به منافع خانواده به عنوان یک کل؛ افزایش زمینه برای برقراری روابط خارج از چارچوب ازدواج و در یک کلام رسوخ ارزش های مدرن و آموزه های فمینیستی در باور مردم مسلما باعث افزایش ناسازگاری ها و کاهش تحمل افراد در مواجهه با کاستی ها و مشکلات معمول زندگی خانوادگی است. مادران، موفقیت های شغلی را بر نگهداری از کودکان خود ترجیح می دهند و نگران آسیب های روحی و عاطفی خانواده نیستند. پدران، از تمام مسئولیت های پدری به کسب درآمد اکتفا می کنند و آن را نیز به مرور زمان بین خود و همسرانشان تقسیم می کنند. زنان ترجیح می دهند تا طی مدارج ترقی و کسب جایگاه برابر، ازدواج را به تاخیر بیندازند. مردان به دلیل کم رنگ شدن فرهنگ عفاف، نیاز کمتری به تشکیل خانواده حس می کنند.

- کم رنگ شدن عنصر ایمان به همراه ترویج فرهنگ مصرف زدگی و زیاده خواهی، قناعت را از دایره ارزشها خارج می کند و قباحت کسب مال حرام را برای بسیاری از بین می رود. سیستم ناکارآمد اقتصادی نیز به رواج این بلیه کمک كرده و تیرگی و قساوت قلب و هدایت ناپذیری را در افراد خانواده و جامعه رقم می زند.

پاره ای دیگر از تغییر نگرش ها ویژه زنان است:

جایگاه رو به بهبود دختران در خانواده، افزایش سطح تحصیلات آنان و ورود زنان به بازار کار و کسب استقلال مالی، همزمان معلول دو موج فکری است که متاسفانه در بسیاری موارد آموزه های آن با یکدیگر خلط شده است. یکی نگاه اصیل اسلامی که با طرح تفکرات انقلابی امام خمینی (ره) راجع به زن مسلمان، جانی دوباره گرفت و زندگی زنان را متحول کرد. دیگری موج تفکرات فمینیستی که با ظهور انقلاب اسلامی متوقف شد اما در دو دهه گذشته همزمان با رواج نظریات توسعه و مدرنیته در کشور، دوباره مطرح شده و امروز از سوی منابع مختلف داخلی و خارجی حمایت می شود و حتی بسیاری از زنان پایبند به ارزش های دینی را نیز به تصور اسلامی بودن این آموزه ها با خود همراه کرده است. این دو موج فکری متناسب با خاستگاهشان تأثيري عميق بر نگرشها و انتظارات زنان از زندگی زناشویی و خانوادگی برجای گذاشته اند. بخشی از این تغییرات مانند افزایش اعتماد به نفس، ابراز نیازها و مطالبه حقوق به حق خود، رشد فکری، حضور سالم اجتماعی و کسب درآمد متناسب با مصالح خانواده، از سوی دین مورد تایید قرار می گیرد اما هنوز کم نیستند مردانی که تمایل ندارند سنت های گذشته را به نفع نگاه اصیل اسلامی کنار بگذارند و نمی توانند زندگی سالمی را با زنان رشد یافته ادامه دهند. بخشی دیگری از این تغییرات مانند تحقیر ارزشها، خصوصیات و نقش های زنانه و الگو قرار دادن ارزش های دنیای مردانه برای زنان، ترویج برابری بدون لحاظ تفاوت های جنسیتی و اختلاط نقش های خانوادگی و تضعیف نقش های مادری و همسری برگرفته از آموزه های فمینیستی و در تعارض آشکار با مفاهیم دینی است اما گاه از طریق دستگاه های مختلف نظام جمهوری اسلامی مانند رسانه ملی و نظام آموزش و پرورش، ترویج شده و به روابط زنان و مردان در خانواده آسیب می زند.

عامل بعدی، فقدان مهارت ها و آگاهی های لازم برای افراد در مسائل جنسی و روابط خانوادگی است که به گفته کارشناسان، سهم عمده ای از آسیب ها را به خود اختصاص داده است. در گذشته، خانواده تنها مرجع انتقال این مهارت ها و آگاهی ها بود ، اما پیچیدگی شرایط زندگی امروز و به دنبال آن، کم رنگ شدن نقش خانواده در انتقال مهارت ها و عدم برنامه ریزی نهاد ها و سازمان های متولی مانند رسانه ها و نظام آموزش پرورش برای این مهم، خلاء جدی در این زمینه به وجود آورده است.

انحراف در ساختار خانواده

عامل آسیب زای دیگر، انحراف از ساختارهای خانواده متعادل اسلامی است. چنان که ذکر شد، ساختار روشن و منسجمی از متون دینی اجتهاد نشده اما شاخصه هایی برای ساختار خانواده دینی در روایات و آیات آمده است که نقاط انحراف را روشن می سازد. یک نمونه از آن رواج ساختار اقتدار عرضی یا دموکراسی در خانواده است که پدر و مادر و فرزندان را در یک سطح از تصمیم گیری قرار می دهد و هیچ کس مجاز به دخالت در امور دیگری یا اعمال نظر خاص نیست. در حالی که ساختار خانواده دینی به صورت طولی و با ریاست مرد و حیطه گسترده مسئولیت های او به همراه توصیه های اخلاقی تعریف شده است. این تغییر ساختاری در سایر نقاط جهان نیز اتفاق افتاده و بررسی در مورد پیامدهای آن، نتایج بعضا متناقضی از آثار مثبت و منفی نشان داده است. با توجه به حساسیت و تاثیر گذاری و چالش برانگیز بودن این موضوع در کشور ما ضروری است تحقیقات دقیقی در این باره به عمل آید. لازم به ذکر است که تغییر نگرش هایی که در زنان و مردان جامعه رخ داده و آموزه های مدرنی که باور نسل های جدید را شکل داده بدون شک بر ذائقه افراد تاثیر می گذارد و ساختارهای متناسب با این باورها را طلب می کند. به همین دلیل است که گاه برابری نقش های زن و مرد با تمام مشقت جسمی و روحی که بر زنان حمل می کند و آسیبی که به کانون خانواده می زند، همچنان مطلوب آرمانی گروهی از زنان است.

نمونه دیگر از تغییرات ساختاری، تلاش های بر گرفته از تفکرات فمینیستی برای مشابه سازی حقوق زن و مرد در خانواده و در واقع انحراف از نظام حقوقی اسلام برای این نهاد است که بر اساس تفاوت های طبیعی زنان و مردان و به منظور استحکام و کارآیی خانواده طراحی شده است.

خرده نظام های تأثیرگذار بر خانواده

افراد، حتی اگر در خانواده ای با ساختار آرمانی زندگی کنند باز هم از جامعه و خرده نظام های معیوب آن به شدت متأثر می شوند و این تأثیر به مرور زمان، ساختار خانواده را نیز تغییر خواهد داد. برخی خرده نظام های آسیب زا در بحث خانواده شامل موارد زیر هستند:

· رسانه های جمعی به عنوان یکی از اجزای نظام فرهنگی و آموزشی کشور، امروزه رقیب کارکرد تربیتی خانواده و یکی از بزرگترین منابع اطلاع رسانی و آموزشی محسوب می شوند و تحلیل محتوای آنها نشان می دهد که متأسفانه خواسته یا ناخواسته علاوه بر رواج آموزه های فمینیستی و مدرن، در ارائه الگوهای ناسالم از خانواده، بسیار فعال عمل می کنند! افتخار رسانه ملی به پربیننده بودن سریال چارخونه که به بهانه خنداندن مردم، یک پدر بی عرضه، توسری خور، نادان، بی قید و دارای کلکسیونی از دیگر صفات زشت اخلاقی را در یک خانواده مادر سالار به تصویر می کشد، نمونه ای از این فعالیت هاست.

· نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور بر خلاف رویکرد دینی و هماهنگ با آموزه های فمینیستی، تفاوت های جنسیتی را در برنامه ریزی های آموزشی به کلی نادیده می گیرد و به این ترتیب در رواج این آموزه ها و دامن زدن به فقدان مهارت های زندگی خانوادگی، سهم بسزایی دارد. بعضی کارشناسان معتقدند علاوه بر ضعف های جزئی، کل نظام آموزشی کشور نيز نمی تواند انتظارات ما برای تربیت انسان دینی را برآورده سازد زیرا ساختار آن برگرفته از نظام های مدرن غربی در یک پارادایم انسان محور است.

· نظام اقتصادی در بحث سیاست گذاری، برنامه ریزی و قانون گذاری، آن چنان که باید در راستای حمایت از خانواده عمل نمی کند. اگر اشتغال زنان در خانواده متعادل اسلامی باید فرع بر وظایف اصلی زن به عنوان مادر و همسر و محور عاطفی خانواده باشد، نظام اقتصادی باید فرصت های شغلی ویژه زنان و متناسب با شرایط آنان فراهم کند.

امید است شناخت دقیق آسیب های خانواده و عوامل ایجاد کننده آن ما را در برنامه ریزی موثر برای رفع آن، یاری دهد.

 

 الله

خدا
The Name Of God

الرحیم
مهربان
The Mercifull

الرحمن
بخشاینده
The Beneficent

الملک
پادشاه
The King

القدوس
مقدس 
The Holy

الجبار
توانگر
The Compeller

العزیز
باشکوه
The Mighty

المهیمن
نگهدارنده
The Protector

المؤمن
اطمینان دهنده
The Guardian Of Faith

السلام
پاک و سلامتی بخش عالم
The Source Of Peace

الغفار
همیشه بخشاینده
The Forgiver

المصور
نگارگر، صورتگر
The Fashioner

البارئ
درست
The Evolver

الخالق
آفریننده
The Creator

المتكبر
بسیار بزرگ
The Majestic

العلیم
داناترین
The All Knowning

الفتاح
گشاینده (پیروزکننده)
The Opner

الرزاق
همیشه روزی دهنده
The Provider

الوهاب
نیک بخشاینده
The Bestover

القهار
فروکاهنده
The Subduer

المعز
عزیزکننده
The Honourer

الرافع
(به سوی خود) بالا برنده
The Exalter

الخافض
پست کننده، خوار کننده 
The Abaser

الباسط
گستراننده، فراخ کننده روزی
The Expender

القابض
می‌راننده، بیرون کشنده جان‌ها
The Constrictor

العدل
بینهایت عادل
The Just

الحكم
دادگر
The Judge

البصیر
بیناترین
The All Seeing

السمیع
شنواترین
The All Hearing

المذل
خوارکننده
The Dishonourer

الغفور
بسیار بخشاینده
The All-Forgiving

العظیم
بی‌انتها 
The Great One

الحلیم
بسیار بردبار
The Forbearing One

الخبیر
آگاه‌ترین
The Aware

اللطیف
آن‌که بر بندگانش لطف دارد
The Subtle One

المغیث
نگاه دارنده، یاور
The Maintainer

الحفیظ
نگهدارنده
The Preserver

الكبیر
بزرگ‌ترین
The Most Great

العالی
بلند مرتبه
The Most High

الشكور
بسیار سپاسگزار (پاداش دهنده بزرگ است عمل کوچک را)
The Appreciative

المجیب
پاسخگو
The Responsive

الرقیب
نگهبان، بیننده و آماده
The Watchfull

الكریم
بسیار بخشنده
The Generous One

الجلیل
بسیار گرانقدر
The Sublime One

الحسیب
شمارنده
The Reckoner

الباعث
برانگیزنده مردگان
The Resurrector

المجید
بسیار لایق ستایش (در ذات و صفات خود عظیم و نسبت به بندگان بسیار با خیر و احسان است)
The Most Glorious One

الودود
دوست
The Loving

الحكیم
فرزانه، بسیار خردمند
The Wise

الواسع
گسترده، وسیع
The Far-Reaching

المتین
سخت (و نیز پاینده)
The Firm One

القوی
پرزور
The Most Strong

الوكیل
عهده دار همه امور بندگان و موجودات
The Trustee

الحق
راست، درست
The Truth

الشهید
بیننده
The Witness

المعید
بازگرداننده، دوباره زنده کننده 
The Restorer

المبدئ
نخستین آفریننده
The Originator

المحصی
شمارنده
The Reckoner

الحمید
ستوده
The Praiseworthy

الواجد
یابنده
The Finder

القیوم
قائم به ذات (همه-آفریننده‌ای که کسی او را نیافرید)، پاینده
The Self-subsisting

