یادداشتهای قاصدک
اجتماعی
درباره وبلاگ


در کتابی خواندم که میزان فرزانگی و فهم و درک انسانها بر دو عامل استوار است ؛ گفتن سخنی دلنشین و پسندیده و داشتن دلی سخن پذیر. دوست عزیز به وبلاگ یادداشتهای قاصدک خوش آمدید . مطالب وبلاگ من در خصوص سایبر و امنیت رایانه , مسائل اجتماعی و مذهبی خواهد بود . سعی خواهم کرد که با بیان مطالب متنوع , وبلاگ جذابی را خدمتتان ارائه کنم . ترجمه هایی که در این وبلاگ مطالعه میکنید بیانگر دیدگاههای نویسنده وبلاگ نیست . از این که لحظات گرانبهایتان را صرف بازدید از وبلاگ من می کنید متشکرم . هرگونه استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است . بنا به دلایلی تصمیم گرفتم که آدرس وبلاگمو از sorushafshar.blogfa.com به آدرس جدید mydandelions.loxblog.com تغییر بدم . و از این به بعد مطالبم رو در این آدرس منتشر خواهم کرد .
آخرین مطالب
نويسندگان

مامور سازمان اطلاعات آمریکا در جریان بازدید محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران از نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر سال ۲۰۰۶ میلادی بطور تصادفی به سوی وی تیراندازی کرده است.



ادامه مطلب ...

اندیشکده هوور: خط قرمزها علیه ایران صورتی است!

موسسه هوور : خط قرمزهای علیه ایران صورتی است .



ادامه مطلب ...

دیپلماسی عمومی 

مدیر اطلاعات ملی آمریکا در گزارشی اعلام کرد که جامعه اطلاعاتی این کشور هنوز به این نتیجه نرسیده که رهبران ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای گرفته‌ باشند.

 «جیمز کلاپر» مدیر اطلاعات ملی آمریکا در گزارشی به کمیته اطلاعاتی سنای آمریکا به ارایه ارزیابی جامعه اطلاعاتی این کشور از «تهدیدات جهانی» پرداخته است.

بخشی از این گزارش که روز سه شنبه منتشر شده، به موضوع ایران و حزب‌الله لبنان پرداخته و با تکرار اتهامات بی‌اساس گذشته علیه ایران، مدعی می‌شود: نقشه نافرجام سال ۲۰۱۱ برای ترور سفیر عربستان در واشنگتن نشان داد که ایران ممکن است تمایل بیشتری برای استفاده از فرصت‌ها برای حمله به ایالات متحده در واکنش به احتمال حمله به نظام این کشور، داشته باشد. ایران همچنین بازیگری نوظهور و تهاجمی در عرصه سایبری است. به هر حال ما در ارزیابی خود مبنی بر این که ایران ترجیح می‌دهد از تقابل مستقیم با آمریکا خودداری کند، تغییری نداده‌ایم چرا که حفظ نظام اولویت ایران است.

 



ادامه مطلب ...

 پرونده ی هسته ای ایران یکی از موضوعات بسیار اساسی است که اختلاف نظر زیربنایی میان امریکا و رژیم صهیونیستی است و تل اویو قصد دارند تا  واشنگتن  را وارد حرکت غیر پیش بینی شده نظامی کند و از سوی دیگر کاخ سفید در صدد است تا مشکل خود با تهران را از طریق دیپلماسی حل کند.

مساله دوم موضوع روابط امریکا و رژیم صهیونیستی در خصوص شهرک سازی و آینده صلح فلسطین و اسرائیل است که به نظر می رسد حداقل خواسته های دولت اوباما به ویژه در دور دوم ریاست جمهوری اش که اصرار دارد تا آنها را عملیاتی کند هنوز در برنامه های فصل مشترک دو طرف فراهم نشده و شکاف بزرگی وجود دارد

مساله سوم نیز بحث سوریه است ، به میزانی که رژیم صهیونیستی تمایل دارد تا حرکت های تندتری درقبال سوریه انجام شود، اما امریکایی ها خوب می دانند که جایگزین مناسبی برای بشار اسد وجود ندارد و اگر مسال به همین شکل صورت گیرد جریان افراط و احتمالا جریان سلفی گری در این کشور به عنوان جایگزین خواهد بود که به نظر نمی رسد دولت مطلوب و یا ساختار مطلوب سیاسی برای امریکا باشد

 



ادامه مطلب ...

 امکان پخش شایعه در مواقع خطیر، همچون ساعات نزدیک به جنگ، انتشار شایعاتی پیرامون فوت رهبران، سقوط مناطق، تسلیم شدن نیروها و یا در مواقع اعتراضات خیابانی، پخش شایعات حول مسائلی همچون تجاوز، آمار کشته شدگان، به مخالفین پیوستن نیروهای ها امنیتی و یا شایعه های اقتصادی مانند 5000تومان شدن بنزین بعد از عید از جمله این تهدیدات است.

 فیس بوک یک شبکه اجتماعی مجازی است که در سال2004 میلادی پدید آمد، اهداف اولیه این شبکه دوستیابی، تقویت روابط دوستانه و به اشتراک گذاشتن اطلاعات اعلام شد.

 



ادامه مطلب ...

 مدتهاست که در ادبیات سیاسی آمریکایی ها جمله ای مدام تکرار می شود: «گزینه نظامی روی میز است». 

اخیر جو بایدن، معاون رییس جمهوری آمریکا گفته است اوباما بلوف نمی زند، گزینه نظامی روی میز است. 
البته این سخنان که در جمع لابی قدرتمند آمریکا یعنی «ایپک» و بیشتر برای آرامش خاطر و ارضای روانی صهیونیست های لابی آیپک _ که دچار سندروم ایران ترسی از نوع پیشرفته هستند _ ابراز شده است. 
در ایران نیز البته به دو دلیل مهم ایرانی ها از این تهدید های «اولدرم» امیک و «بولدرم» امیک آمریکا ترسی به دل راه نمی دهند! 
اسرائیل پس از سال 2000 هر روز شکسته خورده تر از دیروز است و امریکا نیز به همچنین، انقلاب اسلامی ایران صادر شده، توزیع شده و مصرف گشته است و حاصل آن بیداری اسلامی است. از اینروست که ما به خوبی می دانیم که: گزینه نظامی روی میز است، همیشه روی میز بوده، اما روی آن نوشته شده «جیز است دست نزنید!!!»



ادامه مطلب ...

 درپي عدم تمايل و بحران پوچي و بيماري رواني سربازان آمريکايي براي حضور در ميدان‌هاي جنگ، "ارتش آمريکا" قصد دارد ربات‌هاي قاتل را جايگزين کمبود نيروي خود در ارتش کند بهگزارش خبرگزاري "آسوشيتدپرس" در سال 2012 اعلام کرد کهنه سربازان آمريکايي متحمل بيشترين آسيب روحي و رواني در تاريخ آمريکا شده‌اند" .گلوبال‌ريسرچ" نيز در گزارشي اذعان کرد، ده‌ها هزار نيروي رزمي و کهنه سرباز آمريکا پس از بازگشت از جنگ با اختلال فشار رواني آسيب‌زا مواجه مي‌شوند. سازمان امور کهنه سربازان امريکايي اخيرا در گزارشي اعلام کرد بيش از 30 درصد کهنه سربازان جنگ ويتنام، حدود 10 درصد نيروهاي آمريکايي "جنگ خليج فارس" و بيش از 20 درصد نيروهاي اين کشور در "جنگ عراق" و "جنگ افغانستان" با چنين مشکلاتي دست به گريبان هستند



ادامه مطلب ...

 ایران 

اندیشکده «شورای آتلانتیک» در گزارشی به قلم «نیکول پرلوروث»، «دیوید سنگِر» و «مایکل اشمیت» نوشت: گرچه مهارت سپاه سایبری تازه تاسیس ایران هنوز مورد تردید است، اما هکرهای ایرانی توانستند با تخریب ۳۰ هزار رایانه متعلق به شرکت آرامکو عربستان (بزرگ‌ترین تولید کننده نفت در جهان) در اوت گذشته و جایگزین نمودن محتویات آن‌ها با تصویر پرچم مشتعل آمریکا، در میان اهل فناوری اعتبار کسب کنند.




ادامه مطلب ...

 دور جدید مذاکرات ایران و گروه 1+5 در آلماتی قزاقستان در حال برگزاری است و هیئت‌های مذاکره کننده در حال رایزنی های دیپلماتیک در حاشیه این مذاکرات هستند. تفاوت این دور از مذاکرات با مذاکرات گذشته، انتظاری است که دو طرف – به ویژه طرف ایرانی – دارد. از مدت‌ها پیش از فرا رسیدن زمان مذاکرات، پیام‌های روشنی از سوی ایران به کشورهای طرف مذاکره داده شد.

 
خبرنگاران رسانه‌های غربی همسو با صهیونیست‌ها در وین، همزمان با هر دور از مذاکرات ایران و 1+5 جنگ روانی و خبرپراکنی را با هدف به بن بست کشاندن مذاکرات و تشدید فشارها بر ایران آغاز می‌کنند. انتشار اخبار کذب و منفی و ارائه برخی اسناد مخدوش در زمان برگزاری مذاکرات از جمله روش‌های تیم جنگ روانی رسانه‌ای غرب است.


ادامه مطلب ...

 در قانون وضع شده به وسیله "سازمان امنیت ملّی آمریکا" به وضوح تصریح شده است که مامورین کنترل مرزها می‌توانند بدون هیچ اخطار و دلیلی، به جستجو در وسایل الکترونیک مسافران از جمله لپ‌تاپ، گوشی‌همراه، تبلت، دوربین و غیره بپردازند و اطلاعاتی را که می‌خواهند برداشته و در صورت نیاز دستگاه فرد را ضبط کنند.

سازمان امنیت ملّی آمریکا چگونه از دو سوم مردم کشورش جاسوسی می‌کند



ادامه مطلب ...

 انتشار جدیدترین گزارش یکی از مهمترین موسسات افکار سنجی آمریکا نشان می دهد که سیاست خارجی واشنگتن در زمینه جلوگیری از استیفای حقوق هسته ای جمهوری اسلامی ایران با شکست مواجه شده است. سامان دادن انواع نظرسنجی از طریق بررسی و آزمون شاخص های افکار عمومی، یکی از ابزارهایی است که در طول دهه های اخیر با هدف

موسسه ˈگالوپˈ (Gallup)



ادامه مطلب ...

 راکت های زلزال به لطف بهره مندی از پرتابگرهای تمام متحرک و نیمه متحرک امکان شلیک از هر نقطه ای را دارند و دقتی که اخیرا در شلیک این راکت ها به دست آمده فرصتی مناسب برای برخورد با تهدیدات احتمالی مانند ناوهای هواپیمابر رده نیمیتز است که معمولاً یک فروند از آنها در خلیج فارس پرسه می زند



ادامه مطلب ...

افسران - مرکز فساد دنیا کجاست؟ 

تل‌آویو مرکز همجنس‌گرایان دنیا معرفی شده است

بیشترین خانه‌های فساد دنیا در تل‌آویو قرار دارند
تل‌آویو با مرکز قمار دنیا یعنی "لاس‌وگاس" مقایسه می‌شود
ماهی یک میلیون نفر به خانه‌های فساد در این شهرک صهیونیستی نشین می‌روند
تل‌آویو یکی از ۴ مکان اول دنیا از لحاظ تعداد روسپی است
سالانه ۳ تا ۵ هزار روسپی به سرزمین‌های اشغالی قاچاق می‌شوند
اسراییل سومین رژیم جهان از لحاظ قاچاق انسان است
به گزارش بی‌بی‌سی، روسپی‌گری در سرزمین‌های اشغالی امری "قانونی" است. گرچه گفته می‌شود خانه‌های فساد در این رژیم غیر قانونی هستند اما حدود ۲۸۰ خانه فساد در تل‌آویو مشغول به فعالیت هستند که همین امر اسراییل را به یکی از ۱۰ مکان دارنده بیشترین تعداد خانه فساد تبدیل کرده است
یکی از دلایلی که تل‌آویو را به "خانه همجنس‌گرایان" دنیا تبدیل کرده است، پذیرش عمومی صهیونیست‌ها به این مسئله است. صهیونیست‌ها که به هیچ نوع اخلاقیاتی پایبند نیستند، و به ارزش‌های خانوادگی ارج نمی‌گذارند با این مسئله نیز مشکلی ندارند
اما بی‌بند و باری‌ها در تل‌آویو که اخیرا بسیار افزایش یافته و طبق گزارشات می‌توان همه جا شاهد آن بود،‌ باعث افزایش نرخ بیماری‌هایی مانند ایدز شده است. به گزارش سازمان AIDS رژیم صهیونیستی، نمونه‌های مبتلا به ایدز از سال ۲۰۰۷ تاکنون ۳۰ درصد افزایش یافته است
به گزارش وب‌سایت تحلیلیhavoscope، تجارت فساد جنسی در سرزمین‌های اشغالی سالانه ۲ میلیارد دلار سود دارد.
به گزارش هاآرتص، طبق نظر سنجی‌های صورت گرفته در سال ۲۰۱۱ مشخص شد، حدود ۸۳ درصد از زن‌های تل‌آویو حداقل یک بار در طول عمر خود مورد آزار جنسی قرار می‌گیرند.

 هیلاری کلینتون" طی نامه ای، رئیس جمهوری آمریکا را به انجام اقدامات مهمی برای حل مشکلات این کشور در عرصه داخلی و خارجی از جمله کنار آمدن با ایران توصیه کرده است.
خاورمیانه یک میدان مین است/ در قاهره، غزه، تل آویو و تهران همه چیز طبق میل ما پیش نمی رود

با ایران مذاکره مستقیم کنید و امتیاز گسترده دهید

ایران، عراق سوریه و حزب الله سبب وحشت ما شده اند


حتی در میان گروههای اپوزیسیون داخل ایران نیز کسی خواهان دست برداشتن از فعالیت هسته ای نیست

واشنگتن باید اذعان کند که ایران یک قدرت منطقه ای است و از تلاش برای تغییر نظام این کشور دست بردارد

نتانیاهو بخشی از مشکل در خاورمیانه است/ او به خواسته های ما توجهی نکرد

هیلاری کلینتون" وزیر خارجه سابق آمریکا در نامه خداحافظی خود از دولت "باراک اوباما" توصیه هایی را مطرح و تاکید کرده عمل کردن به آنها می تواند در دور دوم ریاست جمهوری اوباما بسیار مفید باشد. وی در این نامه که متن کامل آن در شماره اخیر هفته نامه اشپیگل آلمان منتشر شده، آورده است : ما در رقابت های انتخاباتی سال 2008 رقیب هم بودیم و در مقابل هم ایستادیم، اما در دولت با احترام با یکدیگر روبرو شدیم. طی چهارسال گذشته ما دستاوردهایی داشته و از رسیدن به اهدافی نیز بازماندیم.
 