الحی
زنده
The Alive

الممیت
می‌راننده، نابود کننده
The Creator Of Death

المحیی
زندگی بخش، هستی بخش
The Giver Of Life

القادر
توانا
The Able

الصمد
بی‌نیاز
The Eternal

الاحد
یگانه (خدایی جز او نیست)
The One

الواحد
یکتا سرپرستی که همه ولایتها از اوست
The Unique

الماجد
بزرگوار
The Noble

الأخر
واپسین، آخر فناکننده موجود
The Last

الاول
نخستین، اول پدیدارکننده وجود 
The First

المؤخر
فراپس دارنده، پس گذارنده چیزها و نهنده آن‌ها بجای آن‌ها
The Delayer

المقدم
فراپیش کشنده
The Expediter

المقتدر
تعیین کننده (قضا و قدر)، فراتر
The Powerful

البر
نیکوترین
The Source Of All Goodness

المتعالی
خود ستوده
The Most Exalted

الولی
دوست، یار و نگهبان
The Governor

الباطن
پنهان، همه دربرگیرنده
The Hiddeen

الظاهر
آشکار(پدیدار، هویدا)، همیشه پیروز
The Manifest

مالك الملك
فرمانروای جهان
The Eternal Owner Of Sovereignty

الرؤوف
بسیار دلسوز و مهربان
The Compassionate

العفو
درگذرنده(آمرزنده)، ناپدیدکننده گناهان
The Pardoner

المنتقم
انتقام گیر
The Avenger

التواب
همیشه توبه پذیر
The Acceptor Of Repentance

المغنی
بی‌نیاز کننده، بسنده
The Enricher

الغنی
توانگر
The Self-Sufficient

الجامع
گردآورنده
The Gatherer

المقسط
عادل
The Equitable

ذو الجلال والاكرام
دارای شکوه و بخشش
The Lord Of Majesty and Bounty

الهادی
رهنما
The Guide

النور
روشنی
The Light

النافع
سودمند
The Beneficial

الضار
آزار دهنده (این صفت تنها در احادیث یافت می‌شود)
The Distresser

المانع
بازدارنده
The Preventer

الصبور
شکیبا
The Patient

الرشید
راهنما، آموزگار و دانای بی‌خطا
The Guide To The Right Path

الوارث
مالک نهایی تمام مخلوقات
The Supreme Inheritor

الباقی
ماندگار و واگردان نشدنی (تغییر ناپذیر)
The Everlasting

البدیع
سنجش ناپذیر، آفریننده
The Incomparable

 

 http://www.webgardi2030.ir/

 

جمعه 27 دی 1391برچسب:, :: 21:1 :: نويسنده : سروش افشار

 کلمه پروکسي Proxy که امروزه زياد شنيده مي شود و همه جا مترادف با فيلتر و محدوديت بيان مي شود . اما فيلتر چيست ونحوه کار آن به چه صورت است ؟ Proxy Server معمولا به عنوان بخشي از ديوار آتش سرويس دهندگان اينترنت مورد استفاده قرار مي گيرد و نحوه کار آن به اين صورت است : وقتي که کاربر در يک شبکه محلي مي خواهد به يک سرويس دهنده اينترنت دسترسي داشته باشد يک در خواست از کامپيوتر به سرويس دهنده Proxy مي فرستد . سپس سرويس دهنده Proxy اطلاعات را از سرويس دهنده اينترنت به کامپيوتر درون شبکه داخلي مي فرستد . و به صورت دقيق تر Proxy بسته هاي اطلاعات يعني اطلاعات در حال عبور از شبکه را مورد کنترل و برسي قرار مي دهد 0(اطلاعات در حال عبور شامل IP فرستنده و دريافت کننده همچنين Protocol مورد استفاده براي ارسال بسته هاي اطلاعاتي و اطلاعاتي از اين قبيل مي باشد )و مي تواند انتقال بسته هاي مشخص را از اينترنت به شبکه داخلي و برعکس را مسدود کند. اين مطالب يک تعريف بسيار ساده از پروکسي است .

 ده فرمان بالا بردن امنیت به هنگام استفاده از ایمیل و مسنجرها :

 

1.     وقتی که کارتان با مسنجر یا میل باکس تمام شد حتما ساین آوت کنید .

2.     از پسوردهای پیچیده و امن استفاده کنید . پسوردی که براحتی و حتی بوسیله نرم افزارهای پسورد یاب هم کشف نشه .

3.     به هیچ عنوان از افراد ایمیل افراد ناشناس را باز نکنید . به خصوص از بازکردن فایلهای مشکوک جدا خودداری کنید .

4.     زمانی که میخواهید فایلی را که از طریق ایمیل و یا دانلود کردن دریافت کرده اید  را باز یا اجرا کنید حتما به پسوند فایل دقت کنید . اکثر فایلهای تروجان با پسوند exe  فرستاده می شوند .

5.     اگه پسوند فایل نمایش داده نمی شه حتما بهش مشکوک بشید . احتمال داره پسوند فایل مخفی شده  و یا مابین اسم فایل و پسوند اون فاصله گذاشتن و به همین دلیل پسوند نمایش داده نمی شه .

6.     برای ورود یوزر نیم و پسورد حتما از صفحه اصلی سایت استفاده کنید . پسوردتان را در صفحات مشکوک وارد نکنید .

7.     از سایت های نامطمئن هیچگونه فایلی را دانلود نکنید . اکثر تروجانها در پوشش عکس , فیلم و یا فونت و ... به خورد رایانه شما داده میشه .

8.     حتما و حتما از دیواره آتش و آنتی ویروس استفاده کنید و همیشه هم اونا رو به روز نگه دارین . اگه استفاده نکنید حتما ضرر کردید .

9.     پاک کردن کوکی ها را فراموش نکنید . برای اینکار به منوی TOOLS اکسپلورر برید و تمام کوکی ها را پاک کنید . پیشنهاد میکنم که در تنظیمات کوکی ها گزینه NEVER  را انتخاب کنید تا هیچ ردپایی از خودتون به جا نگذارید .

10. همیشه احتیاط کنید . به نحوی عمل کنید که پسوردتان توسط افراد دیگه دیده نشه اگه همه موارد بالا را انجام بدین ولی محتاط نباشید به راحتی پسوردتان را در اختیار دیگران قرار داده اید .

 

جمعه 25 دی 1391برچسب:, :: 20:57 :: نويسنده : سروش افشار

 کی‌لاگرها (Keylogger) برنامه های خطرناکی هستند، که برای دزدی هویت اشخاص و پی بردن به اطلاعات خصوصی آن‌ها به کار می‌رونداین موضوع مخصوصاً برای افرادی که اطلاعات مهمی دارند یا از کامپیوتر و ابزارهای موبایل‌ برای امور بانکی و نقل و انتقالات مالی استفاده می‌کنند، کاملاً جدی است.

کی‌لاگر چیست؟

کی‌لاگرها برنامه‌های مبتکرانه نرم‌افزاری یا قطعات سخت‌افزاری هستند، که کار اصلی‌شان دزدیدن اطلاعات و هویت اشخاص استشاید بشود معادل فارسی واقعه‌نگار را برای آنها پیشنهاد کردخیلی ساده، این برنامه ها تمام کلیدهایی را که یک کاربر فشار می‌دهد، ضبط می‌کننداین اطلاعات یا برای فرد دیگری فرستاده شده و یا برای استفاده های بعدی ذخیره می‌شوندکی‌لاگرها هم مثل همه فناوری های دیگر پیشرفت کرده‌اند و حالا دیگر همه چیز را ثبت می‌کننداز صدای شما هنگام مکالمه گرفته تا محتوای کلیپ بردتان، هیچ کدام از دست این بدافزارها در امان نیستند.

هرچند راه‌های فراوانی برای محافظت در برابر دزدی اطلاعات وجود دارد، اما متأسفانه کی‌لاگرها به طرز وحشتناکی آسان منتقل و نصب می‌شوندجالب اینجا است که این برنامه‌ها گاهی به صورت قانونی برای حفظ امنیت سازمانها هم مورد استفاده قرار گرفته اندمواردی هست که صاحب یک سیستم می‌خواهد بداند در غیاب وی چه فعالیت‌هایی با آن سیستم انجام گرفته استپس یک کی‌لاگر نصب می شود، تا همه چیز ثبت کرده و بصورت یک فایل رمزگذاری شده نگهداری کندالبته مسئولیت اخلاقی استفاده از چنین برنامه‌ای در این حالت به کاربر آن بستگی دارد.

انواع کی‌لاگر (واقعه‌نگار)

بیشتر برنامه‌های کی لاگر مستقیماً از ابزارهای جانبی مثل DVD یا کول دیسک به کامپیوتر کاربر وارد می‌شوند.همچنین این فایل‌ها می‌توانند به عنوان ضمیمه برنامه‌های کاربردی که از منابع نامطمئن دانلود می‌شوند، وارد سیستم شونداین روش انتقال همان راهی است که بسیاری از بدافزارها از آن استفاده می کنند، چون کی‌لاگرها هم ذاتاً نوعی تروجان هستنداین برنامه خودش را به نرم‌افزارهای عادی متصل کرده و در حافظه اصلی جایی برای خودش دست و پا می کندانواع پیچیده‌تر آنها به صورت پنهان در سیستم آلوده شده قرار می‌گیرند.

یک کی‌لاگر برای نویسنده‌اش کاملاً قابل تنظیم و اختصاصی سازی استمثلا برنامه طوری تنظیم می‌شود که، بعد از اینکه کاربر تعداد معینی از دکمه های صفحه‌کلید را فشار داد، ضبط فعالیت‌ها آغاز شوداز این قابلیت برای سرقت نام های کاربری و رمزهای عبور استفاده می‌شود.

 

کی‌لاگرهای سخت‌افزاری به طرق مختلف به پورت های دستگاه متصل می شوندمثلاً یک سوکت تبدیل صفحه‌کلید USB به PS2 می‌تواند یک ابزار عالی برای ثبت تمامی فعالیت‌های صفحه‌کلید باشد و حتی مانند شکل بالا می تواند یک تبدیل ساده و به ظاهر به درد نخور باشد که توسط هکر، پشت کامپیوتر کافی نت یا اداره نصب شده است.

تشخیص آلودگی به کی‌لاگرها

راه‌های تشخیص اینکه سیستمی به کی‌لاگر آلوده شده، متعدد هستندیکی از آنها سرعت و کارایی پایین کامپیوتر استاز آنجا که کی لاگر در حافظه اصلی سوار می شود، سرعت رَم پایین می‌آیداگر سرعت سیستم کاربر ناگهان پایین آمده باشد، احتمال می‌رود که دچار نوعی بدافزار یا کی لاگر شده باشد.

از آنجایی که کی‌لاگرها طوری برنامه ریزی شده‌اند که در فهرست پروسه‌های در حال کار سیستم (از طریق کنترل تسک منیجردیده نشوند، تشخیص آنها از طریق بررسی پردازش‌های سیستم مشکل استهرچند که کی‌لاگرها در تاریخچه (History) مرورگرها و سیستم ردپایی از خود به جا می‌گذارند، چرا که داده‌ها را به جای دیگری می‌برندبیشتر کاربران خودشان تاریخچه گشت و گذارشان را می‌دانند، برای همین می‌توانند چیزی را که در جای خودش نیست، تشخیص دهند.

خلاصی از دست کی لاگر، با یک برنامه آنتی اسپای ور مناسب

ساده‌ترین راه‌حل برای راحت شدن از دست کی‌لاگرها، نصب یک آنتی ویروس یا آنتی اسپای ور قوی استبه روز نگه داشتن دائمی این برنامه‌ها و اسکن سیستم به صورت دوره‌ای، اهمیت زیادی داردبعضی از برنامه‌های آنتی اسپای ور مانند SpywareBlaster یا SpywareGuard پولی هستند.کار اصلی این برنامه‌ها این است که جلوی دانلود و نصب کی لاگرها را می‌گیرند و اجازه ورود آن‌ها را به سیستم نمی دهنداما نمونه‌های مجانی آنتی اسپای ورها مثل Spybot S&D به گونه‌ای متفاوت عمل می‌کننداین برنامه ها به صورت دوره‌ای سیستم را اسکن می‌کند و بعد از یافتن کی لاگر، نشان دادن اخطار و تأیید شما، از شرش خلاص می‌شوند.

بعد از نصب ضد بدافزار مورد نظر، کامپیوتر را ری استارت کنید تا اسکن Startup انجام شود و کی لاگر نتواند در ابتدای کار سیستم عامل خود را از چشم برنامه کنترلی مخفی کندبهتر است که System Restore را هم خاموش کنید و تمام فایل‌های ذخیره شده قبلی آن را پاک کنیدچرا که ممکن است در برخی از این نسخه‌ها، بدافزارها هم ذخیره شده باشندبعد از اتمام اسکن می‌توانید System Restore را دوباره روشن کنید.

بر خلاف آنتی ویروس ها، نصب بیش از یک آنتی اسپای ور معمولاً در سیستم مشکلی ایجاد نمی کنداما اگر سیستم را به طور همزمان توسط چند آنتی اسپای ور اسکن کنید، ممکن است با کاهش شدید سرعت و برخی مشکلات پیش‌بینی نشده مواجه شویدپس بهتر است که فقط یک آنتی اسپای ور داشته باشید، اما همیشه آن را به روز نگه دارید.

تحلیل پردازش‌های جاری سیستم

حتی در بیشتر کی‌لاگرهای پیشرفته، ممکن است که وجود کی‌لاگر را از لیست پردازش های (برنامه هایی که در پس زمینه سیستم در حال اجرا هستند)موجود در Task Manager تشخیص دادگرچه کی‌لاگرها معمولاً خودشان را به فایل‌های سیستم وصل می‌کنند و به همین دلیل تشخیص آنها بطور قطعی مشکل است.

ابزارهای آنلاینی مثل Liutilities و Neuber وجود دارند که دارای امکانات ویژه ای برای تحلیل پردازش های سیستم و تشخیص خطرات بالقوه هستندوقتی یکی از پردازش‌های سیستم به عنوان یک حامل یا ناقل کی لاگر شناسایی شد، از بین بردن آن آسان است.

البته در متوقف کردن یک پردازش باید دقت کردچرا که اگر اشتباهی صورت گیرد، ممکن است به سیستم صدمه بزندکاربر قبل از متوقف کردن یک پردازش، باید مطمئن باشد که آن مورد ویژه به بد افزار خاصی مانند کی لاگر آلوده شده است.

وقتی آن پردازش متوقف شد، باید بدافزار از سیستم حذف شود؛ در غیر این صورت وقتی سیستم دوباره بالا بیاید، باز سروکله‌ کی لاگر پیدا می‌شوداین کار با استفاده از یک آنتی ویروس یا آنتی اسپای ور به روز و مطمئن، به راحتی انجام می شود.

تکنیک های دیگری برای از بین بردن کی‌لاگر

روش‌های مؤثر دیگری هم برای خلاص شدن از دست برنامه‌های کی‌لاگر هستیکی از روش‌های مطمئن، فرمت کردن سیستم استفرمت دوباره سیستم باید با استفاده از یک سی دی نصب سیستم عامل انجام بگیردموقعی که سیستم با یک سی دی نصب بالا می آید، کی لاگر دیگر در حافظه اصلی جایی ندارد و در نتیجه مجبور است از بین بروداگرچه فرمت کردن همه اطلاعات را از بین می برد، بنابراین این باید روش آخر باشدوقتی که با روش‌های دیگر نتوانسته اید از دست کی لاگر خلاص شوید یا واقعاً به امنیت سیستم تان اطمینان ندارید.

خلاص شدن از دست کی لاگر سخت افزاری به سادگی قطع کردن آن از سیستم و نصب دوباره صفحه کلید استبعد می توان آن دستگاه کوچک الحاقی را نابود کرد، تا هیچکدام از داده ها قابل بازیابی نباشدکی لاگرهای سخت افزاری معمولاً در خانه مشکلی محسوب نمی شوندچرا که نیاز به نصب دستی و دسترسی فیزیکی به سیستم دارند.

 

 

نرم افزار Babylon جاسوس اسرائيلنرم افزارBabylon از جمله برنامه هاي پركاربرد كاربران رايانه هاست كه از سوي شركت هاي صهيونيستي راه اندازي شده است و از كاربران خود جاسوسي مي كند.

به گزارش آينده روشن، Babylon Ltd یک شرکت اسرائیلی زیر مجموعه کمپانی Formula است كه در سال 1997 شروع به کار کرد و کار خود را با ارائه “دیکشنری بابیلون” نسخه آزمایشی (بدون محدودیت) شروع کرد و تا سال 2001 این نرم افزار را به صورت رایگان عرضه می نمود و از آن پس اقدام به ارائه و فروش نسخه ی تجاری نمود.اين برنامه به خاطر ارائه ديكشنري هاي مختلفي به تمام زبان هاي زنده دنيا در مدت كوتاه بين كاربران اينترنت جاي خود را باز كرد به عنوان يك شركت آمريكايي معروف شد.
این نرم افزار با برنامه کم حجمی که بطور مخفیانه با خود همراه دارد و بروی رایانه کاربر نصب می شود ، قادر است به راحتی اطلاعات و برنامه و اعداد و ارقام دستگاه و به اصطلاح کاربردهای statistics را بخواند و ضبط کند و در هنگام اتصال به اینترنت برای مسیر اینترنتی مشخص شده در برنامه بفرستد و هر چند اگر تصور کنیم که کار این برنامه محاسبات و آمارگیریهای سری و تحقیقات اکتشاف اسنادی باشد ، نه جاسوسی مستقیم ، باز هم باید گفت که اطلاعات ارسالی ،در مسیر کمک به جریان بخشی به اقتصاد صهیونیسیم جهانی خواهد بود و به نوعی جاسوسی آشکار به حساب می آید.شرکتهای یهودی جهان به شدت در امور تجسسی دخالت می کنند و اخیرا با خرید تمام شرکتهای بزرگ firewall سهم خود را از بازار تجسس و دزدی اطلاعات بشدت بالا برده اند و در صورت تردید در این مساله می توان با جستجویی اندک درباره شرکت سرمایه گذاری mashov در اینترنت اطلاعاتی در این باره بدست آورد.

 

برنامه جاسوسی موجود در بابیلون کارکرد سی پی یو ( CPU performance) را به شدت تضعیف کرد و آنرا تحت فشار می گذارد تا سرانجام بتواند اطلاعات جمع آوری شده را از روی خطوط اینترنتی به سوی سازندگان خود ارسال کند . 
پیش از این فاش شده بود که موساد همکاری بسیار نزدیکی با سایت اینترنتی یاهو داشته است و نرم افزارهای طراحی شده توسط این شرکت توسط سرویس اطلاعات رژیم صهیونیستی تحت کنترل قرار دارد و "یاهو مسنجر" از جمله این نرم افزارهای پیشرفته است که قابلیت جاسوسی دقیق برای موساد را دارا می باشد. 
جالب است بدانيد نرم افزار Babylon در حال حاضر حدوداً 30 میلیون کاربر دارد و انواع نسخه هاي آن در اينترنت در دسترس كاربران قرار گرفته است و مهمترين ديكشنري مورد استفاده كاربران مسلمان از جمله ايراني به شمار مي رود.

 

مگر می‌شود کامپیوتر داشته باشید و وارد اینترنت نشوید و یک دیکشنری همراهتان نباشد. کلید استارت را که بزنی یکی از آیکنهایی که خودنمایی میکند و خیلی وقتها هم با اشاره کلید وسط موس خودش را ظاهر میکند، نرم افزار بابیلون(Babylon) است. فقط کافی است این برنامه را با دیکشنریهای مختلفی که در سایتش قرار داده است، نصب کنید و حالا هر کلمهای را به هر زبانی که می‌خواهید، ترجمه کنید. اصلاً سازندگان برنامه میگویند بابیلون را فعال بگذار و با خیال راحت در اینترنت و در کامپیوترت گشت و گذار کن. از اینکه معنی کلمه ای را ندانی ترس نداشته باش. ما همه چیز را برای شما معنی میکنیم، جز جاسوسى. ما جاسوسی را معنی نمیکنیم، بلکه عمل میکنیم.

صهیونیستها از زمانی که اینترنت گسترش یافت و رایانه‌ها در گوشه اتاق همه خانه ها جا خوش کرد و آدمها با آیدیها و آیپیها با هم ارتباط برقرار کردند، به فکر کنترل جهان افتادند. آنها فهمیدند تکنولوژی کار آنها را برای تسلط بر جهان راحت کرده ‌است. شاید برای همین است که صهیونیست‌ها از طرفداران پروپا قرص شرکتهای نرم افزاری هستند.

بابیلون یکی از همان برنامه‌هاست، یکی از برنامه هایی که صهیونیستها عاشقش هستند. اصلاً این برنامه را ساختهاند تا همه دنیا از آن به خوبی استفاده کنند. به خصوص کشورهای عربی و آسیایى. به خصوص جوانان کشورمان.

Babylon Ltd یک شرکت اسراییلی زیر مجموعه کمپانی Formula است که در سال 1997 میلادی شروع به کار کرد و کار خود را با ارائه دیکشنری بابیلون، نسخه آزمایشی (بدون محدودیت) شروع کرد و تا سال 2001 میلادی، این نرم افزار را به صورت رایگان عرضه میکرد و از آن پس اقدام به ارائه و فروش نسخه تجاری کرد. البته در نظر داشته باشید، هیچکس این دیکشنری را نمی‌خرد، ولی همه از آن استفاده میکنند. این از بذل و بخشش سرمایهدارهای صهیونیست است دیگر.

این برنامه به خاطر ارائه دیکشنری‌های مختلف به تمام زبانهای زنده دنیا در مدت کوتاهی بین کاربران اینترنت جای خودش را باز کرد و به عنوان یک شرکت امریکایی معروف شد. تا جایی که بیش از سی میلیون کاربر رسمی و یک دنیا کاربر غیر رسمی پیدا کرد، ولی هیچکس به این فکر نکرد، این برنامه که حالا سلطان همیشه فعال رایانه هاست، چه جاسوس قهاری است.

بابیلون با برنامه کم حجمی که به طور مخفیانه با خود دارد و روی رایانهها نصب میشود، قادر است به راحتی اطلاعات و برنامه و اعداد و ارقام دستگاه و بسیاری از اطلاعات کاربر را ضبط کند و در هنگام اتصال به اینترنت برای مسیر اینترنتی مشخص شده، برنامه بفرستد. فرض کنید شما معاون وزیر یک کشور اسلامی هستید و اطلاعات بسیاری روی لپ تاپ خود دارید. حالا کافی است بابیلون را روی سیستم خود داشته باشید و به اینترنت وصل شوید. این کار شما دقیقاً مثل این است که شماره سازمان جاسوسی موساد را بگیرید و اطلاعات لازم آن‌ها را با رضایت کامل تحویل‌شان بدهید. البته حواستان باشد، اطلاعات را غلط ندهید، چون قبلاً اطلاعات درست را بابیلون برایشان ارسال کرده است!

اگر بگویم در چند سال اخیر شرکتهای صهیونیستی اکثر شرکتهای امنیتی جهان را در حوزه نرمافزارها خریدهاند، حتماً تعجب میکنید. Firewall برنامه‌های است که رفت و آمد اطلاعات را به خصوص در مسیر اینترنت کنترل می‌کند. مثل یک برج دیدهبانى. البته کار آن‌ها شناسایی و از بین بردن ویروس‌های نامرد است، اما خرجی ندارد با تغییرات کوچکی در هسته برنامه کمی هم اطلاعات دسته اول از سیستم کاربر را هم چک کرده و به مرکز فرماندهی ارسال کند.

حتماً زمان استفاده از اینترنت، وقتی بابیلون فعال است، متوجه کندی اینترنت شده اید. فقط کافی است این برنامه را ببندید تا احساس کنید باریکه اینترنت دایال آپتان نفسی تازه کرد.

برنامه جاسوسی موجود در بابیلون کارکرد سی پی یو را به شدت تضعیف می کند و آن را تحت فشار میگذارد تا سرانجام بتواند اطلاعات جمع آوری شده را از روی خطوط اینترنتی به سوی سازندگان خود ارسال کند.

موضوع جاسوسی بابیلون را اولین بار یک کارشناس برنامه نویسی و شبکه های اینترنتی افشا کرد. او میگوید در هنگام تحقیق و کار روی برنامه مترجم چند زبانه بابیلون متوجه مسئله مشکوکی در این برنامه رایانه‌ای شده است. او میگوید: با تحقیق و موشکافی در برنامه و با به کار بردن یک فایر وال غیرصهیونیستی متوجه شدم که این برنامه اطلاعات پاکتهای تی سی پی را به سروری با دامین منتهی به سی او ای ال (دامنههای اینترنتی متعلق به اسراییل) میفرستد. با علم به اینکه این دامنه (دومین) متعلق به سرورهای سایتهای اسراییلی است، اطمینان پیدا کردم این یک شرکت یهودی با برنامه نویسان یهودی است که هر چند به امریکا یا کشوری دیگر مهاجرت کرده است، اما سیاستهای صهیونیستی را دنبال می‌کند.

بعدها با تحقیقات بیشتر این اطمینان آنقدر قوت گرفت که کارشناسان متوجه شدند بابیلون تنها برنامه‌ای نیست که نقش جاسوس اسراییل را بازی می‌کند. موساد همکاری بسیار نزدیکی با سایت اینترنتی یاهو داشته و نرم افزارهای طراحی شده توسط این شرکت توسط سرویس اطلاعات رژیم صهیونیستی تحت کنترل قرار دارد و یاهو مسنجر از جمله این نرم افزارهای پیشرفته است که قابلیت جاسوسی دقیق برای موساد را داراست. بد نیست این را هم بدانید که سازمان‌های مقاومت فلسطین بارها از سوءاستفاده اسراییل از برنامه یاهو مسنجر هشدار داده و از مردم فلسطین خواسته، مراقب ارتباط‌های خود با این برنامه باشند.

حتماً میدانید بزرگترین شرکتهای سازنده گوشیهای همراه زیر سیطره صهیونیستها قرار دارند. تصور کنید یک گوشی نوکیا نقش یک جاسوس را برای اسراییل ایفا کند. این چیزها فکر کردنش هم باعث ترس میشود. حالا به این فکر کنید هر آنچه را که شما حدس می‌زنید، آنها عملی می‌کنند. جاسوس‌های آنها همه جا هست، حتی در رایانههای شما. مراقب باشید.

منابع:وبسایت آینده روشن-حوزه.نت

جمعه 22 دی 1391برچسب:, :: 20:53 :: نويسنده : سروش افشار

 نکاتی برای حفظ امنیت رایانه

گذرواژه تنها در صورتی دسترسی غریبه ها به منابع موجود را محدود می کند که حدس زدن آن به سادگی امکان پذیر نباشد. گذرواژه های خود را در اختیار دیگران قرار ندهید و از یک گذرواژه در بیشتر از یک جا استفاده نکنید.

هر روزه اخبار جدیدی در مورد حملات و تهدیدات کامپیوتری در رسانه های مختلف انتشار می یابد. این تهدیدات شامل ویروس های جدید و یا انواع هک و نفوذ در سیستم های کامپیوتری است. انتشار این گونه اخبار باعث شیوع اضطراب و نگرانی در بین کاربرانی می شود که به صورت مستمر از کامپیوتر بهره می گیرند و یا اطلاعاتی ارزشمند بر روی کامپیوترهای خود دارند. در این مقاله سعی شده چند نکته که در رابطه با امنیت کامپیوتر اهمیت اساسی دارند به صورت مختصر شرح داده شوند. یک کاربر در صورت رعایت این نکات می تواند تا حدود زیادی از حفظ امنیت سیستم کامپیوتری خود مطمئن باشد. در رابطه با بعضی از نکات که توضیحات بیشتری لازم بوده، مقالات جامع تری معرفی گردیده اند. استفاده از نرم افزارهای محافظتی (مانند ضدویروس ها) و به روز نگه داشتن آنها از وجود ضدویروس بر روی دستگاه خود اطمینان حاصل کنید. این نرم افزارها برای محافظت از کامپیوتر در برابر ویروس های شناخته شده به کارمی روند و در صورت استفاده از آنها کاربر نیاز به نگرانی در مورد ویروس ها نخواهد داشت. در شرایطی که روزانه ویروس های جدید تولید شده و توزیع می شوند، نرم افزارهای ضدویروس برای تشخیص و از بین بردن آنها باید به صورت منظم به روز شوند. برای این کار می توان به سایت شرکت تولید کننده ضدویروس مراجعه کرد و اطلاعات لازم در مورد نحوه به روز رسانی و نیز فایل های جدید را دریافت نمود. عموما نرم افزارهای ضدویروس ابزار های به روز رسانی و زمان بندی این فرایند را در خود دارند.