کلینتون با اشاره به اینکه خداحافظی اش از وزارت خارجه دلایل شخصی دارد خطاب به اوباما افزوده است: بسیاری به شما توصیه می کنند اکنون به مسائل داخلی متمرکز شوید. شما می توانید با ابتکارات بی خطری در حوزه سیاست خارجی مانند لغو تحریم ها علیه رژیم کاسترو این مسئله را تعدیل کنید، با پیمان های نظامی ارزش دوباره ای به همسایگان چین داده و از پشت صحنه امور را اداره کنید.
 
زندان گوانتانامو را ببند

وزیر خارجه سابق آمریکا همچنین خروج کامل آمریکا از افغانستان را برای دور دوم ریاست جمهوری اوباما مفید ارزیابی کرده و توصیه می کند نگذارد فرماندهان ارتش، وی را وادار به نگاه داشتن هزاران نظامی آمریکایی در افغانستان کنند. کلینتون هر گونه تلاشی برای پویایی اقتصادی در داخل مرزهای آمریکا، تشدید قوانین استفاده از سلاح، بستن زندان گوانتانامو و بازسازی زیرساختهای کشور را از مهمترین اقدامات دولت اوباما در حوزه سیاست داخلی می داند.
 
به اعتقاد این سیاستمدار دموکرات سیاست خارجی مسئله ای است که همچنان اوباما را در دور دوم ریاست جمهوری اش به خود مشغول می کند، در این میان نباید تمایل اروپا برای پرداختن به مسائل داخلی خودش، آمریکا را از پرداختن به مسائل جهانی و پیمان های بین المللی اش باز دارد. 
 
خاورمیانه یک میدان مین است/ در قاهره، غزه، تل آویو و تهران همه چیز طبق میل ما پیش نمی رود

کلینتون با اشاره به بحران های موجود در منطقه خاورمیانه می افزاید: می دانم که خاورمیانه یک میدان مین است. در قاهره، غزه، تل آویو و تهران همه چیز طبق میل ما پیش نمی رود، جایی که شما با ابتکارات خیرخواهانه و در عین حال ناپخته با موانعی روبرو هستید. در این میان، اما چیزهایی از پایه تغییر کرده است.
 
وی تاکید می کند: 2013 سال سرنوشت سازی است. طی دهه های گذشته هیچ گاه مانند امروز امکان عملی شدن ابتکارات آمریکا در منطقه وجود نداشته است. در اینجا باید هم در برابر دوست (اسرائیل) و هم دشمن (ایران) شجاعت به خرج داد و این امر بدون فشار دیپلماتیک و برخی توافقات غیردلخواه محقق نمی شود. شما در دور دوم ریاست جمهوری خود باید نمایندگان جدیدتان را در موضوع مذاکرات صلح اسرائیل-فلسطین و نیز مسئله هسته ای ایران معرفی کنید، مسائلی که ترکیب آنها توجه خاصی را به خود جلب کرده و شاید در جایی خارج از تهران و یا تل آویو به یک توافق منجر شود.
 
هیلاری با بیان اینکه برای جهان عرب هر دو اینها در ارتباط با هم یک مجموعه را می سازند و اوباما باید روشن کند که به این مسئله باور دارد، سعی کند دیپلمات انتخابی اش پایبند به آن باشد از همسرش "بیل کلینتون" به عنوان گزینه ای مناسب برای این کار یاد کرده و به اوباما توصیه می کند به جانشین خودش "جان کری" اهمیت این مسئله را یادآوری کند. وی از اوباما می خواهد به بیل کلینتون اختیار کامل داده و همکارانی با توانایی بالا در اختیارش بگذارد.
 
وزیر خارجه پیشین آمریکا از رئیس جمهوری این کشور می خواهد همانند نخستین سخنرانی اش در قاهره، بار دیگر به روشنگری در مورد برنامه های دولتش برای منطقه پرداخته و این بار مشخص کند که حرفهایش را عملی خواهد کرد.
  
با ایران مذاکره مستقیم کنید و امتیاز گسترده دهید

کلینتون در بخش دیگری از این نامه می نویسد: اما این اقدامات کافی نیست. شما باید روی بنیامین نتانیاهو سرمایه گذاری کرده و با ایران مذاکرات مستقیم با امتیازات گسترده و مرزهای تعریف شده مشخص انجام دهید، می دانم این به نظر ساده انگارانه می آید، اما می تواند کارگر باشد چرا که با وجود شایعاتی که از تهران و تل آویو به گوش می رسد تغییرات بنیادگرایانه ای در حال رخ دادن در منطقه است که ممکن است سبب از دست رفتن آنها می شود.
 
ایران، عراق، سوریه و حزب الله سبب وحشت ما شده اند

وی افزوده است: ایران به علاوه عراق به علاوه سوریه به علاوه حزب الله قدرتمند در لبنان به علاوه حماس در نوار غزه، اینها سبب وحشت ما بوده است. این خطرها جزئی از تاریخ هر چند بخش قابل پیش بینی آن است.
 
به نوشته کلینتون، حزب الله همواره در جبهه ایران باقی مانده، اما نفوذ ایران در عراق کاهش یافته و جنبش حماس نیز در حال دور شدن از ایران است. کلینتون در ادامه با این ادعا که اصلی ترین همپیمان منطقه ای ایران یعنی سوریه ظرف ماههای آینده سقوط خواهد کرد، توصیه می کند نظام آتی این کشور را گروههای سنی مذهب سازمان دهی شده از داخل و مخالف با نظام ایران شکل دهند.
  
کلینتون حلقه جدیدی را که در خاورمیانه شکل گرفته حلقه بین ترکیه، مصر، قطر و عربستان می داند که همگی سنی هستند. وی می گوید اگر به جای رئیس جمهوری ایران بود، این روند تغییر لایه ای قدرت در منطقه را با نگرانی زیرنظر می گرفت.
  
وزیر خارجه مستعفی آمریکا با اشاره به تاثیر تحریم های اقتصادی علیه ایران مدعی شده است گروهی در داخل این کشور به دنبال اهداف نظامی در برنامه هسته ای هستند و در عین حال گروهی نیز تنها بر جنبه فناوری هسته ای تاکید دارند.
  
حتی در میان گروههای اپوزیسیون داخل ایران نیز کسی خواهان دست برداشتن از فعالیت هسته ای نیست

وی می گوید حتی در میان گروههای اپوزیسیون داخل ایران نیز کسی خواهان دست برداشتن از فعالیت هسته ای نیست از این رو آمریکا باید با پیشنهاد "معامله بزرگ" از وقوع بدترین حالت در این مورد جلوگیری کند. همچنین آمریکا باید حق ایران در غنی سازی اورانیوم تا میزان 5 درصد را که در مصارف پزشکی می تواند به 20 درصد نیز ارتقا یابد، به رسمیت بشناسد و در مقابل ایران اورانیوم غنی شده خود را تحت نظارت بین المللی به ترکیه و یا روسیه فرستاده و اجازه ورود بازرسان آژانس را به تاسیسات هسته ای خود بدهد.
 
واشنگتن باید اذعان کند که ایران یک قدرت منطقه ای است و از تلاش برای تغییر نظام این کشور دست بردارد

کلینتون این اقدامات را پیش شرط لغو تدریجی تحریم های اقتصادی علیه ایران و نقطه نهایی را نیز از سرگیری روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا دانسته و تاکید می کند واشنگتن باید در نهایت به این مسئله اذعان کند که ایران یک قدرت منطقه ای است و از تلاش برای تغییر نظام این کشور دست بردارد.
 
وی مدعی می شود ایران از برنامه هسته ای به عنوان اهرمی برای حفظ قدرت خود استفاده کرده و می کوشد همچون یک قدرت هسته ای به نظر برسد. به نوشته این مقام سابق آمریکایی نگرانی هایی که آمریکا در مورد سیاست های تندروانه "محمود احمدی نژاد" دارد پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن دیگر بی معنی خواهد بود چرا که وی دیگر نمی تواند در این انتخابات نامزد شود.
 
کلینتون از "علی لاریجانی" به عنوان جانشین احتمالی احمدی نژاد یاد کرده و وی را سیاستمداری معقول و واقع بین می داند که کتابهای فلسفی مانند آثار کانت را خوانده و گزینه مناسب تری برای مذاکره است.
  
نتانیاهو بخشی از مشکل در خاورمیانه است/ او به خواسته های ما توجهی نکرد

وی در ادامه با اشاره به بحران دیرینه خاورمیانه می نویسد: در مورد "بنیامین نتانیاهو" باید با کمال تاسف بگویم وی بخشی از مشکل در خاورمیانه است نه راه حل. نتانیاهو در دور نخست ریاست جمهوری شما، به خواسته های مطرح شده ما در مورد توقف شهرک سازی توجه نکرد. در عین حال وی کسی است که خواهان پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری بود. اکنون زمان توجه به این واقعیت است، نه از روی انتقام، بلکه از روی هشیاری، که ما نباید به همپیمان اسرائیلی مان اجازه اجرای تمام خواسته هایش را بدهیم. تنها زمانی که ما نتانیاهو را تحت فشار بگذاریم می توانیم به یک واسطه واقعی در منطقه تبدیل شویم.
 
نگرانی بزرگ اسراییل تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته ای است

کلینتون یادآور می شود نگرانی بزرگ رژیم صهیونیستی تبدیل شدن ایران به یک قدرت هسته ای است و این موضوعی است که مورد توافق واشنگتن نیز هست. این موضوع می تواند سبب یک رقابت تسلیحاتی در منطقه شود و اگر غرب نتواند ایران را در این راه متوقف کند، خطر به مرزهای آمریکا و اروپا نیز می رسد.
  
واداشتن دولت نتانیاهو به توقف شهرک سازی و مذاکره با تشکیلات خودگردان، لزوم مذاکره آمریکا با جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، جدی گرفتن خطر به کارگیری تسلیحات شیمیایی در سوریه و نیز غافل نشدن از خطرات انقلاب های مردمی کشورهای خاورمیانه برای منافع آمریکا از دیگر توصیه هایی است که کلینتون به اوباما کرده است. 
 
کلینتون 65 ساله که طی هفته های اخیر به دلیل ناراحتی جسمانی کمتر در انظار عمومی ظاهر شده بود، روز شنبه با وزارت خارجه آمریکا خداحافظی کرده و جای خود را به "جان کری" سناتور باتجربه دموکرات داد.

 

پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : سروش افشار

 

 رژیم صهیونیستی

منابع خبری خارجی اخیرا از اظهارات شش نفر از مقامات پیشین سازمان امنیت داخلی رژیم صهیونیستی (شین بت) گزارش داده اند مبنی بر این که این افراد به طور مشترک با بیانات کم سابقه ای نسبت به آینده رژیم صهیونیستی اظهار نگرانی کرده اند. محور مباحث این مسئولین سابق امنیتی در مورد رژیم صهیونیستی این است که این رژیم فاقد راهبردهای اساسی و بلند مدت برای آینده است و ودر واقع، این رژیم با تسلط حاکمیت جریان تندرو و افراطی و بدون تعدیل مواضعش در مورد منطقه و فلسطین مسیر بن بست را طی می کند. 

توجه به موضوع فوق از این جهت اهمیت دارد که امروزه در مورد آینده رژیم صهیونیستی در محافل رسانه ای و اتاق های فکر غربی مباحث جدی مطرح است و کانون اصلی این مباحث این است آیا رژیم صهیونیستی موجب افزایش هزینه های غرب در تعامل با جهان اسلام نشده است؟ به عبارت دیگر، سیاست های رژیم صهیونیستی طی سال های اخیر را از ۲ جهت و در واقع در قالب ۲ فرضیه زیر مورد ارزیابی قرار می دهند:

۱-الگوی رفتاری رژیم صهیونیستی در ابعاد مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی موجب کاهش جایگاه این رژیم شده و ادامه این وضعیت می تواند موجب افزایش چالش ها و تهدیدها برای ادامه حیات سیاسی آن شود.

۲-الگوی رفتاری این رژیم موجب کاهش مشروعیت حمایت های بین المللی جامعه غرب از این رژیم شده و به همین دلیل امروزه این تفکر به شدت طرفدار پیدا کرده که هزینه های حمایت از این رژیم نسبت به فواید آن افزایش یافته است.ادامه….

در این راستا، به منظور ارزیابی گزاره های فوق به نظر می رسد مولفه های بسیار زیادی وجود دارند که اثبات کننده تزلزل موقعیت و جایگاه رژیم صهیونیستی در سطوح داخلی و خارجی می باشند که پاره ای از آن ها را به اختصار در زیر مورد اشاره قرار می دهیم:

۱-در سطح داخلی؛ برخی تحولات در افزایش بحران هویت جامعه صهیونیستی بسیار موثر می باشند که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:

-نسل جدید جامعه صهیونیستی علاقه چندانی به پیگیری ایدئولوژی صهیونیسم ندارد و وضعیت کلی اجتماعی داخل سرزمین های اشغالی بیانگر آن است که نسل جدید بیشتر دو مقوله «امنیت» و «رفاه» را از حاکمیت مطالبه می کند.

-از طرف دیگر، میزان مهاجرت به داخل سرزمین های اشغالی بسیار کاهش یافته و حتی افزایش مهاجرت معکوس به یک پدیده جدی برای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. در این راستا، بر اساس برخی نظر سنجی های داخل این رژیم، حدود ۴۰ درصد مردم اعلام کرده اند که اگر شرایط مهاجرت فراهم شود، حتما به خارج مهاجرت خواهند کرد.

-رژیم صهیونیستی در حال حاضر از نداشتن افراد و شخصیت های بزرگی که از ویژگی های کاریزماتیک برخوردار باشند رنج می برد.

-حضور در ارتش برای مردم دیگر به عنوان یک امر مقدس تلقی نمی شود.

-نگاه ایدئولوژیک احزاب و گروه های سیاسی بسیار کم رنگ شده است. نمونه این موضوع را می توان در انتخابات پارلمانی اخیر این رژیم مشاهده کرد.

- یکی از نکات مهم در انتخابات اخیر، موفقیت احزابی مانند حزب مستقل «آینده وجود دارد» به رهبری یائیر لابید است که توانست بدون اولویت دادن به مسایل سیاسی و امنیتی و تاکید بر مسایل اجتماعی آرای جامعه جوانان را جلب و ۱۹ کرسی به خود اختصاص دهد و حتی با اولویت دادن به مسایل اجتماعی باعث بالا رفتن میزان مشارکت مردمی در این انتخابات شد. بسیاری از کارشناسان وقوع چنین پدیده ای در انتخابات اخیر را دلیل محکمی برای این فرضیه می دانند که جامعه صهیونیستی در حال فاصله گرفتن از آرمان های توراتی است و مقوله های امنیت و رفاه اجتماعی و اقتصادی برای آن ها از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. حتی در این زمینه کارشناسان معتقدند، توجه بیش از حد جامعه صهیونیستی به افراد و چهره ها به جای احزاب و برنامه ها بیانگر آن است که رویکرد جامعه صهیونیستی نسبت به پدیده های سیاسی و اجتماعی به شدت سطحی و قشری شده است.