● باز نکردن نامه های دریافتی از منابع ناشناس

این قانون ساده را پیروی کنید، «اگر فرستنده نامه را نمی شناسید، نسبت به نامه و پیوست های آن بسیار با دقت عمل نمایید». هرگاه یک نامه مشکوک دریافت کردید، بهترین عمل حذف کل نامه همراه با پیوست های آن است. برای امنیت بیشتر حتی اگر فرستنده نامه آشنا باشد هم باید با احتیاط بود. اگر عنوان نامه نا آشنا و عجیب باشد، و بالاخص در صورتی که نامه حاوی لینک های غیرمعمول باشد باید بادقت عمل کرد. ممکن است دوست شما به صورت تصادفی ویروسی را برای شما فرستاده باشدویروسLove You I دقیقا به همین صورت میلیون ها کامپیوتر را در سراسر دنیا آلوده نمود. تردید نکنید، نامه های مشکوک را پاک نمایید.

● استفاده از گذرواژه های مناسب

گذرواژه تنها در صورتی دسترسی غریبه ها به منابع موجود را محدود می کند که حدس زدن آن به سادگی امکان پذیر نباشد. گذرواژه های خود را در اختیار دیگران قرار ندهید و از یک گذرواژه در بیشتر از یک جا استفاده نکنید. در این صورت اگر یکی از گذرواژه های شما لو برود، همه منابع در اختیار شما در معرض خطر قرار نخواهند گرفت. قانون طلایی برای انتخاب گذرواژه شامل موارد زیر است: گذرواژه باید حداقل شامل ۸ حرف بوده، حتی الامکان کلمه ای بی معنا باشد. در انتخاب این کلمه اگر از حروف کوچک، بزرگ و اعداد استفاده شود (مانند xk۲۷D۸Fy) ضریب امنیت بالا تر خواهد رفت. به صورت منظم گذرواژه های قبلی را عوض نمایید. گذرواژه خود را در اختیار دیگران قرار ندهید.

● محافظت از کامپیوتر در برابر نفوذ با استفاده از حفاظ (Firewall)

حفاظ دیواری مجازی بین سیستم کامپیوتری و دنیای بیرون ایجاد می کند. این محصول به دو صورت نرم افزاری و سخت افزاری تولید می شود و برای حفاظت کامپیوترهای شخصی و نیز شبکه ها به کار می رود. حفاظ داده های غیر مجاز و یا داده هایی که به صورت بالقوه خطرناک می باشند را فیلتر کرده و سایر اطلاعات را عبور می دهد. علاوه بر این حفاظ در شرایطی که کامپیوتر به اینترنت وصل است، مانع دسترسی افراد غیرمجاز به کامپیوتر می شود. خودداری از به اشتراک گذاشتن منابع کامپیوتر با افراد غریبه سیستم های عامل این امکان را برای کاربران خود فراهم می آورند که با هدف به اشتراک گذاری فایل، دسترسی دیگران را از طریق شبکه و یا اینترنت به دیسک سخت محلی فراهم آورند. این قابلیت امکان انتقال ویروس از طریق شبکه را فراهم می آورداز سوی دیگر در صورتی که کاربر دقت کافی را در به اشتراک گذاشتن فایل ها به عمل نیاورد، امکان مشاهده فایل های خود را به دیگرانی که مجاز نیستند ایجاد می کندبنابراین درصورتی که نیاز واقعی به این قابلیت ندارید، به اشتراک گذاری فایل را متوقف نمایید. قطع اتصال به اینترنت در مواقع عدم استفاده به خاطر داشته باشید که بزرگراه دیجیتال یک مسیر دوطرفه است و اطلاعات ارسال و دریافت می شوند. قطع اتصال کامپیوتر به اینترنت در شرایطی که نیازی به آن نیست احتمال اینکه کسی به دستگاه شما دسترسی داشته باشد را از بین می برد.

● تهیه پشتیبان از داده های موجود بر روی کامپیوتر

همواره برای از بین رفتن اطلاعات ذخیره شده بر روی حافظه دستگاه خود آمادگی داشته باشید. امروزه تجهیزات سخت افزاری و نرم افزاری متنوعی برای تهیه نسخه های پشتیبان توسعه یافته اند که با توجه به نوع داده و اهمیت آن می توان از آنها بهره گرفت. بسته به اهمیت داده باید سیاست گذاری های لازم انجام شود. در این فرایند تجهیزات مورد نیاز و زمان های مناسب برای تهیه پشتیبان مشخص می شوند. علاوه بر این باید همواره دیسک های Start up در دسترس داشته باشید تا در صورت وقوع اتفاقات نامطلوب بتوانید در اسرع وقت سیستم را بازیابی نمایید.

● گرفتن منظم وصله های امنیتی (Patches)

بیشتر شرکت های تولید کننده نرم افزار هر از چند گاهی نرم افزارهای به روز رسان و وصله های امنیتی جدیدی را برای محصولات خود ارائه می نمایند. با گذر زمان اشکالات جدید در نرم افزارهای مختلف شناسایی می شوند که امکان سوءاستفاده را برای هکرها بوجود می آورند. پس از شناسایی هر اشکالی شرکت تولید کننده محصول اقدام به نوشتن وصله های مناسب برای افزایش امنیت و از بین بردن راه های نفوذ به سیستم می کنند. این وصله ها بر روی سایت های وب شرکت ها عرضه می شود وکاربران باید برای تأمین امنیت سیستم خود همواره آخرین نسخه های وصله ها را گرفته و بر روی سیستم خود نصب کنند. برای راحتی کاربران ابزارهایی توسعه داده شده اند که به صورت اتوماتیک به سایت های شرکت های تولید کننده محصولات وصل شده، لیست آخرین وصله ها را دریافت می نمایند. سپس با بررسی سیستم موجود نقاط ضعف آن شناسایی و به کاربر اعلام می شود. به این ترتیب کاربر از وجود آخرین نسخه های به روز رسان آگاه می شود.

روزنامه ابرار

جمعه 22 دی 1391برچسب:, :: 9:27 :: نويسنده : سروش افشار

 

haman1

haman2

haman3

haman4

haman5

haman6

haman7

image

haman کیک هامان

 

این کیکی است که مصادف با روز 13 فروردین در اسراییل پخته میشود . روز 13 فروردین در ایران روز طبیعت است و پناه بردن به دامن طبیعت سنتی است ایرانی . اما تاریخچه 13 فروردین چیست ؟ چرا در مورد منشا این رسم چیزی نمیدانیم ؟ فقط بعضی های میگویند که 13 فروردین نحس و است نباید در خانه ماند . اما چرایش را نمیدانند .

 اما همین 13 فروردین در اسراییل به جشن پوریم مشهور است . کیک هامان که نماد وزیر ایرانی خشایارشاه است در این روز تکه تکه شده و خورده میشود . هامان وزیر خشایارشاه در 2600 سال پیش بود که به همراه حدود 75000 ایرانی دیگر در عرض 3 روز قتل عام شدند . با کمی مطالعه در تاریخ اقوام و ملل ، دلیل منفور بودن صهیونیست و صهیونیسم را میشود درک کرد . قومی که انواع ستم ها را به ملتها کرده اند و در بزرگداشت جنایتهایشان جشن های آنچنانی هم برگزار میکنند . پیشنهاد میکنم در مورد منابع تاریخی و علت کشته شدن 75000 هزار ایرانی در 2600 سال پیش حتما مطالعه کنید تا بدونید که به کدامین گناه کشته شده اند ؟

فلسطینیها و لبنانیهایی که توسط اسراییل کشته میشوند نیز مصداق بارز هولوکاستی هستند که به روش موذیانه ای به تدریج در حال انجام است .

 

 

مطالب مرتبط :

http://mydandelions.loxblog.com/post/22

http://mydandelions.loxblog.com/post/15 

 

 آیا می‌دانید هولوكاست واقعی در ایران رخ داده است؟ از قحطی بزرگ در ایران چه می‌دانید؟ آیا می‌دانید مابین سالهای 1917 تا 1919 بیش از 40 درصد جمعیت ایران جان خود را از دست دادند؟ برای آشنایی با چگونگی هولوكاست 10 میلیون ایرانی با طراحی بریتانیا،همراه شوید.

طی سال‌های 1917 تا 1919 ایران با وجود اعلام بی طرفی در جنگ جهانی اول، بیشترین آسیب را از این جنگ ویرانگر دید و در حدود نیمی از جمعیت كشور قربانی مطامع كشورهای بزرگ و استعمارگر آن دوران شدند. اسناد این قتل عام قریب به 10 میلیون نفری همچنان در ردیف اسناد طبقه بندی شده و سری انگلستان قرار دارد و این كشور هنوز هم از انتشار آن‌ها ممانعت می‌كند. گزارش زیر با توجه به كتاب "قحطی بزرگ" نوشته دكتر محمد علی مجد نوشته شده است كه یكی از منابع انگشت شمار موجود درباره هولوكاست 10 میلیون نفری ایرانیان بوده و با استناد به اظهارات شاهدان و برخی اسناد تاریخی در دسترس نوشته شده است. عكس‌های مربوط به تلفات قحطی برگرفته از كتاب دكتر مجد و دیگر منابع تاریخی است.
با كشته شدن ولیعهد اتریش در سال 1914 جرقه جنگ جهانی اول زده شد. كشورهای روسیه، فرانسه و بریتانیا تحت عنوان "دول متفق" و كشورهای اتریش و آلمان به عنوان "دول محور" آغاز شد و سپس عثمانی، ایتالیا و ژاپن نیز با پیوستن به این گروه، میدان جنگ را به آسیا و خاورمیانه نیز گسترش دادند.
در زمان آغاز جنگ جهانی اول، وضعیت داخلی ایران بسیار متزلزل بود. اوضاع آشفته و نابسامان اقتصادی و سیاسی و مداخله بدون حد و مرز قدرتهای خارجی، ایران را تا آستانه یك دولت ورشكسته پیش برد. هشت روز پس از تاجگذاری احمدشاه قاجار، جنگ جهانی اول آغاز شد و مستوفی الممالك نخست وزیر ایران رسما موضع بی طرفانه ایران را به دول متخاصم اعلام نمود.

 

احمدشاه، شاه بی كفایت ایران در 18 سالگی تاجگذاری كرد


با وجود اعلام بی طرفی ایران، نیروهای متخاصم انگلیس و روس از نقاط مختلف وارد كشور شدند. جدا از دلایل ژئوپلتیك و منابع حیاتی ایران كه برای ادامه جنگ ضروری بود، یكی از دلایل این تعرض به ایران، شكل گیری احساسات همسو با آلمان از طریق یكی از مقامات دربار بود و بریتانیا از بیم وقوع كودتای آلمانی در ایران، نیروهای خود را تا پشت دروازه‌های پایتخت پیش آورد.

 

ورود نیروهای متفقین - روس و انگلیس - به ایران


دولت عثمانی نیز با بهانه تراشی در مورد حضور نیروهای روس در آذربایجان، از مرزهای شمال غرب نیروهای خود را وارد كشور كرده و توقف نقض بی طرفی را به خروج روسیه از آذربایجان موكول كرد. قوای روس در شهرهای آذربایجان، اردبیل، قزوین و انزلی، حضور داشتند و بخشهایی از جنوب كشور از جمله بوشهر و بندر لنگه نیز در اشغال نیروی انگلیس بود.
همچنین واحدهایی از سربازان انگلیسی به همراه نیروهای هندی تحت امر خود از بحرین وارد آبادان شدند و این شهر را اشغال كردند. عمده ‏ترین توجیه ورود این نیروی نظامی، ضرورت محافظت از تأسیسات استخراج نفت در منطقه خوزستان بود.
با انقلاب اكتبر 1917 روسیه، نیروهای روس از ایران خارج شدند و انگلیس برنامه ریزی خود برای پر كردن جای این نیروها را با بزرگ نمایی خطر آلمان‌ها و عثمانی آغاز كرد و بدین ترتیب انگلیسی‌ها از سال 1917 ایران را تحت اشغال خود درآوردند.
به گزارش مشرق، حكومت مركزی صرف نظر از معضلات سیاسی، با بحرانهای متعددی در ابعاد اقتصادی نیز مواجه بود و به دلایل گوناگون از جمله: دخالت بیگانگان، درگیریهای سیاسی جناحهای حاكم، بی لیاقتی و فساد جمعی از دولتمردان، فقر و محرومیت توده ‏های مردم كه به طرز اعجاب‏ انگیری رو به گسترش بود، اوضاع نابسامان موجود را پیچیده‌تر كرده بود.

 

اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هیزم وار بر روی هم انباشته شده بود
در همین زمان قحطی در ایران بیداد می‌كرد و همه روزه كودكان، زنان و سالمندان بسیاری را به كام مرگ می‌كشاند. نیروهای اشغالگر انگلیس تمامی منابع و تولیدات كشاورزی را برای گذران نیاز نظامیان در جنگ خود، خریداری كرده و احتكار می‌كردند. عجیب‌تر اینكه ارتش بریتانیا مانع از واردات مواد غذایی از بین النهرین و هند و حتی از آمریكا به ایران شد.
سربازان انگلیسی علاوه بر این بدلیل عدم رعایت بهداشت موجب شیوع بیماری‌هایی نظیر آنفولانزا و وبا در ایران شدند كه بدلیل قحطی و عدم توانایی مردم برای مقاومت در برابر بیماری‌ها، مبتلایان جان خود را از دست می‌دادند.
جعفر شهری نویسنده و شاهد این قحطی بزرگ می‌نویسد: "در همین قحطی نیز بود كه نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و كنار كوچه و بازار هیزم‏ وار بر روی هم انباشته شده، كفن و دفن آنها میسر نمی‏گردید و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتكران آنها حاضر به فروش نمی‏شدند."
میرزا خلیل خان ثقفی - پزشك دربار - در خاطرات خود از اوضاع حاكم بر تهران می‌گوید كه نشان دهنده عمق فاجعه در پایتخت است:
"از یكی از گذرگاه‌های تهران عبور می‏كردم. به بازارچه‌ای رسیدم كه در آنجا دكان دمپخت‌پزی بود. رو به روی آن دكان، دو نفر زن پشت به دیوار ایستاده بودند. یكی از آنها پیرزنی بود صغیرالجثه و دیگری زنی جوان و بلندقامت. پیرزن كه صورتش باز بود و كاسه گلینی در دست داشت، گریه‏ كنان گفت: ای آقا، به من و این دختر بدبختم رحم كنید؛ یك چارك از این دمپخت خریده و به ما بدهید، مدتی است كه هیچ كدام غذا نخورده‌ایم و نزدیك است از گرسنگی هلاك شویم.
گفتم: قیمت یك چارك دمپخت چقدر است تا هر قدر پولش شد، بدهم خودتان بخرید. گفتند: نه آقا، شما بخرید و به ما بدهید چون ما زن هستیم، فروشنده ممكن است دمپخت را كم كشیده و ما متضرر شویم. یك چارك دمپخت خریده و در كاسه آنها ریختم. همان جا مشغول خوردن شدند و به طوری سریع این كار را انجام دادند كه من هنوز فكر خود را درباره وضع آنها تمام نكرده بودم، دیدم كه دمپخت را تمام كردند. گفتم: اگر سیر نشده‌اید یك چارك دیگر برایتان بخرم، گفتند: آری بخرید و مرحمت كنید، خداوند به شما اجر خیر بدهد و سایه‏ تان را از سر اهل و عیالتان كم نكند.

 

قحطی بزرگ در ایران مردم را به مردار خواری وا داشته بود


از آنجا گذشتم و رسیدم به گذرِ تقی خان. در گذر تقی خان یك دكان شیربرنج فروشی بود. در روی بساط یك مجموعه بزرگ شیربرنج بود كه تقریباَ ثلثی از آن فروخته شد و یك كاسه شیره با بشقابهای خالی و چند عدد قاشق نیز در روی بساط گذاشته بودند. من از وسط كوچه رو به بالا حركت می‏كردم و نزدیك بود به دكان برسم كه ناگهان در طرف مقابلم چشمم به دختری افتاد كه در كنار دیواری ایستاده و چشم به من دوخته بود.
دفعتاَ نگاهش از سوی من برگشت و به بساط شیربرنج فروشی افتاد. آن دختر، شش، هفت سال بیشتر نداشت. لباسها و چادرش پاره پاره بود و چشمان و ابروانش سیاه و با وصف آن اندام لاغر و چهره زرد كه تقریباَ به رنگ كاه درآمده بود بسیار خوشگل و زیبا بود. همین كه نگاهش به شیربرنج افتاد لرزشی بسیار شدید در تمام اندامش پدیدار گشت و دستهای خود را به حال التماس به جانب من و دكان شیربرنج فروشی كه هر دو در یك امتداد قرار گرفته بودیم دراز كرد و خواست اشاره ‏كنان چیزی بگوید اما قوت و طاقتش تمام شد و در حالی كه صدای نامفهومی شبیه به ناله از سینه ‏اش بیرون آمده، به روی زمین افتاد و ضعف كرد.
من فوراَ به صاحب دكان دستور دادم كه یك بشقاب شیربرنج كه رویش شیره هم ریخته بود آورده و چند قاشقی به آن دختر خوراندیم. پس از اینكه اندكی حالش به جا آمد و توانست حرف بزند. گفت: دیگر نمی‏خورم، باقی این شیربرنج را بدهید ببرم برای مادرم تا او بخورد و مثل پدرم از گرسنگی نمیرد.»

 

نیروهای انگلیس تمام محصولات كشاورزی را با قیمت بالا از كشاورزان می‌خریدند و برای سربازان خود احتكار می‌كردند
محمد قلی مجد در كتاب "قحطی بزرگ" خود می‌نویسد: بر اثر چنین فاجعه عظیمی بود كه جامعه ایرانی به شدت فروپاشید و استعمار بریتانیا توانست به سادگی حكومت دست نشانده خود را در قالب كودتای 1299 بر ایران تحمیل كند. مجد چنین نتیجه میگیرد: «هیچ تردیدی نیست كه انگلیسیها از قحطی و نسل كشی به عنوان وسیله‌ای برای سلطه بر ایران استفاده میكردند.


احمدشاه بزرگترین محتكر غلات در زمان قحطی بود


بدتر از هر مصیبت دیگر، مشاركت شاه و جمعی از حواریون او در احتكار مایحتاج عمومی است كه نشان از بی مایگی و بی اعتنایی به تنگدستی مردم به روزگار اشغال كشورش از سوی اجانب دارد. در این برهه میرزا حسن خان مستوفی‏ الممالك با جدیت و تلاش فراوان، به رغم درگیر شدن با عوامل آشكار و نهان انگلیس و روس، با وضع برنامیه‌ای درصدد نجات هموطنان خود از این وضع آشفته، مقابله با محتكران و اتخاذ تدابیری برای خرید عادلانه ارزاق عمومی به ویژه گندم، برنج، جو و توزیع آن میان هموطنان بود.

 

احمدشاه با وجود قحطی فراگیر حاضر به توزیع گندم‌های انبار شده در میان مردم نبود
یكی از محتكران عمده غلات، احمدشاه جوان بود كه تن به پیشنهاد خرید منصفانه رئیس‏ الوزرای خود نیز نمی‏داد و مقادیر زیادی گندم و جو در انبارها ذخیره كرده بود. شاه قاجار در برابر پیشنهادهای خرید صدراعظم خود اظهار می‏داشت «جز به قیمت روز به صورت دیگر حاضر برای فروش نیستم».

 

در زمان قحطی نانوایان و خانه داران از جو و سایر غلات به جای گندم استفاده می‌كردند شاه قاجار گندم مورد نیاز مردم برای پخت نان را جز به قیمت روز نمی‌فروخت
در زمان قحطی، شكل همه عوض شده و مردم دیگر به انسان شباهتی نداشتند. همه با چشمانی گود افتاده چهار دست و پا می‌خزیدند و علف و ریشه درختان را می‌خوردند. هر چه از جاندار و بی جان در دسترس بود به غذای مردم تبدیل شده بود. سگ، گربه، كلاغ، موش، خر و...
داناهو افسر شناخته شده اطلاعات نظامی انگلستان و نماینده سیاسی آن دولت در غرب ایران در سالهای 1918 و 1919 درباره قحطی درغرب ایران اینگونه می‌نویسد:
"اجساد چروكیده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومی افتاده‌اند. در میان انگشتان چروكیده آنان همچنان مشتی علف كه از كنار جاده كنده‌اند و یا ریشه‌هایی كه از مزارع در آورده‌اند به چشم می‌خورد؛ با این علفها می‌خواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورند. در جایی دیگر، پابرهنه‌ای با چشمان گود افتاده كه دیگر شباهت چندانی به انسان نداشت، چهار دست و پا روی جاده جلوی خودرویی كه نزدیك می‌شد می‌خزید و در حالی كه نای حرف زدن نداشت با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می‌كرد."


قحطی 1917؛ بزرگترین فاجعه تاریخ ایران


قحطی بزرگ ایران در سالهای 1917 تا 1919 از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار عظیم‌تر بوده است.
از گزارش‌های مطبوعات آن زمان كاملا روشن است كه در تابستان 1917 ایران در آستانه قحطی قرار داشت و برداشت محصولات تنها وقفه‌ای كوتاه در آن ایجاد كرده بود. روزنامه ایران در 18 اوت 1917 چنین گزارش می‌دهد: «بر اثر تلاش‌های دولت، هم‌اكنون مقدار قابل توجهی غله در حال ورود به شهر است و دیروز قیمت جو در هر خروار از 35 تومان به 30 تومان كاهش یافت». اما این تسكینی گذرا بود. ایران در 21 سپتامبر 1917 می‌نویسد: «نبود غله دارد در سراسر ایران قحطی به وجود می‌آورد. تاثیر كمبود غله بویژه در كاشان مشهود است و هیچ ترفندی نمی‌تواند اوضاع را بهتر كند، زیرا حمل غله از قم یا سلطان‌آباد به كاشان ممنوع است و مازاد غله این مناطق به شهرهای شمالی ارسال می‌شود».

 

بدلیل ممنوعیت ورود غله از قم و سلطان آباد به كاشان بسیاری از مردم این شهر گرسنگی كشته شدند
«جان لارنس كالدول» در گزارشی با عنوان «فقر و رنج در ایران» به تاریخ 4 اكتبر 1917 به تشریح قحطی فزاینده پرداخته و می‌نویسد: «كمبود مواد غذایی، بویژه گندم و انواع نان، سراسر ایران بویژه مناطق شمالی و حاشیه‌ای و نیز تهران را چنان در برگرفته كه پیش‌ از آغاز زمستان، فقر و رنج وسیعی پدید آمده است. تردیدی نیست كه زمستان امسال مرگ و گرسنگی چند برابر خواهد شد... حتی در این موقع از سال، قیمت ارزاق به بالاترین حد خود طی چندین سال گذشته رسیده و كمبود غله و میوه‌جات حقیقتا هشداردهنده است».


گرسنگی فراگیر در تمام نقاط ایران


مجد در كتاب خود با اشاره به تلگراف‌ها و مكتابات موجود و همچنین روزنامه‌های آن روز از فراگیر شدن قحطی در تمام نقاط كشور اینگونه می‌نویسد:
از ژانویه 1918، كارد به استخوان رسید. در گزارش روزنامه رعد در یازدهم ژانویه 1918 چنین آمده است: «به گزارش نظمیه، هفته گذشته 51 نفر بر اثر گرسنگی و سرما در خیابان‌های تهران جان باخته‌اند». در همین مقاله به اقدامات امدادی انجام گرفته برای مقابله با قحطی در تهران اشاره شده است: «تا پایان دسامبر، كمیته مركزی صدقات اقدامات زیر را برای فقرای شهر به انجام رسانده است: اختصاص باغ اعتماد حضور با اتاق‌های زیاد و با اسباب و اثاثیه مورد نیاز و گرمایش برای اقامت مستمندان، اختصاص باغ مجزایی برای زنان مستمند و كودكان، پناه دادن به یك‌هزار نفر ایجاد یك حمام برای آنها، تأمین البسه مورد نیاز، تأمین جیره روزانه برای چای، آش و برنج، معالجه بیماران، نگهداری از زنان باردار و تأمین شیر نوزادان یتیم، تأسیس یك مریضخانه 30 تختخوابی، ایجاد كارخانه‌ای برای قالیبافی زنان و كودكان كه تاكنون 8 دستگاه دار قالیبافی در حال كار در آن مستقر شده است و تعیین معلمی برای تعلیم علوم دینی به كودكان».
رعد در بیستم ژانویه درباره بیماری و گرسنگی می‌نویسد: «در چند روز گذشته تعدادی بر اثر وبا در بارفروش و دیگر نقاط نزدیك دریای خزر درگذشته‌اند».

 

اجساد قربانیان بیماری و گرسنگی در گوشه كنار شهرها و جاده‌ها دیده می‌شد


رعد در 28 ژانویه درباره اوضاع قم می‌نویسد: «اوضاع شهر قم از نظر مواد غذایی اسفبار است. طی هفته گذشته، بیش از 50 نفر بر اثر گرسنگی و سرما جان باخته‌اند و تعدادی از آنها هنوز دفن نشده‌اند. برخی از مردم برای غذایشان تنها خون گوسفند در دسترس دارند».
این روزنامه در شماره 29 ژانویه درباره پیشنهاد گشایش نانوایی‌های دولتی در تهران می‌نویسد: «دولت بنا دارد 20 دكان نانوایی برای فروش نان ارزان به فقرا باز كند و نانوایان دیگر هم می‌توانند به هر قیمت كه بخواهند نان بفروشند». رعد در 5 فوریه 1918 درباره آمار مرگ و میر در خیابان‌های تهران می‌نویسد: «حاكم تهران به وزارت داخله گزارش داده است، طی 20 روز گذشته تعداد مردگان بویژه به‌خاطر قحطی در تهران به 520 نفر رسیده است، یعنی به‌طور متوسط در هر روز 36 نفر».
كالدول در تلگرافی به تاریخ 22 ژانویه 1918، چنین گزارش می‌كند: «در شهر‌های گوناگون به امداد فوری نیاز است. روزانه چندین مرگ گزارش می‌شود. در ولایاتی كه دولت ایران قیمت‌های خاصی را تعیین كرده حجم محدودی از گندم، برنج و دیگر مواد غذایی را می‌توان خرید.