۲- در سطح خارجی؛ به نظر می رسد این رژیم به دلیل به هم ریختگی نظم منطقه ای گذشته با بحران های امنیتی جدیدی مواجه که موجب محدود شدن گزینه های این رژیم شده است. به عنوان مثال:

-تحولات بیداری اسلامی به ویژه در کشور مصر باعث افزایش نگرانی های امنیتی برای این رژیم شده است.

-شکست اخیر رژیم صهیونیستی در جنگ ۸ روزه غزه از گروه های مقاومت و نگرانی های از ایجاد معادله موشک در جنگ های آینده. در واقع، جنگ غزه نشان داد که قدرت ابتکار عمل رژیم صهیونیستی از نظر نظامی در منطقه بسیار کاهش یافته است.

-روند تحولات سوریه به گونه ای نیست که مطلوبیت های این رژیم از جمله سقوط حکومت اسد تحقق پیدا کند. اگر چه در عمل، روند کنونی تحولات سوریه را در جهت تضعیف حکومت و ارتش سوریه مثبت ارزیابی می کند.

-رژیم صهیونیستی به طور جدی نگران باز شدن جبهه جدی در مرزهای شرقی خود به دلیل سقوط احتمالی حکومت اردن نیز می باشد.-اوباما در حال افزایش فشار به این رژیم در ابعاد مختلف از جمله روند مذاکرات سازش است. به همین دلیل رژیم صهیونیستی سعی می کند برای پشت سر گذاشتن دوره چهارساله اوباما، بازی جدید را در پرونده مذاکرات راه بیندازد.

-اتحادیه اروپا به شدت سیاست های شهرک سازی این رژیم را محکوم کرده و به نظر می رسد به سیاست های انتقادی خود نسبت به رژیم صهیونیستی افزوده است.

 

بازی تریس افکتز Trace Effects با هدف آموزش زبان انگلیسی آمریکایی و آشنایی با فرهنگ این کشور طراحی و تولید شده است. وزارت خارجه آمریکا این بازی را طراحی کرده است.

این بازی رایانه‌ای برای یادگیری زبان‌ انگلیسی، در واقع مکمل کلاس زبان انگلیسی دانش‌آموزان است و بدین منظور در آن از داستان‌های آموزشی چند رسانه‌ای سه بعدی و حساس به واکنش کاربر استفاده شده است. این بازی برای کاربران بین 12 تا 16 سال در نظر گرفته شده است.

کاربران در این بازی ضمن حل معماها و تکمیل جورچین‌ها، در دنیایی پر از شخصیت‌های گوناگون انگلیسی زبان، به تعامل می‌پردازند. دانش‌آموزان، سفری پویا در ایالات متحده را تجربه کرده و با مکان‌های فرهنگی این کشور مانند کانزانس، نیواورلئان، گرند کنیون، شهر نیویورک و سن‌فرانسیسکو و واشنگتن دی‌سی‌ آشنا می‌شوند. 

تریس کیست؟

تریس، شخصیت اصلی این بازی، دانشجویی از سال 2045 است که به طور تصادفی به زمان حال سفر می‌کند. وی برای بازگشتن به خانه خود می‌بایست ماموریت‌های خطیری را برای بهتر کردن آینده – با کمک به شش جوان مختلف در اجرای کارهای بزرگ و تاثیر مثبت بر آینده – به انجام رساند. 

موضوعات اصلی بازی

این بازی رایانه‌ای که برای نوجوانان طراحی شده، ضمن آشنا کردن کاربران با جامعه آمریکایی، موضوعاتی مانند مهارت‌های سرمایه‌گذاری در جامعه، تقویت نقش زنان، علوم و نوآوری، حفظ محیط زیست و حل و فصل مناقشات را مورد بررسی قرار می‌دهد.

ویژگی‌های بازی

· شامل هفت مرحله بازی‌

· 28 فعالیت تمرینی گوناگون

· فعالیت‌های تمرینی چهار نفره

· راهنمای همه‌جانبه برای معلمان و دانش‌آموزان

· هفت رمان تصویری برای فعالیت‌های مضاعف

· دارای سیستم امتیازبندی براساس نمره

· دارای فرهنگ لغت انگلیسیِ آمریکایی

· توانایی بازی از طریق دی‌ وی دی و بدون نیاز به ارتباط بر خط

· قابلیت نصب بر روی برخی گوشی‌های تلفن همراه

· قابلیت ارتباط با رسانه‌های اجتماعی

 طراحی یک هواپیما به نحوی که کمترین بازتاب راداری و حرارتی را داشته باشد از اصول مهم برای به تأخیر انداختن شناسایی هواپیمای خودی توسط سامانه های دشمن است که منجر به افزایش بقاپذیری رزمی می شود.


1- در این هواپیما با استفاده از سطوح تخت و کمی هم سطوح منحنی در بالای بدنه بر مبنای اصول طراحی هواپیماهای پنهانکار اقدام شده است. به عنوان مثال شکل دماغه و زوایای پهلوهای بدنه مطابق اصول پنهانکاری راداری انتخاب و طراحی شده است و می توان گفت از این لحاظ قاهر 313 هواپیمای رزمی نسل پنجمی(با تعاریف مرسوم دنیا) است.

2- شکل شکسته بال که جالب و عجیب ترین نکته ظاهری قاهر313 است به کاهش اثرات راداری و حرارتی کمک می کند هر چند که مأموریت اصلی آن چیز دیگری است.

3- به احتمال زیاد، عمده تسلیحات قاهر در محفظه داخلی بین دو ارابه فرود اصلی حمل می شود که برای کاهش بازتاب راداری ناشی از نصب تسلیحات زیر بال و بدنه روش مطمئنی است

4- ورودی هوای موتور بالای بدنه قرار گرفته است که باعث کاهش بازتاب راداری در برابر رادارهایی که از پایین به هواپیما نگاه می کنند می شود. 
 

 
قاهر 313 دارای شکل ظاهری پنهانکارانه است

5- استفاده از دو ورودی که از دو مجرا هوا را به موتور می رسانند به دلیل ایجاد زاویه غیر مستقیم از موتور تا ورودی هوا، باعث کاهش بازتاب راداری می شود ضمن اینکه احتمال طراحی خود مجرا با سطوح زاویه دار برای گرفتن انرژی امواج رادار مانند شیوه استفاده شده در جنگنده اف-35 وجود دارد.

6- زائده های اطراف خروجی موتور می تواند برای کاهش اثرات حرارتی و راداری و نصب خروجی بردار متغیر در آینده مفید باشد.

7- استفاده از زاویه حمله و فرارهای یکسان در بیشتر سطوح بدنه به علاوه خطوط شکسته در لبه دریچه های ارابه های فرود برای پنهانکاری یکی از روش های لازم است که در قاهر313 دیده می شود.

8- سکان های عمودی V شکل به پنهانکاری یک هواپیما کمک شایانی می کنند که در این جنگنده مورد استفاده قرار گرفته اند.

9- باید دید برای کاهش اثرات بازتاب راداری کلاه و صندلی خلبان و خود خلبان با توجه بزرگ بودن کانوپی (طلق کابین) چه تدبیری اندیشیده شده است.

10- گازهای داغ خروجی موتور، پیش از خروج از هواپیما با هوای سرد از طریق دو مجرای بالای بدنه ترکیب شده و با دمای پائین از هواپیما خارج می شوند تا اثرات حرارتی کاهش یابد.
 
 
بخش انتها و خروجی موتور قاهر313

11- استفاده از مواد جاذب امواج راداری در بدنه برای جذب انرژی امواج رادار و کاهش بازتاب راداری از دیگر روش های استفاده شده در قاهر برای افزایش پنهانکاری است.

ویژگی های پروازی

12- تمرکز جرم حول محور طولی جنگنده قاهر313 موجب افزایش مانور پذیری می شود.

13- با توجه به ابعاد هواپیما که طول آن کمتر از 16 متر تخمین زده می شود، محفظه حمل جنگ افزار آن می تواند دست کم دو بمب 2هزار پوندی یا تعداد بیشتری بمب های کوچک نقطه زن هدایت شونده، یا دست کم 6 موشک هوا به هوا در رده R-73 یا PL-12 را در خود جای دهد.

14- وجود پیشبال (Canard) برای افزایش مانورپذیری، تولید برآی مثبت، وجود سطوح کنترلی روی آن، کاهش دهانه بال با بزرگ در نظر گرفتن پیشبال از مزیت های استفاده از آن است.

15- وضعیت بال و بدنه قاهر نشان می دهد طرح آن نزدیک به طرح های «ترکیب بال و بدنه» است که دارای مزیت های آیرودینامیکی بسیار خصوصاً در کاهش تداخلات نامناسب جریان بال و بدنه است.

16- مزیت های پیشبال در زوایای حمله بالا بیشتر است زیرا با تولید جریان گردابه ای و ریختن آن روی بال باعث تولید بهینه برآ با نیاز به سرعت خطی و نیروی رانش کمتر و در نتیجه مصرف سوخت کمتر می شود.

17- با توجه به وجود پیشبال، احتمالاً این هواپیما برای مانورپذیری بیشتر با حاشیه پایداری کم و یا ناپایدار طرحی شده (در اینصورت نیاز به نرم افزار کنترل پرواز پیشرفته است که بیشتر با سامانه کنترل پرواز با سیم تطابق دارد)

18- ارابه های فرود اصلی در کنار بدنه رو به جلو جمع می شوند که باعث ایجاد فضای مفید بیشتر در داخل بدنه می شود.

19- سطح دم عمودی نسبتاً بزرگ است که پایداری سمتی مناسبی ایجاد کرده و با بخش متحرک (رادر) بزرگ، مشخصات مانوری جانبی مناسبی ایجاد می کند. با توجه به این سکان عمودی، ارتفاع قاهر کمتر از 4 متر تخمین زده می شود.

20- بال ضخیم (نسبت ضخامت بالا) در قاهر313 برای تولید برآی زیاد مناسب است البته این نوع بال ها برای سرعت های نه چندان بالا بهینه هستند. به نظر دهانه بال این جنگنده کمتر از 8 متر باشد.

21- شکل و محل ورودی هوا خطر جدایش جریان در زوایای حمله بالا دارد که با توجه به قابلیت پرواز قاهر در زوایای حمله بیش از 20 درجه باید به نحوی این مشکل مرتفع شده باشد.

22- جلوی ورودی هوای موتور حالت ریشه کشیده LERX دارد که مزیت های آیرودینامیکی بالایی دارد.

23- کانوپی بسیار بزرگ این هواپیما منجر به ایجاد دید عالی و 360 درجه به اطراف می شود که برای پروازهای ارتفاع پائین لازم است و البته در مأموریت های تهاجم زمینی بسیار کمک کرده و در نبرد هوایی نزدیک هم بسیار مفید است.
 
 
به کانوپی قاهر313 در این تصویر توجه نمایید

24- همه هواپیماها با پرواز در ارتفاع نزدیک به زمین از اثر سطح بهره مند می شوند اما شکل شکسته بال در قاهر313 به استفاده بهینه از اثر سطح  برای پروازهای طولانی تر در ارتفاع پائین و نشست و برخاست از باندهای کوتاه کمک می کند.

25- شکل شکستگی بال ها همانطور که در گزارش مربوط به قایق پرنده باور-2 اشاره کردیم که نمونه کامل یک هواپیمای اثر سطحی بومی است، در نمای روبرو دارای شکل شبیه به M است که در کنار شکل W از بهترین فرم ها برای استفاده از اثر سطح است.

26- شکستگی بال ضمناً به عنوان یک بالچه نوک بال هم عمل می کند که به کاهش پسای القایی و کاهش مصرف سوخت و افزایش مداومت پروازی منجر می شود خصوصاً در پروازهای نزدیک به سرعت صوت که احتمالاً این هواپیما برای آن رژیم پروازی بهینه شده است.

27- طراحی ویژه بال و پیشبال(کانارد) اصلی ترین عوامل ایجاد توانمندی پرواز و نشست در باندهای کوتاه است که این هواپیما را برای استقرار در پایگاه های کوچک یا باندهای فرعی در راستای نبرد نامتقارن مناسب می سازد.

28- ارابه فرود این هواپیما کپی شده از هیچ یک از جنگنده های فعلی ایران نیست و طراحی جدیدی ضمن شباهت به طرح کلی ارابه فرود هواپیمای سوخو-25 دارد.
 
 
ارابه های فرود قاهر313

29- تک موتوره بودن هواپیما ضمن کاهش مصرف سوخت کلی و سهولت تعمیر و نگهداری، نشان از سبک وزن بودن این هواپیما دارد.

30- تک چرخه بودن ارابه های فرود گواه دیگری بر سبک وزن بودن این هواپیما با وزن برخاست در حدود 12تا 14 و بیشینه وزن احتمالاً کمتر از 20 تن است.

سامانه ها

31- با توجه به طول و عرض کم دماغه قاهر313 به نظر می رسد بخشی تجهیزات راداری زیر محل استقرار خلبان جای داده شده باشد.

32- فرم دماغه قاهر313 با شکل آنتن رادارهای هوایی موجود در جنگنده های کشور تطابق ندارد بنابراین به احتمال زیاد یک رادار جدید و متفاوت یا راداری موجود با آنتن جدید برای آن در نظر گرفته شده است.

33- استفاده از دو نمایشگر چند منظوره یا MFD بزرگ در وسط کابین و سه نمایشگر کوچکتر نشان از تلاش و حرکت به سمت استفاده از سامانه های جدید و پیشرفته است که منجر به کاهش هزینه و زمان تعمیرات، افزایش چشمگیر قابلیت اطمینان و مزیت های دیگری دارد که در گزارش بالگرد طوفان-2 به آن پرداخته بودیم.

34- استفاده از 8 نمایشگر آنالوگ در کابین در کنار نمایشگرهای فوق نشان دهنده نهایی نشدن فناوری MFDها از نظر طراحان قاهر 313 دارد.
 
 
کابین نمونه رونمایی شده از قاهر313

35- تجهیزات مخابراتی و کنترل های سامانه های جانبی در کنار دست خلبان جای گرفته که طراحی مرسومی است. هرچند که دسته گاز موتور در تصاویر منتشره از کابین دیده نمی شود.

36- در این جنگنده از رادیوهای بومی ساخت صنایع الکترونیک وزارت دفاع با قابلیت های جهش فرکانسی و مقاوم در برابر اختلال و برخوردار از رمز کننده های خودکار با الگوریتم های پیشرفته استفاده شده است.

37- صندلی پرتاب شونده این هواپیما شباهت ویژه ای به نمونه های موجود نداشته و احتمالا همان نمونه بومی باشد که چندی پیش آزمایش آن از هواپیمای بستر آزمایش "آرمیتا" با موفقیت کامل انجام شد.

38- با توجه به اهرم هدایت از نوع معمولی احتمالاً سامانه کنترل سطوح متحرک بال و پیش بال و سکان عمودی و پروازی قاهر313 از نوع هیدرولیکی است نه سامانه پرواز با کنترل الکتریکی(FBW) زیرا نمونه های موجود این سامانه در دنیا از «اهرم هدایت کناری» استفاده می کند.

39- در نمونه فعلی قاهر، نمایشگر سربالا(HUD) دیده نمی شود و کلاه پروازی ساده است و بدیهی است در نمونه های تولیدی شاهد HUD خواهیم بود.

40- بر اساس برخی شواهد تصویری، نمونه نمایش داده شده ماکت در مقیاس واقعی یا «ماک آپ» است که یکی از مراحل مهم ساخت جنگنده پیش از نمونه های آزمایشی است.

نکات دیگر

41- در تصاویر منتشره از مراحل طراحی و توسعه قاهر313 نرم افزاری برای محاسبه سطح مقطع راداری دیده می شود که پیشرفت بسیار مهمی برای بهبود محصولات دفاعی کشور است.
 
 
محاسبات سطح مقطع راداری و تحلیل آیرودینامیکی قاهر313

42- مدلسازی قاهر313 در نرم افزارهای پیشرفته طراحی رایانه ای (CAD) نظیر CATIA که امکان اتصال به رایانه و ماشین های تولید پیشرفته برای کارهای ساختی را دارد، تحلیل های آیرودینامیکی با روش های عددی (cfd) با استفاه از نرم افزار تولید شبکه عددی GAMBIT و نرم افزار تحلیل جریان FLUENT، محاسبات طراحی با نرم افزار انجام شده که نشان از کار کامل علمی در حوزه های مختلف طراحی این جنگنده بومی دارد.

43- از ابتدای طراحی تا ساخت نمونه فعلی، 2.5 تا 3 سال طول کشیده، نشانه مدیرت قوی و عزم جدی برای تولید این محصول جهت نوسازی و افزایش توان هوایی کشور است.

44- آزمایشات پروازی فراوانی با نمونه پروازی مقیاس کوچک قاهر انجام شده که روشی مرسوم برای استخراج خصوصیات پروازی هواپیمای در حال طراحی با هزینه  و زمان کمتر است.

45- آزمایشات تونل باد نمونه های قاهر برای رسیدن به فرم بهینه آیرودینامیکی انجام شده است. به عنوان مثال در تصویر زیر در بخش های مانند پیشبال، سکان عمودی و خروجی موتور تفاوت هایی با نمونه رونمایی شده دیده می شود.
 
 
آزمایش تونل باد نمونه ای از قاهر

46- از موتور قاهر313 صحبتی به میان نیامده و احتمال دارد از موتور توربوفن بومی در آن استفاده شود که با نیازهای روز و البته پنهانکاری حرارتی و شکل حجیم بدنه تطابق دارد.

47- در نمونه فعلی قاهر سامانه های ردگیری فروسرخ، توپ و برخی سامانه های جانبی مانند آنتن های فرستند و گیرنده دیده نمی شود که شاید به دلیل ماک آپ بودن آن است.

48- آزمایشات تونل باد، کارهای نرم افزاری و پرواز مدل مقیاس کوچک راه هایی برای رسیدن به نتیجه بهتر و قابل اطمینان قبل از ساخت نمونه های پروازی است که هزینه بالاتری از آزمایشات فوق دارد. در نتیجه می توان انتظار داشت نمونه های عملیاتی قاهر با تغییرات کمتری نسبت به نمونه رونمایی شده تولید شوند.

49- نمونه رونمایی شده از قاهر313 هواپیمایی تک نفره است که با توجه به ویژگی های اعلام شده دارای نقش چند منظوره یعنی هم عملیات های هوا به هوا و هم هوا به سطح خواهد بود.

50- طراحی این هواپیما که کمترین شباهتی به نمونه های موجود در داخل کشور نداشته و شباهت اندکی با برخی هواپیماهای پنهانکار دنیا دارد نشان از جسارت و ریسک پذیری بالای مدیران صنایع هوایی وزارت دفاع است.

با توجه به فروض فوق، مراحل بعدی توسعه قاهر313 برای رسیدن به نمونه عملیاتی شامل ساخت نمونه هایی برای آزمایشات ایستا(استاتیک) زمینی، ساخت نمونه های پروازی، نمونه هایی برای آزمایشات سامانه های راداری و سلاح در پرواز، پیش نمونه های تولیدی و نمونه های تولیدی اصلی است که انشاالله به همت متخصصان توانمند داخلی و با پشتیبانی و همگرایی مسئولان در چند سال آینده به نتیجه نهایی و تولید انبوه برسد. ضمن آنکه قول سردار وحیدی وزیر دفاع کشورمان که از مسئولان خوشنام و صاحب ایده و تجربه مدیریتی بالا در نیروهای مسلح کشورمان است نیز نباید غافل شد که سخن از آینده نزدیک برای تولید انبوه این جنگنده داده اند.

 

 

منابع تجدید پذیر همچون نیروی خورشید و باد، سریع‌تر از هر منبع دیگر انرژی رشد می‌کنند، اما تنها دستاورد کنونی‌شان، کاهش بسیار اندک در مصرف سوخت فسیلی بوده است. نیازجمعیت روزافزون جهان به انرژی با نرخی سرسام‌آور افزایش می‌یابد و ابعاد این چالش تنها در مسیر افزایشی گام خواهد برداشت. بررسی روند گرایش جهانی و منطقه‌ای انرژی نشان می‌دهد که حتی با عملکرد تهاجمی برای کاهش مصرف سوخت و جلوگیری از گسترش آلایندگی‌های زیست‌محیطی، سوخت‌های فسیلی حالاحالاها در زندگی روزمره ما نقش خواهند داشت.
 
 

 

 پهپادها یا همان پرنده های هدایت پذیر از دور در زمینه های مختلف عملیات های نظامی و غیرنظامی وسیله ای شناخته شده هستند که در برخی موارد حتی گوی سبقت را از ماهواره ها و هواپیماهای سرنشین دار نیز ربوده اند.

مأموریت شناسایی و نظارت هوایی بیشترین حجم کاری پهپادها را در سراسر دنیا به خود اختصاص داده است. یکی از مزیت های مهم این وسائل در مأموریت های شناسایی، توانایی پرواز چند ساعته تا چند روزه روی هدف به صورت مداوم است، کاری که از عهده ماهواره های جاسوسی که عموماً در ارتفاعات نچندان بالا مستقر هستند بر نمی آید و هواپیماهای سرنشین دار هم بیشتر به دلیل محدودیت های تحمل انسان امکان پرواز طولانی مدت را ندارند.

در عملیات های رزمی هم که بخش مهم دیگر مأموریت های پهپادها را تشکیل می دهد، حذف خطر آسیب دیدن خلبان به عنوان بخشی از توان دفاعی که هم به سرعت قابل جایگزینی نیست و هم هزینه ای چند میلیون دلاری برای آموزش و تمرین وی صرف می شود، حذف تبعات ناشی از به اسارت در‌آمدن او توسط دشمن، ارزانتر تمام شدن طیفی از مأموریت های تهاجمی در صورت اجرا توسط پهپاد و آماده به کار بودن بالاتر آنها نسبت به هواپیماهای سرنشین دار برخی از مزیت های مهم این وسائل هوایی هستند.

به علاوه در کاربردهای پلیسی و امنیتی، مأموریت های جستجو و نظارت هوایی، پایش مرزها و حفاظت از منابع طبیعی هم پهپادها روز به روز بیشتر جای خود را باز می کنند در حالی که اغلب، نیاز به افزودن امکانات بیشتر و تغییرات طراحی نسبت به نمونه نظامی ندارند.

از اینرو کشورهای مختلفی برای رفع نیازهای داخلی و کسب منافع اقتصادی از طریق فروش سامانه های بدون سرنشین در بازارهای نظامی و غیرنظامی دست به کار ساخت نمونه های مختلفی از پهپادها شده اند. در این گزارش به معرفی پهپادهای ساخته شده توسط چند کشور مهم منطقه و مقایسه ای کوتاه با مشابه ایرانی آنها می پردازیم. پیش از این در گزارش های مستقلی نمونه های گوناگون پهپادهای ایرانی را معرفی کرده بودیم.

هند؛ همکاری های مشترک از ابتدا

کشور تاریخی هندوستان سابقه ای به نسبت طولانی و بیش از نیم قرن در صنایع هوافضایی دارد. مونتاژ هواپیماهای جنگی روسی و انگلیسی اولین تلاش های این کشور در این عرصه را شکل داد که با تلاش های ناموفق برای ساخت نمونه بومی هواپیمای جنگنده پیگیری شد.

فعالیت های این کشور در زمینه پهپادها از همان ابتدا به کارهای صهیونیست ها در این عرصه گره خورد. به عقیده برخی کارشناسان پس از موفقیت رژیم اشغالگر قدس در استفاده عملیاتی از پهپاد در 1982، هندی ها هم در سال بعد اولین نمونه پهپاد را با کمک گرفتن از این رژیم برای بسترسازی در جهت راه اندازی زیرسامانه های مختلف لازم، به تولید رساندند، تا 4 سال بعد مشغول کار روی بخش هایی نظیر ارسال و دریافت تصاویر و کنترل و هدایت بوده و در 1988 برنامه طراحی و ساخت یک پهپاد شناسایی را آغاز نمودند.

حاصل این برنامه پهپاد «نیشهات» بود که در 1995 اولین پرواز خود را به انجام رساند. این پهپاد از یک طرح ساده و شناخته شده استفاده نموده و مانند بسیاری از پروژه های دفاعی هندی، مسیری بسیار طولانی را برای توسعه و رسیدن به تولید انبوه پیموده است به طوریکه بخشی از آزمایش های نهایی آن در سال 2002 به پایان رسید.

شاید دلیل این امر دسترسی این کشور به محصولات صنایع غربی و شرقی و خریداری پهپادهای مختلف خارجی خصوصاً نمونه هایی مانند هرمس اسرائیلی باشد در حالی که کشورهایی مانند آفریقای جنوبی که از نظر منابع با هند چندان قابل مقایسه نیستند سریعتر از هندی ها طرح هایی در این رده رابه نتیجه رساندند.

رقابت تاریخی هند با چین و پاکستان خصوصاً‌ در زمینه موازنه قوای نظامی باعث شد تا با ادامه دادن همین مسیر و ارتباط با صنایع هوافضایی کشورهای دیگر خصوصاً روسیه و البته رژیم صهیونیستی، در عصر دسترسی کشورهای در حال توسعه به فناروی های پیشرفته، کاستی های خود را تا حدود زیادی جبران کرده و امروزه نمونه های جدیدی از پهپاد را با کمک شرکت های خارجی ساخته و به خدمت بگیرند.

در زمینه پهپادهایی با موتور جت، «لاکشیا» نخستین نمونه هندی است که در سال 1985 برای اولین بار پرواز کرد و با 15 سال تأخیر در سال 2000 وارد تولید شد. مأموریت های آن شامل هدف پروازی سرعت بالا و شناسایی است. بیشینه سرعت این پهپاد کمتر از 850 کیلومتر بر ساعت و برد آن نیز کمتر از 150 کیلومتر است.


پهپاد لاکشیا

خانواده پهپادهای «راستوم» با سه نمونه مختلف، دسته دیگری از پهپادهای هندی هستند که نام خود را از یک متخصص هوافضایی هندی گرفته اند. راستوم-1 که با الهام از هواپیمای «لانگ-ئی-زد» طراحی شده توسط برت روتان ساخته شد، در سال 2009 نخستین پرواز خود را انجام داده و طبق طراحی باید به مداوت پروازی 12 ساعت دست یابد. این پهپاد 5.12 متر طول، 7.9 متر دهانه بال، بیشینه سرعت 225 کیلومتر بر ساعت و سقف پرواز 8000 متر دارد.

«راستوم-اچ» با طراحی کاملاً متفاوت با راستوم-1، پهپادی بزرگ برای مأموریت های طولانی به مدت 24 ساعت است که به برد و سقف پرواز بالاتری نیز دست می یابد. این پهپاد 9.5 متری با دهانه بال 20.6 متر، قادر به حمل 350 کیلوگرم محموله بوده، به بیشترین برد 1000 کیلومتر و سقف پرواز 10668 متر دست می یابد.

راستوم-اچ

راستوم-اچ شباهت بسیاری به پهپاد اسرائیلی «هرون» دارد که باز هم نشان دهنده ارتباط صنعت پهپادی آنها با هند است. نمونه ای از این پهپاد با نام راستوم-2 برای اجرای مأموریت های تهاجمی تحت توسعه قرار دارد.

مهمترین طرح پهپادی هندی ها که در مراحل ابتدایی طراحی است، پهپاد تهاجمی «آئورا» نام دارد که با استفاده از طرح بال پرنده شباهت های زیادی با پهپادهایی نظیر «آر-کیو-170»، «نئورون» و «فانتوم ری» یافته است. هم از نظر علوم مختلف هوافضا و هم از بابت زیرسامانه های عملیاتی، این پهپاد یک جهش رو به جلو برای صنعت پهپادی هند به شمار می رود. قرار است این پهپاد کمتر از 15 تن جرم و دست کم 9هزار متر سقف پرواز داشته و در سال 2015 نخستین پرواز خود را به انجام برساند.

طرحی منتشر شده از پهپاد هندی آئورا

 

پاکستان؛ آهسته و پیوسته

سابقه پاکستان در صنایع هوایی هر چند با همسایه شرقی اش هند چندان قابل مقایسه نیست اما در زمینه پهپادها به مراتب بیشتر تلاش کرده است.

پاکستانی ها از اوائل دهه 1980 فعالیت های پهپادی خود را آغاز نموده و هر دو بخش خصوصی و دولتی آن در این زمینه فعالیت می کنند.

بیش از 30 نمونه پهپاد مختلف در این کشور ساخته شده که بیشتر شامل پهپادهای کوچک و متوسط با مداوت پرواز چند دقیقه تا کمتر از 8 ساعت است. برخی نمونه ها مانند پهپاد «فالکو» که تحت امتیاز ایتالیا ساخته می شود، به مداومت پرواز 14 ساعت دست یافته و البته از نظر زیرسامانه ها نیز در رده پیشرفته ترین پهپادهای پاکستان قرار می گیرند.

ظاهراً ساختار محبوب طراحان پاکستانی، بدنه استوانه ای یا مکعب مستطیلی، بال بالا، دم H شکل متصل به بالها و یک موتور ملخی در انتهای بدنه است که البته در بسیاری از پهپادهای متوسط دنیا نیز از گذشته تاکنون استفاه شده است.

به جز یک نمونه پهپاد هدف با نام «نیشان-تی-جی-1000» با موتور توربوجت به نظر می رسد بقیه نمونه های پاکستانی از موتورهای ملخی استفاده می کنند.

نمونه موتور جت از پهپاد نیشان

از جمله پهپادهای طراحی شده توسط این کشور می توان به «فلامینگو» با برد بیش از 200 کیلومتر، سقف پرواز تا 4200 متر، طول 5.18 و دهانه بال 7.31 متر و مداومت پروازی 6 تا 8 ساعت اشاره نمود.

فلامینگوی پاکستان

نمونه ای دیگر از محصولات پاکستانی، پهپاد «جاسوس» با دهانه بال نزدیک به 5 متر، سرعت 130 کیلومتر بر ساعت، برد 80 تا 100 کیلومتر، سقف پرواز حدود 3050 متر و مداوت پروازی 4 تا 5 ساعت است.