 

زنان روزها در صف نانوایی منتظر دریافت نان بودند و نهایتا بسیاری از آنها دست خالی و گرسنه باز میگشتند


سخت‌ترین مشكل، تأمین امكانات دارویی و پزشكی است. واردات مواد غذایی اگر غیرممكن نباشد بسیار سخت است. قیمت‌ها گزافند، گندم هر بوشل 15 تا 20 دلار... مردم و مقامات مسؤول با هم همكاری می‌كنند اما موضوع از توان آنها به تنهایی خارج است. سازمان‌های محلی ماهانه 20 هزار دلار در تهران هزینه می‌كنند اما این مقدار تنها نیاز 10 درصد نیازمندان شهر را پاسخ می‌دهد. در دیگر ولایات نیز شرایط به همین منوال است».
كالدول در اول فوریه 1918 اینگونه تلگراف می‌زند: «مشكل قحطی كاهش نیافته است». كالدول در گزارش مطبوعاتی دیگری برخی اخبار قحطی را در اختیار مطبوعات قرار می‌دهد. در 14 فوریه 1918، دكتر ساموئل جردن، رئیس كالج آمریكا در تلگرافی چنین می‌نویسد: «تنها در تهران 40‌هزار بینوا وجود دارد. مردم، مردار حیوانات را می‌خورند. زنان نوزادان خود را سر راه می‌گذارند»

مطالب مرتبط :

http://mydandelions.loxblog.com/post/15

 شاید روزی قابل تصور بود که ترکهای عثمانی همان ماهیت سلطه جویانه خود را بازیابند ... پس از ورود اسلام به ایران و بعد از نبردهای تاریخی ایران و روم در منطقه آناتولی ، عثمانی بود که در ظهور پیدا کرد و تمام تلاش خود را برای برهم زدن معادلات جهانی که تحت کنترل ایران و روم بود به کار گرفت ... تقابلی که نه تنها ریشه در حسادتهای مادی داشت ، نمودی آشکار از رویارویی مسلمانان در قالب دو روح جدا گانه تحت لوای برنامه های تفرقه افکنانه بود ... ایران قدرتمند و شیعی از یک سو و عثمانی تازه پا به عرصه قدرت جهانی گذاشته و سنی از سوی دیگر ...

 


 

این سودای قدرت طلبی و دنیا دوستی برادران مسلمان اما فریب خورده ما در دولت عثمانی سابقه ای دیرینه دارد ... متاسفانه ترکیه علی رغم تمام اعداهایی که دارد از همان ابتدا تحت نفوذ و سلطه غربی ها بوده و همان جایی رفته که آنان برایش برنامه ریزی کرده بودند ... از انقلابهای فرهنگی و عقیدتی گرفته تا انقلابهای سیاسی در ساختار اجتماعی ترکیه ، تحت نفوذ و تساط کامل غربیها بود ... این برنامه ها نزدیک به یک قرن به طول انجامید ولی انگار ارزشش را داشت برای این همه صبر و تلاش ... نتیجه این برنامه های غربیها را به وضوح می توان در احوالات این روزهای عثمانی های متوهم دید ...

 

ا این تفاسیر خیلی هم بیراه نیست که امروز هم ترکیه همانند گذشته تاریخی خود می خواهد با توسل به غربیها ، خود را قدرت بلامنازع منطقه و بالاتر از ایران ببیند ... این با باز هم ترکیه بازی خورد ... وسوسه های آمریکا به بهانه دفاع از حیثیت دولت نا مشروع اسرائیل ، دلیلی شد واهی که ترکیه پیشنهاد نسب موشکها و سامانه پر هزینه پاتریوت را در مرزهای مشترک خود با سوریه ، به آمریکا و کشورهای اروپایی بدهد ...

سامانه پاتریوت

این احوالات ترکیه در خصوص چنگ زدن به هر چیز ممکن برای پشت سر گذاشتن ایران در منطقه ، انسان را یاد روزهای دیوانگی صدام می اندازد ... یادمان هست که ایران اسلامی یک سو بود و تمام دنیا هم در سوی دیگر ... حالا خوب بنگرید : در این میان آلمان بود که پا پیش گذاشت و چند سامانه سپر دفاع موشکی پاتریوت را به همراه چن صد نفر از نیروهای نظامی و متخصص در این زمینه را به ترکیه فرستاد ... بعد از آن هلند داوطلب ارسال تعدادی دیگر از این موشکها به ترکیه شد ... بعد از این دو کشور هم آمریکا آمادگی خود را برای کمک به ترکیه در جهت حفظ منابع ملی خود ، اعلام کرد !!! ... حالا بماند که تمام این تحرکات در قالب حمایت ناتو از کشورهای عضو خود صورت می گیرد ... همان ناتو که در خیلی از موارد در بسیاری از مناطق دنیا خود مسئول کشتار مردمان بومی آن سرزمینهاست ، چیزی شبیه آنچه این روزها در پاکستان و افغانستان و ... مشاهده می کنیم ...

شاید نادان ترین تحلیل گر سیاسی هم این را می فهمد که ترکیه در حال اجرای بازی از پیش تعیین شده آمریکا و اسرائیل در منطقه است ولی چطور این عثمانی های مغرور خود را به نادانی زده اند جای تعجب دارد ... همان بازی های همیشگی و قدیم ، فقط در لباس جدید ... ترسناک نشان دادن جمهوری اسلامی برای منطقه ... فروش سلاح به کشورهای همسایه ایران و منطقه به بهانه دفاع از خود در برابر ایران ... ایجاد جنگ و نزاع بین کشورهای منطقه و ... تنها چیزی که از این تفرقه افکنی ها به سبک انگلیسی ها ، عاید غرب می شود دست یابی به قدرت برتر و پایین نگه داشتن کشورهای مورد اشاره و جبران شکستهای اقتصادی خود از طریق فروش لوازم جنگی و جانبی جنگی به کشورهای فریب خورده است ... و متاسفانه ترکیه هم از این قاعده جدا نیست ، یعنی هیچ سعی نکرد که خود را جدا سازد ...

شاید این بازی قسمتی از برنامه ای است که اسرائیل متوهم تر از ترکیه ، سالهاست در سر می پرواند و آنهم حمله به ایران است ...!!!

حمله به ایران

البته این مسئله و مطرح کردن آن بیشتر شبیه جوک سال است ... چگونه اسرائیلی که این همه ادعا دارد در زمینه تسلیحات نظامی و دفاعی ، نتوانست جلوی بچه موشک های ایرانی حماس را بگیرد ؟ ... حتی نتوانست وجبی وارد خاک فلسطین شود در این نبردهای اخیر ... اسرائیلی که حتی قادر به مقابله با فرزند خلف ایران یعنی حزب الله لبنان هم نیست چه رسد به پدر قدرتمند و با ایمان حزب الله یعنی جمهوری اسلامی ایران ...

خود اسرائیل و آمریکا هم می دانند که هر گونه فکر تجاوز به حریم امن جمهوری اسلامی ایران به قیمت نابودی کامل اسرائیل و محو شدنش از روی نقشه جهان می انجامد ولی خوب دنیا طلبی و خوی استکباری بد جور کور و کرشان کرده است ... این وسط هم کشورهایی بازی خورده و فریب خورده مثل کبکی که سرش را در برف کرده مشغول پیشبرد برنامه های شان هستند ... دریغ از اینکه فقط مترسکی هستند در دست اسرائیل و آمریکا برای چپاول داشته هایشان ...

 

پنج شنبه 22 دی 1391برچسب:, :: 9:34 :: نويسنده : سروش افشار

 این 14 توصیه را که هر کدام از آن‌ها می‌توانند باعث سوزاندن 200 کیلوکالری انرژی در روز شوند، امتحان کنید...


1. جاروبرقی بکشید: جاروبرقی کشیدن فعالیت لذت‌بخشی نیست اما به هر حال لازم است پس چه بهتر که از آن نهایت استفاده را ببرید.

البته هنگام جاروبرقی کشیدن، مرتب جارو را از یک دست به دست دیگر بدهید و اگر منزلتان خیلی کوچک است، کف زمین را هم تی بکشید.

یک ساعت جاروبرقی زدن و تی ‌کشیدن مساوی است با سوزاندن 200 کیلوکالری انرژی.

2. فرزندتان را به پارک ببرید: وقتی با بچه‌ها به پارک می‌رویم بدون آنکه متوجه باشیم، راه می‌رویم، می‌دویم و خوشحالیم. تمام توجه‌مان به تفریح کردن با آن‌هاست و اصلاً فکر نمی‌کنیم که در حال ورزش هستیم، کافی است خود و فرزندتان را ساعتی در پارک سرگرم بازی کنید تا 200 کیلوکالری بسوزانید.

3. بخوانید، بنویسید، فکر کنید: وقتی نامه‌ای می‌نویسید یا ایمیل می‌فرستید یا مقاله‌ای می‌خوانید، مغز شما فعال می‌شود. برای فعالیت مغز، انرژی لازم است و این انرژی از طریق سوزاندن انرژی تأمین می‌شود. البته مراقب باشید هنگام انجام این کارها کمرتان کاملاً صاف باشد. فراموش نکنید که 4 ساعت خواندن و نوشتن یا فکر کردن، 200 کیلوکالری می‌سوزاند.

4. از پله به جای آسانسور استفاده کنید: اگر موقعیت ایجاب می‌کند، به جای آسانسور از پله‌ها استفاده کنید. این بهترین و ارزان‌ترین روش برای وزن کم کردن است. اصلاً لازم نیست در کلاس استپ یا ایروبیک نام‌نویسی کنید. می‌توانید به راحتی با بالا و پایین آمدن از پله‌ها عضلات شکمی‌تان را تقویت کنید و در ضمن کالری هم بسوزانید. در صورتی که 20 دقیقه بدون توقف از پله‌ها بالا یا پایین بروید، 200 کیلوکالری خواهید سوزاند.

5. در حال حرف زدن با تلفن همراه راه بروید: پیاده‌روی ورزشی کامل است. پس هر کاری را که می‌توان هم‌زمان با آن انجام داد، ارزشمند است. اگر با تلفن همراهتان یا تلفن بی‌سیم خانه صحبت می‌کنید، بلند شوید و قدم بزنید. به این ترتیب بدون آنکه متوجه باشید، ورزش هم می‌کنید. یک ساعت پیاده‌روی در روز مساوی است با سوزاندن 200 کیلوکالری.

6. ظرف‌ها را بشویید: تعداد افرادی که ظرف شستن را دوست دارند، کم است. مطمئناً استفاده از ماشین‌ ظرفشویی راحت‌تر است اما به هر حال بد نیست گاهی ظرف‌ها را خودتان بشویید. به قسمت خوب ماجرا فکر کنید. شستن ظروف نه تنها به تقویت عضلات بالاتنه کمک می‌کند، بلکه باعث سوزاندن کالری نیز می‌شود. اگر سینک ‌ظرفشویی شما خیلی پایین است، به جای خم کردن کمرتان، کمی پاهایتان را خم کنید. به این ترتیب عضلات پایین‌تنه‌تان هم تقویت می‌شود. یک ساعت و 20 دقیقه ظرف شستن، 200 کالری انرژی می‌سوزاند.

7. آشپزی کنید: آشپزی را دوست دارید؟ آیا می‌دانستید آشپزی می‌تواند سبب لاغری شود؟ خرد کردن، هم زدن، شستن و... فعالیت‌هایی هستند که می‌توانند سبب سوزاندن کالری و کاهش وزن شوند. البته باید توجه داشته باشید غذایی که می‌پزید چرب و پرکالری نباشند چون در غیر این صورت تمام تلاش شما برای سوزاندن انرژی به باد می‌رود. فراموش نکنید که یک ساعت و 20 دقیقه آشپزی 200 کیلوکالری می‌سوزاند.

8. دوچرخه‌سواری کنید: دوچرخه‌سواری از تفریح‌هایی است که برای تناسب اندام بسیار مفید است. اگر اتومبیل دارید، آن را در پارکینگ منزل پارک کنید و با دوچرخه به محل کارتان بروید. این کار نه‌تنها برای سلامت خودتان، بلکه برای محیط زیست هم خوب است. البته هنگام دوچرخه‌سواری 2 نکته را فراموش نکنید؛ اول کلاه ایمنی و بعد بطری آب. 45 دقیقه دوچرخه‌سواری، به سوزاندن 200 کیلوکالری کمک می‌کند.

9. بازی کنید: فرقی نمی‌کند در خانه باشید یا بیرون از منزل. کنار فرزندانتان باشید و بازی کنید. از اسباب‌بازی‌ها استفاده و خود را سرگرم کنید. یک ساعت بازی پرتحرک به سوزاندن 200 کیلوکالری کمک می‌کند. البته اگر اهل بازی رایانه‌ای هستید، بازی‌های پر تحرک را انتخاب کنید.

10. باغبانی کنید: بودن در کنار گیاهان و گل‌ها نه‌تنها برای روحیه بلکه برای تناسب اندام شما هم خوب است. البته باید هنگام باغبانی، به وضعیت کمرتان توجه داشته باشید و در ضمن از کرم ضدآفتاب استفاده کنید. یک ساعت باغبانی 200 کیلوکالری می‌سوزاند.

11. اتومبیلتان را بشویید: این کار هم از دیگر کارهای روزانه است که می‌تواند به تناسب اندامتان کمک کند. به جای بردن اتومبیل به کارواش، روز تعطیل آستین‌ها را بالا بزنید و اتومبیلتان را بشویید. اگر اتومبیل ندارید، می‌توانید موتور یا دوچرخه‌تان را بشویید. 40 دقیقه شستشوی اتومبیل 200 کیلوکالری می‌سوزاند

12. خرید بروید: وقتی به خرید می‌روید و با دوستان از مغازه‌ای وارد مغازه‌ای دیگر می‌شوید، بدون آن که متوجه باشید، کالری می‌سوزانید. البته باید مراقب باشید وزن آنچه در دست دارید، بین هر دو دست یکسان تقسیم شود تا دچار کمردرد نشوید.

یک ساعت پیاده‌روی و خرید، 200 کیلوکالری انرژی می‌سوزاند.

13. وسایل خانه را مرتب کنید: تغییر دکوراسیون، جابه‌جا کردن مبل‌ها و... نه‌تنها برای روحیه شما خوب است، بلکه به تناسب اندامتان هم کمک می‌کند. البته مراقب باشید اشیای سنگین را به تنهایی بلند نکنید چون در این صورت به کمرتان فشار می‌آید. 30 دقیقه مرتب کردن خانه 200 کیلوکالری انرژی خواهد سوزاند.

14. شیشه‌ها را پاک کنید: هرازچندگاهی شیشه‌ پاک‌کن را بردارید و شیشه‌ها را تمیز کنید. اگر احساس می‌کنید دستانتان گرم شده، نشانه خوبی است؛ یعنی در عین حال که کالری می‌سوزانید، عضلات دستتان در حال تقویت شدن است. کارتان را بدون توقف ادامه دهید زیرا هدف، افزایش ضربان قلب است. هرازچندگاهی دستتان را عوض و ماهیچه‌های هر دو دست را در این کار شریک کنید. یک ساعت پاک کردن شیشه‌ها، به سوزاندن 200 کیلوکالری انرژی کمک می‌کند.

 

پنج شنبه 21 دی 1391برچسب:, :: 8:43 :: نويسنده : سروش افشار

 ین روزها، خبرهای زیادی در مورد جرایم رایانه‌ای منتشر می‌شود. براساس آمارهای اعلام شده از سوی مراجع ذی‌ربط، بیشترین آمار مربوط به جرایم رایانه‌ای به سوءاستفاده هکرها از حساب‌های بانکی افراد از طریق اینترنت بازمی‌گردد.

 

به جز این مورد هک کردن ایمیل یا حساب کاربری کاربران در سرویس‌های مختلف پست الکترونیکی یا شبکه‌های اجتماعی و سوء استفاده از اطلاعات شخصی افراد جزو بیشترین شکایت‌های مطرح شده در مراجع قضایی و انتظامی به شمار می‌آید.

این در حالی است که به گفته کارشناسان، کاربران می‌توانند با انتخاب یک رمز عبور مناسب امنیت فعالیت‌های اینترنتی خود را افزایش دهند.

اشتباهات بزرگ

حتما شما هم برای انجام فعالیت‌های اینترنتی خود حساب‌های کاربری متفاوتی دارید. این حساب‌های کاربری می‌تواند خواه یک ایمیل باشد و خواه حساب اینترنت بانک شما. اولین و مهم‌ترین اشتباهی که بسیاری از کاربران اینترنتی مرتکب آن می‌شوند انتخاب یک رمز عبور یکسان برای تمامی حساب‌های کاربری است.

این کار شاید مشکل به خاطر سپردن رمز عبور را برای شما آسان کند، اما تصور کنید که یک هکر در کمین شما باشد و از تمام حساب‌های کاربری شما هم مطلع باشد؛ پس با به دست آوردن اولین رمز عبور آن را روی تمام حساب‌های کاربری شما امتحان کرده و به این ترتیب، دار و ندار مجازی شما را در چشم به هم زدنی بالا می‌کشد.

از این کار اشتباه‌تر استفاده از رمز‌های عبوری است که به نوعی یادآور یک ویژگی شخصی است، مانند شماره تلفن، شماره شناسنامه و...

شاید باور نکنید یا حداقل اینکه باور آن برایتان سخت باشد، اما به گفته کارشناسان 99 درصد از رمزهای عبور حساب‌های لو رفته همگی از کلمات ساده یا با مفهوم بهره گرفته بودند.

این کلمات به طور مثال شامل abc123 یا 123456 یا رمزهایی مشابه به این کلمات است. هکرها برای اینکه بتوانند رمزهای عبور شما را حدس بزنند معمولا از یک دیکشنری مخصوص استفاده می‌کنند که در واقع انباره‌ای است از کلمات. پس برای اینکه یک رمز عبور مطمئن داشته باشید

بهتر از تلفیق چندین روش بهره گیرید تا به این ترتیب احتمال هک شدن خود را کاهش دهید.

چگونه یک رمز خوب داشته باشیم؟

همانطور که توضیح داده شد برای داشتن یک رمز عبور مناسب و مطمئن باید ترکیبی از روش‌های مختلف را به‌کار گرفت، اما یک رمز عبور مطمئن چه ویژگی‌هایی دارد؟ به‌طور کلی ویژگی‌های یک رمز عبور خوب عبارت‌اند از: در واژه‌نامه‌ها یافت نشود، حاوی اعداد و کاراکترهای ویژه باشد، ترکیبی از حروف کوچک و بزرگ باشد، طول آن کمتر از ۱۰ کاراکتر نباشد و به سادگی نتوان آن را بر اساس اطلاعات شخصی شما (مانند تاریخ تولد، کد پستی خانه‌، شماره تلفن و...) حدس زد.

برای ساختن یک رمز عبور مناسب، تکنیک‌های متفاوتی وجود دارد. با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت، می‌توانید با بیشتر این روش‌ها آشنا شوید، اما به طور کلی کارشناسان مسائل امنیتی همواره تاکید می‌کنند یک رمز عبور مناسب باید ترکیبی از حرف کوچک، بزرگ، اعداد و علایم باشد؛ البته شما می‌توانید روش خاص خود را هم داشته باشید اما این نکته را به یاد داشته باشید که اگر برای تعیین رمز عبور روشی خاص خود دارید آن را به هیچ کدام از دوستان و اطرافیان خود آموزش ندهید؛ به هر حال و به قول معروف دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد.

ممکن است شیوه خاص شما دهان به دهان چرخیده و به دست دشمنان شما برسد و بعدها علیه خود شما از آن استفاده شود، اما بد نیست که با برخی از روش‌های رمزگذاری معمول آشنا شوید:

استفاده از ! به جای i یا @ به جای a (فقط به یاد داشته باشید که این کار را به صورت تصادفی انجام دهید و به‌عنوان یک قانون کلی استفاده نکنید). استفاده یکی در میان از کلید شیفت؛ مثلا رمزی مانند behnam را می‌توانید به شکل BeHnAm به کار برید.

تایپ کردن ده‌انگشتی با قراردادن انگشتان در خانه‌های اشتباه: در این روش کلمه یا جمله مورد نظر خود را انتخاب و آن را به خاطر بسپارید اما در هنگام تایپ حروف ردیف بالایی یا پایینی را جایگزین کلمه یا جمله مورد نظر خود کنید.

به عنوان مثال کلمه behnam با جایگزینی حروف ردیف بالایی همین کلمه تبدیل می‌شود به کلمه نامفهوم g3hqj، البته همانطور که گفته شد سعی کنید در بین حروف از اعداد نامنظم مانند 6،8،2،5،0 یا کاراکترهایی همچون @،&،*،هم استفاده کنید.

یک روش دیگر انتخاب رمز عبور این است که کلمه یا جمله‌ای فارسی را به عنوان رمز عبور در نظر گرفته به جای حروف فارسی از حروف انگلیسی‌ای که روی آن حروف فارسی قرار گرفته است استفاده کنید. به‌عنوان مثال کلمه عبور «بهنام» در این روش می‌شود «fikhm».

البته این نکته را در نظر داشته باشید که در برخی از صفحه کلید‌ها در زبان‌های مختلف مانند زبان آلمانی ممکن است چیدمان کلید‌ها با صفحه کلید‌های استاندارد متفاوت باشد.

حال که رمز عبور مورد نظر خود را ساخته‌اید بهتر است ببینید که آیا رمزی قدرتمند انتخاب کرده‌اید یا ضعیف. البته بسیاری از سرویس‌های اینترنت در این بخش به شما کمک می‌کنند.

به عنوان مثال در هنگام تعیین رمز عبور در سرویس پست الکترونیکی یاهو و یا جیمل، زمانی که رمز عبور خود را وارد می‌کنید به شما گفته می‌شود که میزان نفوذپذیری رمز مورد نظرتان چند درصد است.

اما حال که شیوه حرفه‌ای رمزگذاری را یاد گرفتید بهتر است تعیین میزان قدرت رمز مورد نظر خود را هم به‌طور حرفه‌ای بسنجید. سایت‌های اینترنتی زیادی برای کار وجود دارد که یکی از بهترین آنهاwww.passwordmeter.com است. در این سایت و با تایپ رمز عبور مورد نظر، اطلاعات زیادی پس از تجزیه و تحلیل رمز عبور مورد نظرتان به شما داده می‌شود.

همانطور که گفته نکته‌ای که در این بین باید توجه ویژه‌ای به آن داشته باشید این است که نباید از یک رمز عبور برای تمام حساب‌های کاربری خود استفاده کنید. در اینجا بهتر است یک روش دیگر هم برای خود در نظر بگیرید تا رمز عبورتان با اندکی تغییر برای دیگر حساب‌های خود به کار گیرد.

به عنوان مثال اضافه کردن یک کد در ابتدا، انتها یا وسط رمز عبور برای حساب‌های مختلف؛ اگر رمز عبور شما کلمه‌ای مانند behnam است می‌توانید از رمز عبور beh010nam برای یک حساب کاربری و beh020nam برای حساب کاربری دیگرتان استفاده کنید.

چطور ممکن است که رمز عبور شما لو رود؟

کلمه عبور را از طریق تلفن به هیچ کس نگویید. کلمه عبور را از طریق ایمیل فاش نکنید. کلمه عبور را به رئیس یا دوستان خود نگویید. در مورد کلمه عبور در جلوی دیگران صحبت نکنید. بارها مشاهده شده است که در هنگام خرید و به منظور استفاده از دستگاه‌های کارت خوان در فروشگاه ها، فروشنده رمز عبور کارت بانکی را از شما سوال می‌کند.

در این جور مواقع خود رمز عبور را وارد کنید و از گفتن رمز عبور خود آن هم با صدای بلند خود داری کنید.

کلمه عبور را روی فهرست سوالات یا فرم‌های امنیتی درج نکنید. ترجیجا کلمه عبور را با اعضای خانواده خود هم در میان نگذارید.

هرگز از ویژگیRemember Password یا حفظ کلمه عبور در کامپیوتر استفاده نکنید. این کار باعث می‌شود که اگر زمانی فردی دیگر به غیر از شما به کامپیوترتان دسترسی پیدا کرد به راحتی بتواند به فعالیت‌های اینترنتی شما دسترسی پیدا کرده و رمز عبور شما را عوض کند. کلمات عبور را در هیچ جا از محل کار خود ننویسید و در فایل یا هر سیستم کامپیوتری ذخیره نکنید.

پیشنهاد می‌شود که رمزهای کلمات عبور را حداقل هر شش ماه یک بار عوض کنید؛ البته اگر این کار را هر سه ماه یک بار انجام دهید بهتر است. در مورد رمز کارت‌های بانکی که عموما چهار رقمی هستند پیشنهاد می‌شود که از اعداد به هم ریخته استفاده کنید.

به عنوان مثال 2905. هیچ‌گاه از اعداد سری مانند 1111 و یا 0000 استفاده نکنید. همچنین رمزهای عبوری که از اعداد پشت سر هم تشکیل شده باشند (1234) هم از امنیت بسیار پایینی برخوردار هستند.

استفاده از رمز مشابه برای چند کارت بانکی و دیگر موارد امنیتی گفته شده در این گزارش در مورد رمز عبور کارت‌های بانکی هم صادق است.

چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:, :: 20:6 :: نويسنده : سروش افشار

 خدا را دوست دارم به خاطر اینکه با هر username که باشم مرا connect می کند.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه تا خودم نخواهم مرا disconnect نمی کند.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه هیچ وقت به من پیام line busy نمی دهد.

 

خدا را دوست دارم چون با یک delete هرچه را بخواهم پاک می کنم.

 

خدا را دوست دارم به خاطر این همه wallpaper که update میکند.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه با اینکه خیلی بدم مرا log off نمی کند.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه همه چیز مرا می داند ولی send to all نمی کند.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه همیشه اجازه undo کردن را به من میدهد.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه من را install کرده است.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه اراده کنم on میشود و من می توانم با او حرف بزنم.

 

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه دلش را میشکنم ولی او باز مرا می بخشد و مرا shout downنمی کند.

خدا را دوست دارم به خاطر اینکه password اش هیچ وقت یادم نمی رود.