پهپاد جاسوس-2 پاکستان

پهپادهای عملیاتی پاکستان در مأموریت های شناسایی، هدف پرنده، عملیاتی انتحاری و آموزش هدایت پهپاد به کار می روند و طرح هایی برای ساخت پهپادهای مسلح نیز در این کشور دنبال می شود.

عمده انواع بومی پهپادهای پاکستانی دارای ساختار مشابهی هستند و در واقع هر چند از نظر کمیت، محصولات این کشور قابل توجه است اما سطح پیشرفتگی آنها تفاوت قابل توجهی با یکدیگر ندارند.

 

ترکیه؛ حرکت بلند پروازانه

کشور ترکیه با مونتاژ جنگنده آمریکایی اف-16 تجارب خوبی در برخی زمینه های تولید یک محصول پیشرفته هوایی بدست آورد هر چند که این به هیچ وجه به معنی ایجاد توانمندی طراحی بومی نبود.

تنوع محصولات پهپادی ترک ها با بیش از 10 نمونه مختلف، کم نیست اما جدی ترین حرکت این کشور در عرصه پرنده های بدون سرنشین با رونمایی از پهپاد آنکا(که تیها هم نامیده می شود) مشخص گردید.

 

صنایع هوایی ترکیه سال هاست در سایه ارتباط با صنایع پیشرفته دنیا اعتبار مناسبی برای خود کسب کرده که مونتاژ جنگنده اف-16 برای نیروی هوایی ارتش این کشور از نتایج چنین ارتباطی بود هر چند تاکنون حضور بین المللی پررنگی در مقایسه با صنایع کشورهای غربی از ترکیه دیده نشده است. بعلاوه سابقه ساخت تجهیزات و زیرسامانه های هواگردها نیز در ترکیه وجود دارد نظیر برخی سامانه های مخابراتی و یا تسلیحات هوایی.

به جز چند نمونه پهپاد کوچک و دست پرتاب، نمونه هایی هم در رده متوسط در بین محصولات این کشور دیده می شود. البته فرماندهان نظامی و سیاسی ترک به در اختیار گرفتن سریع بهترین محصولات غربی و البته رژیم صهیونیستی بیشتر اعتقاد داشته اند تا توسعه بومی محصولات. البته پهپادهای هدف نیز توسط صنایع این کشور ساخته شده است.

طرح پهپاد آنکا با دو نمونه اصلی شناسایی با مداوت پروازی بالا و رزمی برنامه ریزی شده است که نمونه اول در سال 2010 نخستین پرواز خود را انجام داده و طبق زمان بندی باید تا قبل از پایان سال 2012 به تولید برسد.

این پهپاد بزرگ با طول 8 متر، دهانه بال 17.3 متر، جرم 1600 کیلوگرم و برخورداری از یک موتور توربوپراپ به بیشترین سرعت 217 کیلومتر بر ساعت، برد نهایی 4896 کیلومتر، سقف پرواز 9144 متر و مداوت پروازی 24 ساعت دست می یابد.

پهپاد آنکا؛ محصول جاه طلبانه ترکیه

برخی کارشناسان نظامی عقیده دارند طراحان ترکیه ای با استفاده از مشاوران آمریکایی و اسرائیلی موفق به طراحی این پهپاد شده اند که تفاوت فاحشی با سایر محصولات ترکیه از نظر ابعاد و مقدورات پروازی دارد. حتی در صورت صحت نداشتن این مدعا، شباهت ساختاری آنکا با پهپادهایی چون پریدیتور آمریکا و هرمس-450 اسرائیل(که در اختیار ترکیه نیز هست) مشهود بوده و الگو برداری از این پهپادها را تأیید می کند که البته امری مرسوم برای کشورهای در حال توسعه تلقی می شود.

در هر صورت پهپاد آنکا برای کشور ترکیه یک گام جهشی محسوب می شود و سطح کیفی طراحی و تولید قابل قبول آن و اعتماد نظامیان ترک نشان دهنده عزم جدی این کشور در به نتیجه رساندن این برنامه است. خصوصاً که نمونه رزمی آن و تبلیغات گسترده برای ارائه آنکا در بازارهای بین المللی نیز مؤید همین مطلب است.

و اما ایران...

کشورمان ایران نیز که امروزه یکی از مهمترین قدرت های در منطقه غرب و جنوب غرب آسیا محسوب می شود از سال ها پیش و در واقع اواسط جنگ تحمیلی 8 ساله و تقریباً همزمان با هند و پاکستان فعالیت های خود بر روی هواپیماهای بدون سرنشین را آغاز کرده و امروز با گذشت بیش از دو دهه، ده ها نمونه از پهپادهای کوچک تا بزرگ را به تولید انبوه و استفاده عملیاتی در مناطق مختلف کشور رسانده است. محصولاتی که طی شدن روند گام به گام در توسعه آنها قابل تشخیص است.

خانواده پهپادهای متوسط مهاجر و ابابیل در نقش های شناسایی و هدف پرنده، پهپادهای موتور جت و دوربردشاهد و کرار با همین مأموریت ها و طرح های جدیدی همچون پهپاد سفره ماهی از معروف ترین نمونه های ایرانی هستند که پیش از این به معرفی آنها پرداخته بودیم. سفره ماهی دارای یک طراحی پیشرفته از نوع نزدیک به طرح های تلفیقی بال و بدنه است که در پهپادهای جدید و در حال توسعه در دنیا دیده می شود.

پهپادهای کوچک و متوسط هر سه کشور هند و پاکستان و ترکیه مشخصات قابل مقایسه و قابل رقابتی دارند و پرداختن به مقایسه ای جزئی بین آنها هدف این گزارش نیست.

دو کشور ایران و پاکستان در زمینه تنوع محصولات رده متوسط به هم بیشتر نزدیک هستند و هند و ترکیه به دلایلی که گفته شد کمتر بر روی تأمین نیاز از طریق محصولات صرفاً بومی تأکید داشته اند.

همچنین به جز محصولات پاکستانی جدید که فقط مونتاژ این کشور بوده و نه بومی، ضعف در زیرسامانه های لازم برای کنترل از راه دور در محصولات این کشور مشهود است. در حالی که بیشترین برد اعلام شده برای پهپاد های ایرانی که بدون کمک کشورهای خارجی توسعه یافته اند به 1000 کیلومتر می رسد.

پهپادهای شاهد با برد 700 و کرار با برد 1000 کیلومتر، هر دو مشخصات عملیاتی برتری هم از نظر سرعت و هم از برد و سقف پرواز نسبت به لاکشیای هندی و نیشان پاکستانی دارند در حالی که ترک ها هیچ نمونه قابل رقابتی با این دو محصول ایرانی ندارند.

پهپاد کرار، مسلح به بمب

با مقایسه ای بین سایر محصولات ایرانی که حاصل کار چندین مجموعه مختلف صنعتی هستند و بر مبنای اطلاعات رسمی منتشر شده مشاهده می شود در تمامی رده های پهپاد از نمونه هایی با دهانه بال کوچکتر از 20 سانتیمتر تا بیش از 10 متر، محصولاتی در کشورمان ساخته شده است و تنها در رده پهپادهایی مانند راستوم-اچ هند و آنکای ترکیه تاکنون اطلاعات زیادی اعلام نشده هر چند که در بین پهپادهای جدید نمایش داده شده در حاشیه رزمایش پیامبر اعظم-7، دست کم یک نمونه می تواند در این رده قرار بگیرد.

رسمی ترین اطلاعات منتشر شده از پهپادهای ایرانی با مداومت پرواز بالا در مورد پهپاد شاهد129 است که قابلیت پرواز به مدت 24 ساعت را داشته و همچنین امکان شلیک موشک سدید را دارد. بنابر این باید گفت تنها همین نمونه از پهپادهای کشورمان از هم اکنون با نسل بعدی راستوم-اچ و آنکای ترکیه که قرار است قابلیت شلیک موشک پیدا کنند رقابت می کند. البته از نوع پیشران مورد استفاده در  شاهد129 صحبتی به میان نیامده و در صورت استفاده از موتور توربوجت یا توربوفن باید آن را در سطحی بالاتر از آنکا و راستوم-اچ قرار داد زیرا توان رسیدن به سرعتهای بالاتری نسبت به این دو را خواهد داشت که با موتور توربوپراپ به دلیل محدودیت های ذاتی آن نمی توان رسید. برد بسیار زیاد این پهپاد که 1700 تا 2000 کیلومتر عنوان شده، دیگر موضوعی است که باید به عنوان یک ویژگی مهم به آن اشاره کرد.

نکته مهم اینجاست که متخصصان کشورمان از همان ابتدای راه صنعت پهپاد، در تحریم دولت ها و صنایع خارجی قرار داشته و با اتکا به توان داخلی موفق به توسعه و تولید بیش از 500 فروند از انواع مختلف هواپیماهای بدون سرنشین در این سال ها شده اند.

البته الگوبرداری از طرح های موفق و مطرح خارجی نیز در برخی پهپادهای جدید ایرانی مشهود است که به عنوان یک راه حل میانبر پذیرفته شده در طراحی محصولات، مورد قبول است اما توسعه زیرسامانه های مختلف حتی موتور و تولید انبوه آنها در داخل کشور به انجام می رسد که سبب سرپا ماندن صنعت پهپاد در کشورمان حتی با وضع تحریم های شدیدتر در چند سال اخیر شده است.

بنابراین به جرأت می توان گفت جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این صنعت نه تنها در منطقه بلکه در دنیا بسیار بالا بوده همانگونه که افتخاراتی نظیر تصویربرداری طولانی مدت و عبور از روی ناوهای هواپیمابر و ناوشکن های نیروی دریایی آمریکا و پایگاه های این کشور در زمان اشغال عراق در چند سال گذشته نیز اثبات عملی این جایگاه بوده است.

 

تاثیر گذاری در فضای داخلی ایران از جمله برنامه های اصلی رسانه های ضد ایرانی بوده است.

راه اندازی بی بی سی فارسی در دی ماه 87 خود گواهی بر این موضوع است که شروع فعالیت های گسترده رسانه ای در راستای پتانسیل مردمی در ماه های مانده به انتخابات ایران مدلی است که توسط جریان رسانه ای فارسی زبان غربی پدیدار می شود.

اما در این روزها با پدیده جدید مواجه شدیم که عکس این مطلب را می رساند و آن هم راه اندازی سایت انگلیسی زبان با حوزه تخصصی انتخابات ایران است،که این امر جدای از همه حواشی تاثیر این حادثه را در معادلات جهانی نشان می دهد.

 

در این راستا برادوی ورلد Broadway World نوشت، اولین سایت انگلیسی زبان که منحصرا به انتخابات ایران تعلق دارد با نام " دیده بان انتخابات ایران، Iran Election Watch" توسط عناصر ضدانقلاب راه اندازی شد. 
سایت انگلیسی زبان "دیده بان انتخابات ایران" یک رسانه آنلاین است که محور اصلی گزارش های آن اختصاص به انتخابات ایران در سال 2013 دارد. دنیس حسن زاده اجیری 29 ساله فارغ التحصیل دانشگاه تهران در رشته انسان شناسی و طراح وب سایت های رادیو فردا و رادیو آزادی اروپا می باشد که این سایت را نیز طراحی کرده تا برای تغذیه اطلاعاتی سایت های غربی که می خواهند به رصد اخبار انتخابات ایران بپردازند، فعالیت کند.
مسئولین این سایت نوشته اند : راه اندازی این سایت به زبان انگلیسی بدلیل اهمیت انتخابات ایران می باشد که گفته شده است "انتخابات ایران دنیا را عوض خواهد کرد."
متولیان این سایت هدف خود را تعامل معنی دار با مخاطبان جهانی و کسانی که علاقه مند به رصد اخبار انتخاباتی هستند معرفی نموده اند. 
اعضای اصلی تشکیل دهنده این سازمان رسانه ای گروهی از خبرنگاران تحصیل کرده در داخل و خارج از ایران است. اعضای اصلی سایت عبارتند از:
1- دنیس اجیری: دریافت کننده جایزه از انجمن خبرهای آنلاین در سال 2012 می باشد. وی همچنین ویرایشگر ویژه و طراح سایت رادیوآزادی اروپا و بخش فارسی رادیو آزادی می باشد.

 

دنیس اجیری


2- نیما تمدن: عضو انجمن روزنامه نگاری و کارشناسی رسانه واشنگتن دی سی در اندیشکده جنگ و صلح آمریکا است. او همچنین دانشجوی کارشناسی ارشد رشته روزنامه نگاری در یک دانشکده آمریکایی می باشد. 
3- مایکل هیرشمن: روزنامه نگار
دنیس اجیری مدعی شده است : این سایت برای مقابله با سانسور و رسیدن به درک ذاتی از آزادی بیان، آزادی مذهب و البته آزادی مطبوعات طراحی شده است. 
اجیری در ادامه انگیزه خود از طراحی سایت گفت: ما ضرب المثلی در زبان فارسی داریم که می گوید: "قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود" ماخبرنگاران نیز در کنار یکدیگر جمع شده ایم تا بتوانیم به اهدافمان (افشاگری درباره حکومت ایران) برسیم.البته با سرمایه های کلان و بی سروته سازمان سیا که متقبل هزینه های ناشی از چنین فعالیت هایی می باشد تا به اهداف خود در زمینه باصطلاح براندازی سیاسی که بیشتر شبیه به یک خواب آشفته و بدون تعبیر است ، دست یابد.

 

 

 رفتار نتانياهو از تهديد ايران براي اسرائيل خطرناك‌تر است

 

به گفته گلدبرگ، پس از انتخاب شدن فلسطين به عنوان عضو ناظر در سازمان ملل، اوباما در جمعي خصوصي گفت "اسرائيل نمي‌داند كه منافعش‌ در چه چيزي است". وي همچنين در مورد تصميم نتانياهو به ادامه شهرك‌سازي‌ها گفته است: نتانياهو دارد اسرائيل را به سوي انزواي كامل بين‌المللي مي‌برد.

 

به اعتقاد اوباما، اگر دولت كوچك اسرائيل كه در منطقه‌اي نه چندان مهمان‌نواز تشكيل شده، تنها دوست و متحد خود – آمريكا – را از دست بدهد، نابود خواهد شد. ايران تهديدي كوتاه مدت براي اسرائيل است، اما رفتار مقامات خود اسرائيل در بلند مدت دولت اسرائيل را تهديد مي‌كند.

 

گلدبرگ در مقاله خود در مورد نظر اوباما پيرامون موضوع فلسطين اظهار مي‌دارد: اوباما معتقد است نتانياهو سياستمداري بزدل است اما رهبري بلامنازع در اسرائيل است كه با اين حال تمايلي به استفاده از سرمايه سياسي در جهت پيشبرد طرح سازش و توافق با فلسطين ندارد.

 

اين روزنامه‌نگار نزديك به كاخ سفيد همچنين از تمايل جان كري به از سرگيري روند سازش اشاره ‌مي‌كند اما خاطرنشان مي‌كند كه اوباما اشتياق كمتري نسبت به اين موضوع دارد. باراك اوباما نتانياهو را گرفتار لابي شهر‌ك‌نشينان در اسرائيل مي‌داند كه به هيچ عنوان تمايلي به گرفتن ژست‌هاي سازشكارانه در برخورد با فلسطينيان ندارد و به همين دليل تلاش ديپلماتيك از جانب رئيس جمهور آمريكا در چنين شرايطي چندان هوشمندانه نيست.

 

وي در پايان اين نكته را از جانب اوباما يادآور مي شود كه اسرائيل در رأي‌گيري بعدي سازمان ملل بيش از پيش خود را منزوي خواهد ديد.

 

گفتني است جفري گلدبرگ روزنامه‌نگار مشهور و با سابقه آمريكايي نزديك به مقامات كاخ سفيد و با سابقه فعاليت در واشنگتن پست، جروزالم پست، نيويوركر، نيويورك تايمز، بلومبرگ، نشريه آتلانتيك و ... است.

 

 برخی معتقدند که بی بی سی زرنگ است، راست می‌گوید؛ اما نه همیشه. به وقت و بزنگاه دروغ می‌گوید و  سعی می‌کند زرورق‌پیچش کند تا به استناد همین زرورق و راست‌هایی که مخاطب قبلا از او شنیده است دروغ را باور کند. اما اخبار این رسانه انگلیسی خود  می گویند که بی بی سی نه به وقت و نه بزنگاه، بلکه معمولا دروغ می گوید. این که چگونه این کار را می کند نیاز به دقت زیادی دارد، به همین خاطر دروغ هایش را راست می نماید.

این گزارش نشان می دهد که بی بی سی چطور تاریخ را عوض می کند؛ دو ماجرای تاریخی بی ربط را پشت سر هم روایت می کند؛ حرف هایی را جعل می کند؛ دروغ هایی را از زبان کارشناسانش دائما تکرار می کند؛ از جانب دیگران بیانیه صادر می کند؛ هر چیزی را سیاسی می بیند و امنیتی؛ هر خبری که منبعش مقامات رسمی جمهوری اسلامی باشند را زیر سوال می برد، سنگ پراکنان به جمهوری اسلامی را تایید می کند؛ برای رهبرانش خط و نشان می کشد و دست آخر هم مجریانش ژست بی طرفی می گیرند. اینها همه گوشه ای است از رسانه­ای که دختران مجرد را مادران داغدار می خواند؛ همکاری با همکارانش تکذیب می کند؛ برای جمهوری اسلامی کلاهک های هسته ای می سازد و آنقدر دروغ می گوید که  صدای فعالان بین المللی را هم در می آورد.

گزارش مستند پنجاه دروغ بی بی سی، مشتی بر خروار دروغ هایی انداخته که هر روز از شبکه سلطنتی بی بی سی برای مخاطبینی به نمایش گذاشته می شود که گمان می کنند «بی بی سی گاهی دروغ می گوید». مشتی که تنها گویای تنوع و فراوانی این دروغ هاست.

1- دختر مجردی که در بی بی سی مادر شد؛

گوینده بخش خبری بی بی سی فارسی چهارشنبه 28دسامبر (7دی) گفت: «یکی از "مادرانی" که در اعتراض به بازداشت فرزندان خود، در پارک لاله تهران بست می نشستند، بازداشت شد. "ژیلا کرم زاده" بهمن ماه سال 88 بازداشت و حدود یک ماه زندانی شد و دادگاه بدوی در فروردین ماه او را به چهار سال زندان محکوم کرد.

خانم کرم زاده، زمانی که برای گرفتن گذرنامه به اداره گذرنامه مراجعه کرده بود، دستگیر و برای اجرای محکومیت به زندان منتقل شد.»

خدیجه مقدم (فعال فمینیست) که به عنوان مطلع و برای اعلام همبستگی با زن بازداشت شده، با تلویزیون فارسی بی بی سی ارتباط تصویری برقرار کرده بود، سخنان جالب توجهی را بر زبان آورد.

وی در معرفی ژیلا کرم زاده عنوان کرد: «دلم می خواهد این را بگویم که ایشان یک شاعر جوان دلسوزی است که حتی ازدواج نکرده و خودش مادر نیست(!) ولی به قدری متعهد است که همه بچه های ایران را فرزند خودش می داند.!!» به نظر می رسد دست اندرکاران بنگاه سخن پراکنی انگلیس، فرصت کافی برای توجیه کردن منبع مطلع خود نداشته اند و فراموش کرده اند اظهارات وی را پیش از مصاحبه، چِک کنند.

2- دروغ بی بی سی درباره نماز میت ناصر حجازی

شبکه خبری بی‌‌بی‌سی فارسی، وابسته به دولت انگلیس در گزارش خبری خود از مراسم تشییع پیکر ناصر حجازی، مدعی شد حجت‌الاسلام حسن خمینی بر پیکر وی نماز میت خوانده است. شبکه خبری بی‌بی‌سی فارسی در گزارش خود، آورده است: "در حضور نام های بزرگ فوتبال ایران، سیدحسن خمینی، نوه آیت الله روح الله خمینی، مراسم نماز میت را در استادیوم آزادی به جای آورد و در حالیکه جمعیت حاضر، یکپارچه نام حجازی را فریاد می کردند، مراسم تشییع ادامه یافت" به گزارش «نسیم»، نماز میت مرحوم ناصر حجازی توسط حجت الاسلام مالک مسئول فرهنگی باشگاه استقلال تهران در ورزشگاه آزادی تهران اقامه شد.

3- اعتراض های لندن و دروغ بزرگ بی بی سی

جرقه اعتراض های گسترده لندن به قتل رسیدن جوان سیاه پوستی بود که این حادثه به سرعت احساسات و عواطف مردم بریتانیا تحریک کرد و در اعتراض به قتل این جوان 29 ساله به خیابان آمدند و طولی نکشید که تقریبا تمامی شهرهای اصلی انگلستان یکپارچه خشم شد. این خبر مهم از سوی شبکه جهانی بی بی سی این طور منعکس شد: «پلیس احتمال می دهد که این فرد در درگیری با یک گروه رقیب محلی کشته شده. به گفته برخی اهالی محل، طی این درگیری سه اتومبیل به تعقیب و گریز پرداختند در حالی که به علت اوضاع نا آرام محله، ظاهرا پلیس برای جلوگیری از این درگیری در محل حضور نداشت.» این جهت گیری بی بی سی ساکنان تاتنهام را خشمگین کرد و اعتراضات موج گسترده تری را به خودگرفت.

تا این که بعد از یک هفته از خشم مردم، بی بی سی حادثه کشته شدن مارک مورگان (Mark Morgan) را با این تیتر «اطلاع‌رسانی در مورد مرگ "مارک دوگان" گمراه‌کننده بود» اصلاح کرد. این رسانه دولتی بااذعان به اینکه مرگ "مورگان" باعث براه افتادن موجی از اعتراضات در محله تاتنهام لندن شد در یک خط توضیح داد:

«مارک دوگان 29 ساله بر اثر تیراندازی پلیس کشته شد.»

*خط و نشان بی بی سی

شبکه بي‌بي‌سي فارسی در تاریخ 26 شهریور 90 اقدام به پخش مستندی با عنوان "خط و نشان رهبر"  به تهیه کنندگی و روایت گری "بزرگمهر شرف الدین" کرد. بنابر ادعای بي‌بي‌سي این مستند درباره چگونگی رهبر شدن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است. راوی به به صورت کلی هدف از این مستند را معرفی می کند؛ «علی خامنه‌ای چگونه رهبر ایران شد و چگونه رقیبانش را از راه برداشت». پاره ای از ادعاهای دروغ در این مستند بدین شرح است:

4. بي‌بي‌سي در این جمله، رسیدن به مقام ولایت را به عنوان مسابقه قدرت میان مسئولان نظام معرفی می کند و با نادیده گرفتن نقش خبرگان رهبری در انتخاب شخص اصلح برای مقام ولایت، مقام معظم رهبری را به عنوان شخصی نشان می دهد که از ابتدا به دنبال رسیدن به قدرت و حکومت بوده است؛ بي‌بي‌سي فارسی همچنین از واژه "رقیبانش" استفاده می کند و تا انتهای مستند هیچ حرفی از معرفی این رقیبان توهمی به میان نمی آورد.

5. بی بی سی پدر مقام معظم رهبری را شخصی گوشه گیر  و جدا از مسائل سیاسی قلمداد می کند و حتی برقراری ارتباط میان مقام معظم رهبری در همان دوران جوانی با رجال سیاسی را بر خلاف خواسته پدرش توصيف مي‌كند. حال آن که بنا بر اسناد آیت الله سید جواد خامنه ای ابوي مقام معظم رهبري، از خانواده ای عالم و مجتهد بوده است و همواره با سیاست های دیکتاتوری رضاشاه مخالف بوده و مبارزه می کرده است. مقام معظم رهبری در توصیف ایشان می فرمایند : " پدرم با هر کاری که رضا خان پهلوی کرده بود، مخالف بود؛ از جمله اتحاد و شکل از لحاظ لباس و دوست نمی داشت همان لباسی را که رضا خان به زور می گوید، بپوشد. "

پدر مقام معظم رهبری

6. با توجه به توصيف بزرگمهر، مقام معظم رهبري براي اولين مرتبه و به دليل فعاليت‌هايش در مسجد كرامت، توسط ساواك دستگير شده است. ( رهبر انقلاب از سال1350 تا 1353 در مسجد کرامت تدریس دروس اسلامی داشتند. با توجه به اسناد ساواک و خاطرات معظم له، ایشان شش مرتبه توسط نیروهای ساواک دستگیر شده اند که اولین دستگیری ایشان در سال 1341 بوده که از سوی امام خمینی (ره) حامل پیامی برای آيت الله ميلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبليغاتى روحانيون در ماه محرّم و افشاگرى عليه سياست هاى آمريكايى شاه و اوضاع ايران و حوادث قم بوده است.

7. در این مستند راوی بی بی سی می گوید: "با سرنگونی شاه و پیروزی انقلاب، خامنه ای به تهران می رود"، که باز هم به این اظهار نظر، دروغی تاریخی است؛ برای نقد این دروغ، نیاز به توضیحی اجمالی درباره تشکیل شورای انقلاب است. شورای انقلاب به فرمان امام خمینی (ره) در فرانسه و با فرمان دادن به شهید مطهری تشکیل شد ؛ یعنی شورای انقلاب قبل از ورود امام به ایران و پیروزی نهایی انقلاب اسلامی تشکیل شده است و امام در فرانسه فرمان تشکیل این شورا را صادر کردند  و مقام معظم رهبری یکی از افرادی بودند که توسط امام خمینی (ره) برای این شورا انتخاب شده بودند و بعد از اطلاع از فرمان امام خمینی (ره) توسط شهید مطهری به ایشان و قبل از پيروزي انقلاب، به تهران مراجعت کردند.

8. گوینده در ادامه معرفی مقام معظم رهبری دوستی ایشان با شهید آیت الله بهشتی و حجت الاسلام رفسنجانی را اینگونه توصیف  می کند: " دوستی اش با اکبر هاشمی رفسنجانی و آیت الله محمد بهشتی دو چهره کلیدی انقلاب، او را به حلقه آیت الله خمینی نزدیک تر می کند.

" برای رد کردن این دروغ بی بی سی نیازی به توضیح چندانی نیست، در موضوع تشکیل شورای انقلاب به انتخاب مقام معظم رهبری توسط امام خمینی (ره) اشاره شد و در پیامی دیگر از امام خمینی (ره) آشنایی معظم له با امام خمینی (ره) قبل از انقلاب مشخص می شود: اینجانب [امام خمینی ره] که از سال های قبل از انقلاب با جنابعالی [آیت الله خامنه ای] ارتباط نزدیک داشته ام و همان ارتباط بحمدالله تعالی تا کنون باقی است، جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کنید، می دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.

9. بنی‌صدر در گفتگو با بی بی سی درباره مقام معظم رهبری و مخالفت با حضور وی در شورای انقلاب می گوید: "در آغاز کارم اغلب نمی‌دونستند اینها عضو شورای انقلابند، وقتی هم دانستند همه تعجب می کردند، که چی مثلا، آدم هایی که نقششون چی بوده در انقلاب، آقای خامنه ای زندان رفته تبعید رفته، همین". این جملات دروغ بنی صدر در حالی از مستند بی بی سی بیان شد که اولا وی، بعد از مقام معظم رهبری و بواسطه تشکیل دولت موقت و به همراه چند نفر دیگرعضو شورای انقلاب شدند. ثانیا، این ادعای بنی صدر که کسی این افراد را نمی شناخت و همه تعجب می کردند، مبهم است و معلوم نیست منظور وی چیست، ولی به نظر می رسد منظور بنی‌صدر، اعضای دولت موقت هستند که بعد از پیروزی انقلاب و با تشکیل دولت موقت وارد شورای انقلاب شدند. ثالثا، اینکه کسی اعضای شورای انقلاب را نمی شناخت ادعای خنده داری به نظر می رسد، زیرا اعضای اولیه شورای انقلاب کسانی همچون آیت الله شهید محمد بهشتی، شهید مطهری، حجت الاسلام هاشمی،  آیت الله علی خامنه ای وآیت الله طالقانی و... بوده اند.
بني صدر همچنين به راحتي سوابق انقلابي مقام معظم رهبري را ناديه گرفته و مي‌گويد: آقای خامنه ای زندان رفته تبعید رفته، همین، در حالي كه بني صدر يك روز هم در زندان و يا تبعيد به سر نبرده است.

10. در ادامه مستند خط و نشان رهبر، با به تصوير كشيدن قسمت‌هايي از حضور رهبر معظم انقلاب در مناطق جنگي و عملياتي، راوي مي‌گويد: در روزهايي كه نزديكان آيت‌الله خميني، هر كدام گوشه‌اي از كشور را در اختيار گرفتن، سهم علي خامنه‌اي وزارت دفاع شده است". اين مسئله با واقعيت تاريخي تطابق ندارد زيرا مقام معظم رهبري هيچ‌گاه وزير دفاع نبوده و حضور در جبهه‌هاي جنگ بواسطه سرپرستي ايشان بر سپاه پاسدارن، جايگاه نماينده امام در شوراي عالي دفاع و علاقه شخصي ايشان براي حضور، جنگيدن و  بازديد از مناطق جنگي و عملياتي بوده است.

11. در ادامه بي‌بي‌سي با تحريف منابع و تصاوير تاريخي موضوع ديگري را به مخاطب القا مي‌كند. راوي  بی بی سی مي‌گويد: "نماينده‌هاي حامي ابوالحسن بني‌صدر در مجلس درباره تلفات كرخه كور، از علي خامنه‌اي توضيح مي‌خواهند، آقاي خامنه‌اي در پاسخ مديريت رئيس جمهور بر جنگ را زير سؤال مي‌برد". بي‌بي‌سي بلافاصله بعد از اين عبارت، صحنه‌اي را نشان مي‌دهد كه مقام معظم رهبري در مجلس عليه بني‌صدر صحبت مي‌كند. با كمي دقت به اين صحنه متوجه مي‌شويم كه اين فرمايشات مقام معظم رهبري در جلسه رأي عدم كفايت مجلس به بني‌صدر در تاريخ 31 خرداد 1360 است و  نه در پاسخ به سوال نمايندگان حامي بني‌صدر از رهبر معظم انقلاب و اصولا وجود چنين پرسش و پاسخي جعلي و دروغ است.