 

سه شنبه 19 دی 1391برچسب:, :: 22:25 :: نويسنده : سروش افشار

 فلک یک چند ایران را اسیر ترک و تازی کرد

در ایران خوان یغما دید و تازی ترکتازی کرد

گدایی بود و با تاج شهان یک چند بازی کرد

فلک این شیرگیر اهو ،شکار گرگ و تازی کرد

وطن‌خواهی در ایران‌ خانمان‌ بردوش‌ شد چندی

بجز در سینه‌ها آتشکده ‌خاموش‌ شد چندی

بدان‌ با جان‌ پاک‌ موبدان ‌ آزارها  کردند

سر گردن ‌فرازان‌ را فراز دارها کردند

که‌ تا احرار در کار آمدند و کارها کردند

به‌ شمشیر و قلم با دشمنان‌ پیکارها کردند

نخستین‌ فتح‌ و فیروزی نصیب‌ آل‌ سامان‌ شد

بدور آل‌ سامان‌ کار این‌ کشور به‌ سامان‌ شد

گه ان شد که ایرانی سبک خواند گران جانی

به‌یاد آرد زبان‌ و رسم‌ و آیین‌ نیاکانی

دگر ره‌ مادر ایران‌ ز نسل‌ پاک‌ ایرانی

مثال‌ رودکی زایید و اسماعیل‌ سامانی     

پدید آمد یکی فرزند فردوسی توسی نام

سترون‌ از نظیر آوردن‌ وی مادر ایام

‌چو دید آمیخته‌ خون عجم با لوث‌ اهریمن 

به‌جای خوی افرشته‌ عیان‌ آیین‌ اهریمن

‌نژادی خواست‌ نوسازد ز بیم‌ انحطاط‌ ایمن‌

سلحشور و هنرآموز و پاک‌ آیین‌ و رویین‌تن

‌پی افکند از سخن‌ کاخی ز قصر آسمان‌ برتر

در آن‌ جام‌ جم‌ و آیینه‌ی دارا و اسکندر

به‌گاه‌ نیش‌، کلک‌ آتش‌ آلودش‌ همه‌ خنجر

به‌گاه‌ نوش‌، نظم‌ شهد آمیزش‌ همه‌ شکر

چو از شهنامه‌،فردوسی چو رعدی درخروش‌ آمد

به‌ تن‌ ایرانیان‌ را خون ملیت به‌جوش‌ آمد

 زبان پارسی گویا شد و تازی خموش‌ آمد

ز کنج‌ خلوت‌ دل‌ اهرمن‌ رفت‌ و سروش‌ آمد

به‌ میدان‌ دلیری تاختی بوالفارسی کردی

کسی با بیکسان‌ در روزگار ناکسی کردی

چه‌ زحمت‌ها به‌ جان‌ هموار در آن‌ سال‌ سی کردی

به‌ قول‌ خویشتن‌ زنده‌ عجم‌ زان‌ پارسی کردی

عجم‌ تا زنده‌ باشد نام‌ تو ورد زبان‌ دارد

به‌ جان‌ منت‌پذیر توست‌ این جان‌ تا که‌ جان‌ دارد         "شهریار" 

 این عکس مربوط به شرکت انگلیسی نشنال جئو گرافیک میباشد.

 

این موضوع باعث خشم بسیاری شده که چرا یک عکاس باید جان یک انسان را فدای یک عکس کند؟

 آیا هولوکاست ایرانی حقیقت دارد ؟قسمت اول

جریان قتل عام ایرانی ها در زمان خشایارشاه و علت نحس بودن روز 13 فروردین را اولین در یکی از سخنرانیهای استاد رائفی پور شنیدم . مطالب و مستندات خوبی در این مورد در اینترنت هست . خودم نیز مطالبی را در این مورد آماده کردم که بزودی در وبلاگ خواهم گذاشت . اما سوالی که در ذهنم هست اینه که چرا در کتابهای درسی و دانشگاهی هیچ اشاره ای به وقوع چنین وقایعی در ایران 2500 قبل نشده است . از دو حال خارج نیست یا کسانی که کتابهای درسی و دانشگاهی را می نویسند به این مسائل آگاهی ندارند یا اینکه عمدا چنین رویدادهایی در کتابهای درسی گنجانده نشده است که در هر دو حالت این نویسندگان صلاحیت لازم را برای نگارش کتابهای درسی نداشته اند . یعنی سیستم آموزشی ما که میشود دهها ایراد به آن گرفت شایسته بازنگری و بازبینی نیست ؟ چرا ایرانی ها نباید بدانند که علت نحسی روز 13 فروردین چیست ؟ چرا باید روز عشاق ایرانی ها ولنتاین غربیها باشد ؟ یعنی ما روزی به نام عشق و عشاق نداریم ؟ این همه وقایع تاریخی و مذهبی . فکر نکنم در هیچ دینی به اندازه اسلام بر ازدواج تاکید شده باشد . ما فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی را داریم ما که کاملترین دین دنیا را داریم ما باید صادر کننده فرهنگ باشیم نه مصرف کننده ناآگاه .

در وبلاگی خواندم که در تاریخ 15/3/90 انیمیشن "استر " كه قسمت چهاردهم از سری انیمیشن 46 قسمتی "داستان سبزیجات " است پخش شده است . در این کارتون داستان قتل عام ایرانی ها یا  به زبان بهتر اولین هولوکاست تاریخ که به تحریک قوم یهود انجام شده ، روایت می شود . علت پخش این کارتون از صداوسیما چه بوده است ؟ آیا کسانی که مسئول پخش این انیمیشن بودند تاریخ نخوانده بودند ؟ حتی اگر در درس تاریخ 20 هم گرفته باشند هم چیزی از این واقعه نخواهند دانست . حال پیدا کنید گناهکار بی گناه را .

منظورم این نیست که خدای نکرده در کتابهای درسی ما یهودی ستیزی و غرب ستیزی  آموزش داده شود . فرهنگ ایرانی و دین مبین اسلام چنین اجازه ای را به کسی نخواهد داد . ولی منظورم این است که حداقل مطالب خوشایند صهیونیستها و فراماسونهای از خدا بیخبر را در صداو سیما نمایش ندهیم . این خواسته زیادی است ؟

مطالب مرتبط :

http://mydandelions.loxblog.com/post/22

http://mydandelions.loxblog.com/post/23

 وقت و زمان وبگردی را مدیریت کنید .

یکی از راههای افزایش اطلاعات و بالا بردن میزان آگاهی نسبت به مسائل مختلف ، وبگردی است . گشت و گذار در اینترنت یا وبگردی اگر بی هدف باشد باعث اتلاف وقت شما خواهد شد . پس بهتر است که برای وبگردی زمان مشخصی را تعیین کنید و هدف خاصی نیز برای آن تعیین کنید . تنها در این صورت است که گشت و گذار در اینترنت باعث اتلاف وقت شما نخواهد شد .

یکی از راههایی که میتوانم توصیه کنم  فید خوانی است . اینکه فیدخوانی چیست میتوانید از سایت ها و وبلاگهای آموزش اینترنت و وبگردی اطلاعات کافی در این مورد را کسب کنید . باید اضافه کنم که نرم افزار مخصوص فیدخوانی را هم میتوانید از همین سایتها دانلود کنید . خود من چون اکانت گوگل دارم از فیدخوان گوگل ریدر استفاده میکنم . نرم افزارهایی هم برای فیدخوانی هست که میتوان به رایگان از اینترنت دانلود و استفاده کرد . کاری که باید انجام داد این است که آدرس اینترنتی سایت مورد نظر به گوگل ریدر و یا نرم افزار فیدخوان  معرفی کنید . از این به بعد عناوین آخرین مطالب منتشر شده در وبلاگ با سایت مورد نظر را مشاهده کرده و انتخاب عنوان مورد علاقه ، آنرا مشاهده کنید . اگر سایتی مطلب جدیدی منتشر نکرده باشد دیگر نیازی نیست که وقت تان را برای بازدید سایت تلف کنید .

 وایبر، جاسوس‌افزار رایگان اسرائیلی

برنامه وایبر توسط یک کارآفرین آمریکایی - اسرائیلی به نام تالمون مارکو "Talmon Marco" که مدیریت شرکت وایبر را بر عهده دارد، طراحی و ساخته شده است.
وایبر، جاسوس افزار رایگان اسرائیلی"وایبر" (Viber) نرم‌افزاری ویژه گوشی‌های تلفن همراه است که به افراد اجازه می‌دهد در هر کجای دنیا، با دوستان خود که این برنامه بر گوشی‌های آن‌ها نصب شده، تماس تلفنی رایگان برقرار نموده یا پیامک رایگان ارسال کنند.

در برخی سایت‌ها، اخباری مبنی بر جاسوسی بودن این نرم‌افزار به نفع اسرائیل منتشر شده است.

دکتر عبدالرحمان الصاوی، استاد ارتباطات در دانشگاه حلوان مصر، درستی این خبر را ممکن دانسته است. وی در گفتگو با روزنامه «صدی البلد» چاپ مصر، با اشاره به این که هیچ راهکاری برای جلوگیری از تجسس در اینترنت وجود ندارد، از کاربران اینترنتی خواست در کار با تمام شبکه‌های اجتماعی بسیار بااحتیاط عمل کنند و همچنین از قرار دادن اطلاعات مهم خود در اینترنت بپرهیزند.

برنامه وایبر توسط یک کارآفرین آمریکایی - اسرائیلی به نام تالمون مارکو "Talmon Marco" که مدیریت شرکت وایبر را بر عهده دارد، طراحی و ساخته شده است.
وایبر، جاسوس افزار رایگان اسرائیلی
تالمون مارکو

این شخص به مدت چهار سال در ارتش اسرائیل سابقه خدمت دارد و چندی نیز به عنوان مدیر اجرایی بخش اطلاعات در هسته مرکزی ارتش این کشور فعالیت داشته است.

روزنامه صدی البلد در ادامه تحلیل خود، با اشاره به این که «وایبر» به طور صد‌در‌صد رایگان و بدون تبلیغات به کاربران عرضه می‌شود، این سوال را پیش کشیده که این برنامه با چه هدفی، به صورت کاملاً رایگان در اختیار صد میلیون کاربر در نقاط مختلف جهان قرار گرفته است؟

گفتنی است بررسی گذشته آقای تالمون مارکو نشان می‌دهد وی در زمینه تولید جاسوس‌افزارها، ویروس‌های دانلودکننده اطلاعات و برنامه‌های هک از سابقه طولانی برخوردار است، که از جمله این برنامه‌ها می‌توان به "iMesh – Bandoo" اشاره کرد.

کارشناسان به کسانی که از وایبر استفاده می‌کنند، هشدار می‌دهند علاوه بر حذف اشتراک خود از این برنامه، آن را هم از تلفن همراه خود پاک کنند.

منبع: ایتنا

جمعه 8 دی 1391برچسب:, :: 9:28 :: نويسنده : سروش افشار

 


*اسکن‌ ايگل چه نوع پهپادي است؟
براساس اطلاعات بدست آمده از مشخصات پهپاد اسکن‌ايگل در فضاي مجازي و  وب‌سايت‌هاي اينترنتي، 
اسکن ایگل، هواپيمايي کوچک، کم هزینه، پر استقامت و غيرمسلح است که توسط شرکت اینسیتو، از زیرمجموعه‌های شرکت بویئنگ، طراحی و ساخته شد. این پهباد بر اساس نوعی نیاز بازرگانی طراحی و ساخته شد. در ابتدا هدف ا‌ز طراحی این پهباد کمک به ماهیگیران برای شناسايي مناطق ماهیگیری بود.

 

 

طراحی و توسعه

اسکن‌ایگل محصول مشترک اینستو و بوینگ است. فناوری پیشرفته این پهباد به عنوان سامانه‌ایی هوایی که بدون سرنشین و قابل حمل بسیار موفقيت‌آمیز بوده است. از این پهباد برای گشت‌زنی در میدان نبرد استفاده می‌شود و از آگوست 2004 این پهباد مورد استفاده ارتش آمریکا در عراق بوده است.

اسکن ایگل دارای یک دوربین هوشمند ثابت بسيار سبک است و بر روی هواپیما نصب می‌شود؛ این پهباد می‌تواند تا 100 کیلومتر برد ارتباطي خود را با مرکز حفظ کند و بیش از 20 ساعت به پرواز ادامه دهد. طول بال هواپیما در حدود 10 فوت است و تا 75 گره دریایی هم سرعت دارد. 


 

این پهباد پیشرفته برای استقرار و راه‌اندازی نیازی به باند ندارد. در واقع، این پهباد برای پرواز از یک پرتابگر استفاده می‌کند.

در سال 2009، بویئنگ و اینستو اعلام کردند که مدل عقاب شب را طراحی کرده‌اند که نوعی مدل تغییر یافته اسکن ایگل است. این مدل جدید دارای دوربین عملیات در شب نيز است.

در آگوست 2010 شركت بوئینگ اعلام کرد که برای کنترل اسکن دیگل از ایستگاه‌های کنترلی راه دور دست به برنامه‌ریزی‌هایی زده است.

در جولای 2011، تیمی از طراحان اسکن ایگل و یک پهباد دیگر برای تحقیق و بررسی در مورد نوع جدیدتری از این سامانه دست به یک پروژه تحقیقاتی مشترک زدند.

مشخصات فني پهپاد Scan Eagle

استقامت پروازی: 24 ساعت

سقف پرواز: 19500 فوت

حداکثر سرعت افقی: 80 گری دریایی

سرعت کروز: 48 گری دریایی

نیروی محرکه: موتور 2 زمانه. 1.4 کیلووات؛ 1.9 اسب بخار

سوخت: گازوئیل

سیستم ردیابی: جی پی اس

وزن سازه خالی: 13.1 کیلو گرم.

حداکثر وزن در زمان پرواز: 20 کیلو گرم.


 

سابقه عملیاتی

این پهباد در سال 2005 وارد ارتش آمریکا شد؛ به غیر از ارتش آمریکا، استرالیا در حال حاضر نیز از این پهباد استفاده می‌کند، در سال 2008 نیز کانادا اعلام کرد از این پهباد برای عملیات خود در افغنستان استفاده مي‌كند.

اين پهپاد از آوريل 2009 تا سال 2011 بیش از 500 هزار ساعت پرواز داشته است.

پيوندها