12. بي‌بي‌سي درباره عزل بني‌صدر هيچ اشاره‌اي به اختلافات ميان بني‌صدر با ديگر مسؤلان و حتي عزل بني‌صدر از فرماندهي كل قوا توسط امام خميني در 24 خرداد 1360 ندارد و تنها عامل عزل بني‌صدر را فرمايشات مقام معظم رهبري توصيف مي‌كند، در حالي كه رأي به عدم كفايت بني‌صدر بدون هيچ گونه استيضاحي انجام گرفت و اين عدم كفايت 6 روز بعد از عزل بني‌صدر از سمت فرماندهي كل قوا توسط امام خميني (ره) بوده است. (بني‌صدر رد جلسه مجلس شركت نكرد و عملا استيضاحي صورت نگرفت) راوي بی بی سی با استفاده از سخنان مقام معظم رهبري در همان جلسه 31 خرداد و نشان دادن تصاوير بعدي مجلس عزل بني‌صدر مي‌گويد: "در مجلسي انباشته از اعضاي حزب جمهوري اسلامي، اين حرف‌ها كبريتي است در انبار باروت، استيضاح رئيس جمهور كليد مي‌خورد، اينجا رأي نمايندگان به عدم كفايت بني‌صدر."

13. درباره موضوع تحميلي بودن نخست وزير از طرف مجلس و امام خميني (ره)، تحميلي در دوره اول  وجود نداشته و دور اول نخست وزيري ميرحسين موسوي با هماهنگي و رضايت مقام معظم رهبري بود و تنها در دور دوم  رياست جمهوري، امام پيشنهاد نخست وزيري ميرحسين موسوي را به ايشان دادند.


14. در بخش ديگري از مستند، نوبت به انتخاب مقام مظم رهبري در مجلس خبرگان رهبري مي‌رسد: راوي بی بی سی در كنار پخش قسمتي از مجلس خبرگان رهبري و سخنراني حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني، مي‌گويد:" در مجلس خبرگان رهبري، اكبر هاشمي رفسنجاني نقش اساسي را در رهبر شدن خامنه‌اي بازي مي‌كند." اين استدلال درباره به رهبري رسيدن مقام معظم رهبري توسط حجت‌الاسلام هاشمي، كاملا با واقعيت و تاريخ معاصر تفاوت دارد؛ صحبت‌هاي جناب آقاي هاشمي درباره نظر امام خميني (ره) نسبت به مقام معظم رهبري بعد از انتخاب معظم‌له به عنوان رهبر انقلاب است، يعني اكثريت خبرگان رهبري با انتخاب آيت‌الله خامنه‌اي به عنوان رهبر بعدي به اجماع رسيدند و آقاي هاشمي نيز بعد از انتخاب مقام معظم رهبري در تأييد اين انتخاب، خاطره فوق را از امام خميني (ره) نقل مي‌كنند.

15. مستند ساز  بی بی سی همچنين شيخ علي تهراني را به عنوان يكي از اساتيد مقام معظم رهبري مي‌شمارد كه اين حرف نيز همچون ساير استدلال‌هاي بزرگمهر واژه‌اي جز دروغ بر آن نهاده نمي‌شود.

 

16. بی بی سی در بخش دیگری از مستند خود، به نقل از منتظري انتخاب مقام معظم رهبري را ابتذال مرجعيت شيعه معرفي كرده است، در اينجا يادآوري نامه منتظري به رهبر معظم انقلاب به عنوان انتخاب ايشان از سوي خبرگان رهبري براي اثبات دروغ بودن و تحريف تاريخ از سوي بي‌بي‌سي كمك شاياني مي‌كند.

متن پیام آقای منتظری جهت عرض تبريك به مقام معظم رهبري:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید علی خامنه ای رهبر منتخب جمهوری اسلامی ایران دامت برکاته
پس از سلام و تحیت و تسلیت به مناسبت ضایعه جبران ناپذیر و مصیبت عظمای عالم اسلام ، ارتحال روح خدا، پیشوای عالیقدر آزادگان و مستضعفان جهان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران قائد عظیم الشأن حضرت آیت الله العظمی امام خمینی ( قدس سره الشریف ) که به همه جهانیان درس فداکاری و مبارزه و قیام در برابر طاغوت ها و مستکبران را آموخت ، از خداوند قادر متعال مسئلت می نمایم جنابعالی را که فردی لایق و متعهد و دلسوز و در دوران مبارزات و انقلاب تجربه ها آموخته و همواره مورد حمایت رهبر بزرگ انقلاب بوده اید در انجام مسئولیت خطیر رهبری که مجلس خبرگان به جنابعالی محول نموده است یاری نماید....
۲۳/۳/۱۳۶۸
حسینعلی منتظری


همان‌طور كه ديده مي‌شود در اين نامه جز تأييد انتخاب شايسته مجلس خبرگان و همچنين تأييد شخصيت مقام معظم رهبري از زبان منتظري، برداشت ديگري نمي‌توان از آن داشت و هيچ عباراتي همچون ابتذال مرجعيت شيعه در اين پيام رؤيت نمي‌شود.
17. از ديگر اظهارات مطرح شده در اين مستند، اشاره به زمان رياست جمهوري جناب آقاي هاشمي رفسنجاني است، مستندساز بی بی سی مي‌گويد: " اولين قرباني اكبر هاشمي رفسنجاني است، دوست ديروز آقاي خامنه‌اي و رئيس جمهور آن روز، اين‌بار آيت‌الله خامنه‌اي مي خواهد به او ثابت كند كه رياست جمهوري در ايران تنها سمتي تشريفاتي است".بزرگمهر در اين عبارات ادعا مي‌كند كه آيت‌الله خامنه‌اي به دنبال نشان دادن تشريفاتي بودن جايگاه رياست جمهوري است.

با كمي مطالعه در بازنگري قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، مشخص مي‌شود كه جايگاهي به عنوان نخست‌وزيري وجود ندارد و تمامي وظايف نخست‌وزير منتقل به رئيس جمهور مي‌شود، يعني ديگر جايگاه رياست جمهوري به مانند دهه شصت، از حداقل مديريت برخوردار نبوده و رئيس جمهور به عنوان رئيس هيئت دولت و قوه مجريه مي‌بايست نسبت به مسائل اجرايي كشور نظارت داشته و جوابگو باشد.

18. راوی بی بی سی با اشاره به موضوع استعفای مجلس ششم  در سال 1382در ادامه می گوید: "در بیرون از مجلس انتقاد از رهبر بهای سنگین تری دارد. شاید جالب ترین قسمت این مستند استفاده جالب و خنده دار بی بی سی از تصاویر غائله 18 تیر 78 است، از سوی دیگر هیچ غائله ای در سال 82 به دلیل بسته شدن روزنامه در کشور وجود ندارد. اینکه تصاویر پخش شده درباره غائله 18 تیر 78 است، نیاز به اثبات ندارد زیرا در همان صحنه های پخش شده در این مستند تاریخ ضبط فیلم در بالای سمت راست تصویر دقیقا زیر لوگوی بی بی سی وجود دارد "18 تیر 78"، این طنز تصویری  بی بی سی یعنی برگشتن از سال 82 و ماجرای استعفا، به تاریخ 78 و ماجرای کوی دانشگاه!!!

 بی بی سی و روایت های دروغینش از دفاع مقدس

19. مستند دو سرباز؛ دروغ پردازی بی بی سی در مورد دفاع مقدس

شبکه تلویزیونی بی بی سی در تاریخ 24سپتامبر (2مهر) همزمان با هفته دفاع مقدس با پخش مستند جنجالی"دوسرباز" که سال گذشته هم به همین مناسبت از بی بی سی پخش شده بود (و مورد نقد صدا و سیما و دیگر رسانه های داخلی قرار گرفت) به تخریب ارزش های انقلاب و دفاع مقدس پرداخت. اما در مستند "دوسرباز" نکات قابل توجه زیادی وجود دارد که تنها یکی از نقدهای جالبی را که سال گذشته در رسانه ها منتشر شد در این قسمت می آوریم: در این مستند «بی بی سی سعی داشت تا به مخاطب القا ‌کند که نبرد هشت ساله ایران با ارتش بعث صدام صرفاً نبرد "صدام" و" امام" است و سراسر شکست است و سرافکندگی. نگارنده قصد دارد در این یادداشت برنامه پخش شده بی بی سی را از نظر صحت و سقم اسنادی و نیز کار رسانه‌ای و عملیات روانی بررسی نماید. راوی بی بی سی در این مستند ادعا می کند یک رزمنده داوطلب ایرانی و یک سرباز عراقی در خلال عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر یکدیگر را ملاقات می کنند و رزمنده ایرانی دلش برای سرباز مجروح عراقی می سوزد و او را از دست تیر خلاص زن های جمهوری اسلامی! (اتهام جدید بی بی سی علیه دفاع مقدس) نجات می دهد و سپس بعد از نزدیک به 30 سال آنها اتفاقی در کشور کانادا! در حالی که جفتشان از تالمات جنگ از نظر روحی بسیار بهم ریخته اند یکدیگر را در یک مرکز روان درمانی ملاقات می کنند و این ملاقات به گوش "ژیار"که او نیز اتفاقی چند کوچه پایین تر است می رسد و اتفاقی به این بزرگی رخ می دهد که این دو باز یکدیگر را می بینند!


20. بی بی سی در این مستند ادعا می کند: «پس از آزادسازی خرمشهر در سال 1361 معادله جنگ به نفع ایران تغییر کرد. در بیشتر جبهه ها نیرو های عراق به پشت مرزهای رسمی دو کشور عقب رانده شدند و"صدام حسین" حاضر به قبول آتش بس شد؛ اما "آیت الله خمینی" این جواب را برای او فرستاد: (قسمتی از سخنرانی امام خمینی در 24 اسفند 1360) به صدام می گویم که من یک راه برای تو سراغ دارم و آن راه انتحار است.» بی بی سی با شیطنت سخنان سال 60 امام را به جای پاسخ به درخواست آتش بی عراق در سال 61 جا زد. 
21.در این مستند بی بی سی چنین ادعا می شود که امام خمینی به خاطر خصومت شخصی با صدام جنگ را ادامه داد و آتش بس را نپذیرفت! در حالی که  در آن دوران همچنان بخشی از خاک ایران در تصرف نیروهای بعثی صدام بود از اینرو امام خمینی (ره) هر گونه پذیرش آتش بس را رد نمودند.

22. در بخشی از این مستند بی بی سی، ترانس کلارک سفیر سابق انگلیس در بغداد ادعا می کند هر دو رهبر با غرب دشمن بودند. این ادعای کلارک 180 درجه در تقابل با منبع مهمی از تاریخ جنگ قرار دارد. کتاب "ویرانی دروازه شرقی" نوشته "وفیق السامرایی" ژنرال ارشد استخباراتی عراق که رسما در این کتاب عنوان می شود که آمریکایی ها و غربی ها اطلاعات جبهه ایران را به روز به اطلاع عراق می رساندند حتی درحد زدن خاکریز در روزی جدید. (کیهان: 8 مهر 1389)

 

 موشک های نظامی ساخته شده اند تا مواد منفجره را به محل هدف برسانند و پس از اصابت، با انفجار حاصله آن را از بین ببرند. این محموله در بخشی از موشک که اصطلاحاً به آن سر جنگی(کلاهک جنگیWarhead-) گفته می شود قرار می گیرد.


در موشک های بالستیک قدیمی و برخی از موشک های بالستیک فعلی، سر جنگی ثابت است یعنی موشک در مرحله نهایی حرکت، به همراه کل بدنه خود به سمت زمین می آید. در حالی که در موشک های جدید، سرجنگی جدا شونده است بدین معنی که بخش مربوط به محموله انفجاری پس از مرحله اوجگیری از موشک جدا شده و به سمت زمین حرکت می کند.

خانواده موشک های بالستیک ایرانی که بیشترین تعداد آنها را نمونه های گوناگون شهاب تشکیل می دهند از انواع این سرجنگی ها بهره مند هستند که هر یک مربوط به عملیات خاصی است. از اینرو در این گزارش بیشتر به بررسی کلاهک های جنگی موشک های بالستیک از نسل شهاب می پردازیم.

این کلاهک ها صرف نظر از ثابت یا جدا شونده بودن، دستکم از سه منظر قابل بررسی و مقایسه هستند: وجود قابلیت هدایت، خصوصیات شکلی و نوع محموله جنگی.

در صورت جدا شونده نبودن، وجود قابلیت هدایت و تصحیح مسیر برای کلاهک بستگی به خود موشک دارد. عمده موشک های بالستیک با استفاده از سامانه کنترل بردار رانش راهبری(کنترل) می شوند بنابراین پس از اتمام سوخت و خاموش شدن پیشران، قابل هدایت و راهبری نیستند.

سرجنگی های جدا شونده نیز معمولاً ‌فاقد هدایت هستند و از اینرو به صورت ذاتاً‌ پایدار طراحی می شوند تا پس از ورود مجدد به جو و ایجاد نیروهای آیرودینامیکی بر اثر حرکت روی بدنه به سمت زمین جهت گرفته و به مختصات انتهایی مسیر حرکت خود برسند. برخی از کشورها نظیر هند برای ساخت کلاهک هایی که در قوس نزولی مسیر پرواز قابل  هدایت باشند تلاش کرده اند.

از آنچه در ظاهر پیداست، می توان نتیجه گرفت سرجنگی های موشک های بالستیک ایرانی از نسل شهاب و نمونه های توسعه یافته از روی آن از نوع هدایت شونده با سطح آیرودینامیکی نیستند و در صورتی که از موتورهای راکتی کوچک واکنشی به عنوان راه حل معمول در پرتابه های خارج از جو(یا سایر راه های ممکن)  در آنها استفاده نشده باشد این کلاهک ها پس از خاموش شدن پیشران موشک و طبعاً پس از جدایی از بدنه موشک قابل تصحیح مسیر نیستند.

تنها موشک بالستیک کوتاه برد فاتح-110 با توجه به بهره مندی از بالک های کنترلی روی سرجنگی، تا انتهای مسیر قابل هدایت و راهبری است. برخی از نمونه های فاتح به نظر می رسد دارای سرجنگی جدا شوند باشند هر چند که برای موشکی در این رده، چنین چیزی مرسوم نیست.


موشک کوتاه برد فاتح-110


از نظر ظاهری، اولین انواع سرجنگی های شهاب، مخروطی ساده بودند که بعدها با دو نوع دیگر، تنوع یافتند. نوعی که در اینجا آن را «سه مخروطی» می نامیم با دو بخش مخروطی که اولی زاویه بیشتری دارد شروع شده و به واسطه یک حجم استوانه ای با طول قابل توجه به بخش مخروطی سوم می رسد. این ترکیب به نظر می رسد امروزه معمول ترین ترکیب هندسه ظاهری کلاهک های جنگی موشک های بالستیک کشور است زیرا علاوه بر خانواده شهاب، در موشک های قیام و سجیل-1 و 2 و عاشورا و قدر-1 و قدرF نیز دیده می شود.

نوع دیگر که آن را «دومخروطی» می نامیم، با یک حجم مخروطی از دماغه شروع شده و به واسطه یک حجم استوانه ای کوتاه به بخش مخروطی انتهایی می رسد.


انواع شکل ظاهری سرجنگی از سمت راست، دو مخروطی، سه مخروطی و مخروطی ساده


تحلیل های کارشناسان خارجی در باره این سه نوع طرح کلاهک بسیار جالب است. آنها با استفاده از نرم افزار های تحلیل دینامیک سیالات محاسباتی(CFD) و مکانیک پروازی، با فرض یک توزیع جرم همگن در داخل کلاهک که از نوک دماغه شروع شده و تا طول های مختلفی نزدیک به انتهای آن ادامه یابد شبیه سازی هایی را اجرا کرده و به این نتیجه رسیده اند که نوع سه مخروطی از دو نوع دیگر ضریب نیروی مقاوم(درگ) کمتری دارد؛ نوع دو مخروطی از دو نوع دیگر پایداری بیشتری دارد و بیشترین حجم محموله در شرایط ثابت در این نوع قابل انباشتن است. البته خواص دو نمونه جدیدتر به هم نزدیک تر است تا به نمونه قدیمی تر از سرهای جنگی موشک های شهاب.



سه نوع کلاهک روی سه نسل از موشک شهاب


هر چند در این تحلیل ها از فرضیات ساده کننده هم استفاده شده است اما با توجه به یکسان گرفتن عوامل تأثیرگذار مختلف برای هر سه نوع، می توان به این نتایج توجه و اعتماد نسبی کرد.

می دانیم سرجنگی موشک های دوربرد از جو خارج شده و پس از طی بخش قابل توجهی از مسیر خود در خارج از آن مجدداً به جو بازگشته و به سوی هدف سرازیر می شوند. در این شرایط و با توجه به نبود هدایت، کلاهک پایدارتر مناسب تر است پس منطقی خواهد بود که در نسل های جدید شهاب، قیام و سجیل خبری از نوع مخروطی ساده نباشد. خصوصاً با توجه به کم بودن ضریب نیروی مقاوم این طرح کلاهک، رسیدن موشک سجیل به سرعت تا 12 ماخ(بیش از 4000 متر بر ثانیه) در هنگام اصابت به هدف ممکن شده است.


موشک دوربرد سجیل با کلاهک سه مخروطی


همچنین برای رسیدن به بردهای بالاتر یا بهینه شدن خواص موشک می شود می توان مقداری از جرم سرجنگی کم کرد. شاید از اینرو باشد که سر جنگی موشک قیام حدود 750 کیلوگرم است.


موشک میانبرد قیام-1


بنابراین متخصصان کشورمان با بهره گیری از طرح های موجود و اجرای محاسباتی که با استفاده از اَبَررایانه، ماه ها به طول می انجامد، اقدام به بهسازی طرح کلاهک موشک های کشورمان کرده اند.


موشک دوربرد قدرF


از طرفی این سؤال مطرح می شود که چرا نوع سه مخروطی تنها در یک نسل از خانواده شهاب بکار رفته است؟ یک پاسخ منطقی می تواند مأموریت خاص این نمونه از موشک شهاب باشد. در واقع همیشه لازم نیست یک سرجنگی بسیار سنگین حمل شود و برای انهدام برخی اهداف، چنین کلاهکی مطلوب است. با نگاهی به انواع محموله های جنگی کلاهک ها این موضوع روشن تر می شود.

از نظر ماهیت عملکردی سر جنگی، دسته بندی از نظر منفرد یا غیر منفرد بودن آن صورت می گیرد.
کلاهک منفرد، نوع معمول و پایه کلاهک هر موشکی است. این سرجنگی بسته به مأموریت تعریف شده برای آن می تواند انفجاری شدید، ترکشزا، آتشزا و ... باشد که در موشک های بالستیک عموماً از نوع انفجاری شدید است.

جرم سرجنگی منفرد نسل های اول موشک شهاب-3 که در کلاهک مخروطی ساده جا داده شده اند از نوع انفجاری شدید بالغ بر 1000 کیلوگرم تی-ان-تی است که محوطه ای به شعاع بیش از 1500 متر را به طور کامل تحت تأثیر قرار می دهد.

نوع دیگر، کلاهک «چندگانه» یا «مجتمع» است که در واقع از کنار هم قرار گرفتن تعدادی کلاهک کوچکتر حاصل شده است و پس از جدا شدن کلاهک اصلی از موشک و در زمان مطلوب، این کلاهک های کوچک از سرجنگی اصلی جدا شده و با فاصله گرفته از هم به نقاط مختلفی برخورد می کنند. به طور معمول کلاهک های مجتمع، از سه تا 14 کلاهک کوچکتر تشکیل می شوند.

سرجنگی «خوشه ای» را می توان نوعی از کلاهک ها مجتمع دانست که از تعداد زیادی بمبچه(بمبلت) تشکیل شده اند. این نوع سرجنگی برای پوشش دادن یک منطقه نسبتاً وسیع که اهدافی با مقاومت کم در آن پراکنده شده اند مناسب است. البته بمبچه های سرجنگی خوشه ای موشک های بالستیک با بمب های خوشه ای معمولی که از هواپیماها رها می شوند ممکن است تفاوت های ابعادی داشته باشند. برخی منابع خارجی تعداد بمبچه های این سرجنگی را 1400 عدد اعلام کرده اند. 

نوع دیگری از سرجنگی های موشک های ایران، «بارانی» نامیده شده است. این کلاهک نیز از تعداد زیادی بمبچه تشکیل شده اما فرایند عملکرد آن با خوشه ای متفاوت است به طوریکه پس از رسیدن به سطح زمین این مهمات به صورت شعاعی به اطراف پراکنده می شوند. در گزارش «کلاهک بارانی شهاب؛ تلفیقی مقتدرانه از رویش و ریزش» این نوع کلاهک را معرفی کرده بودیم.

گفتنی است کلاهک تعدادی از موشک های شهاب در رزمایش اخیر پیامبر اعظم که به سمت پایگاه هوایی شبیه سازی شده دشمن شلیک شدند از نوع خوشه ای یا بارانی بوده است. این دو نوع، بهترین سرجنگی برای انهدام هدف هایی مانند هواپیما که برخی در سطح یک فرودگاه پراکنده شده و برخی زیر آشیانه ها قرار دارند به شمار می رود.

در پایان باید گفت بهبود موشک های بالستیک کشور تنها منحصر به افزایش برد از 300 کیلومتر در شهاب-1 به 2000 کیلومتر در قدر و عاشورا و ... و بهبود دقت نبوده است بلکه بهینه سازی خصوصیات عملکردی و عملیاتی با تغییرات اجزای مختلف نیز در دستور کار بوده مثلاً استفاده از سوخت جامد، آن هم دو مرحله ای در موشک دوربرد و سریع سجیل که خواب را از چشم صهیونیست ها ربوده، حذف بالک در موشک میانبرد قیام-1 که تنها با وجود یک سامانه کنترلی فوق مدرن ممکن شده و آن را به کاندیدای مناسبی برای توسعه یک نمونه زیردریایی پرتاب تبدیل کرده و همچنین انواع کلاهک های مختلف که هریک برای طیفی از مأموریت ها کارایی بهینه دارند از دیگر جلوه های رشد و بالندگی در صنعت موشک های بالستیک ایران است که بخش زیادی از بازدارندگی تسلیحاتی کشور پس از جنگ تحمیلی مدیون این موشک ها است.

 چندي پيش خبری در رسانه ها منتشر شد مبنی بر اعتراض "جولیان آسانژ" موسس ویکی لیکس به تولید فیلمی با عنوان "رکن پنجم" که آن فیلم را "دروغ اندر دروغ" توصیف کرده بود.

 

 وی در سخنرانی ویدئویی خود خطاب به دانشجویان دانشگاه آکسفورد گفت: «این فیلم تبلیغاتی یک‌جانبه و به شدت علیه وب‌سایت ویکی‌لیکس است. ولی فقط حمله علیه ما نیست، بلکه حمله‌ای آگاهانه علیه ایران نیز هست و به تبلیغات جنگ‌افروزانه علیه ایران دامن می‌زند.»

 به گفته جولین آسانژ، صحنه اول این فیلم، مرکزی نظامی در ایران را در حالی نشان می‌دهد که ایرانی‌ها در حال کار برای ساختن بمب هسته‌ای هستند. وی سپس می‌پرسد: «یک چنین ماجرایی با ساختن فیلم درباره ویکی‌لیکس چه ارتباطی دارد؟»

 جولین آسانژ سپس یادآوری می‌کند که خود دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا می‌گویند که ایران در حال حاضر برنامه‌های هسته‌ای تسلیحاتی ندارد.

 وی می‌افزاید: «فیلمنامه این فیلم دروغ اندر دروغ است، فیلمی پرهزینه و هالیوودی که قرار است در ماه نوامبر اکران شود. رسانه‌های فاسد و فرهنگ فاسد به این شکل در جنگ دستگاه‌های امنیتی شریک می‌شوند.»

 اما همین اظهارنظر ساده موجب شد تا "مجید محمدی" عضو "حلقه کیان" تاب نیاورد و طی مطلبی با عنوان "آسانژ: انقلابی يا تبهکار؟" در سایت رادیو فردا به محاکمه وی بپردازد.

وی در ابتدا ضمن معرفی موسس ویکی لیکس، از تحرکات وی با عنوان "ضدآمریکایی" یاد می کند و همچنین مصاحبه آسانژ با "سیدحسن نصرالله" را "لکه ی ننگ حرفه ای" برای جولیان آسانژ قلمداد می کند.وی در ادامه می نویسد : «آسانژ در انتقاد به فيلم از عدم صحت سناريويی که جاش سينگر (نويسنده‌ی مجموعه‌ی پر بيننده‌ی "وست وينگ" يا "بخش غربی کاخ سفيد") نوشته سخن گفته است گويی که نويسندگان مجموعه‌های داستانی بايد همانند نويسندگان فيلم‌های تاريخی و مستند به رخدادها وفادار بمانند.»!

 

 در حالی عضو حلقه کیان، این فیلم را یک فیلم داستانی می داند که سازندگان فیلم نظر دیگری دارد.به گزارش دوویچه وله «استودیوی فیلم‌سازی "دریم‌ورکز" گفته که "رکن پنجم" نمایشگر  نخستین روزهای ویکی‌لیکس‌ست.»

  دوویچه وله اضافه کرد: «کارگردانی این فیلم را بیل کندون برعهده دارد. کندون می گوید: "ما می‌خواهیم پیچیدگی‌ها و چالش‌های شفافیت در عصر اطلاعات را بکاویم".»

  اما محمدی در ادامه، بدون توجه به اینکه برای تولید فیلمی با موضوع یک شخص واقعی باید براساس واقعیات تصویرسازی شود، خواسته یا ناخواسته نه تنها صحت شخصیت پردازی افراد را در فیلمهای هالیوودی زیر سوال می برد، بلکه از آن نیز دفاع می کند.

  وی می نویسد: «مگر اولين بار است چنين اتفاقی افتاده که صدای آسانژ در آمده؟ مگر بقيه‌ی سناريو نويسان و کارگردانان مثل کن بِرنز (مستند ساز معروف امريکايی که آثارش بارها از شبکه‌ی عمومی پی بی اس پخش شده) از اين چهره‌ها فيلمهای مستند ساخته‌اند که فيلم مربوط به آسانژ نيز چنين باشد؟ اين انتظار چگونه برای آسانژ شکل گرفته است؟ تنها خود بزرگ بينی بيش از حد يا نظريه‌ی توطئه است که عکس العمل وی را توجيه می کند. او در اين موضوع بايد خود را در کنار بزرگ ترين چهره‌های تاريخ می ديد که به پرده‌ی سينما راه يافته‌اند.»

  مجید محمدی در ادعایی عجیب تر سخنرانی مدیر سایت ویکی لیکس را حرکتی برای "کسب حمايت جمهوری اسلامی" دانسته است.

 چرا ما با كشورهاي روسيه وچين كه درخواست ايجاد پيمان امنيتي نظامي كرده بوديم پيمان نبستيم تا جاي ما را كشورهند بگيرد؟

پاسخ:
ايجاد پيمان امنيتي و نظامي بين كشورها، در صورتي بوجود مي آيد كه منافع و تهديدات بلند مدت مشترك داشته باشند و هدف آنها مقابله با اين تهديدات و ارتقاي منافع مشترك بوده و داراي ويژگي هاي ايدئولوژيكي و فرهنگي نسبتا مشابهي باشند. به عبارت ديگر انعقاد اتحاد استراتژيك در زمينه هاي مختلف نظامي، امنيتي و ... بين كشورها، نيازمند وجود عوامل و شرايط همگرايي و در حد گسترده و بالاترين مراتب و غلبه آن بر عوامل واگرايي است. مهمترين شرايطي كه براي همگرايي لازم است عبارتند از: تشابه ايدئولوژيك، تفوق منافع مشترك بر منافع متضاد، تشابه ساختار سياسي و اجتماعي كشورها با پيشينه تاريخي مشترك، عدم تضاد ژئوپلوتيك، مكمل هم بودن از نظر اقتصادي، و توسعه يافتگي عقلاني كشورها، از ميان عوامل فوق، برتري منافع مشترك، عدم تضاد ژئوپلوتيك و مكمل اقتصادي بودن از همه مهمتر و مؤثرترند. (نظريه هاي متعارض در روابط بين الملل، جيمز دوئرتي، ترجمه عليرضا طيب، نشر قومس، 1376، ص 665)
اكنون با توجه به مقدمه فوق مي پردازيم به سؤال؛ مروري كوتاه بر روابط حاكم بين كشورهاي سه گانه فوق با ايران و اصول و استراتژيهاي آنان در سياست داخلي و خارجي خويش مؤيد اين نظر است كه عوامل واگرايي بين اين كشورها با ايران، غالب بوده در نتيجه اصولا اتحاد استراتژيك و ايجاد پيمانهاي امنيتي، نظامي و ... بين ايران با كشورهاي مذكور امكان پذير نمي باشد.
بررسي عوامل همگرايي و واگرايي هر كدام از اين كشورها در رابطه با ايران از ظرفيت و گنجايش يك نامه خارج است از اين رو به عنوان نمونه به بررسي اين موضوع در رابطه با كشور روسيه با ايران مي پردازيم:
روابط ايران و روسيه
اگر نگاهي به گذشته تاريخ روابط اين دو كشور بياندازيم، اگر نگوييم دشمني، حالت عدم دوستي دو كشور بوده است. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، روابط ايران و روسيه دچار تحول عظيمي شد و در زمينه هاي مختلف، روندي رو به گسترش را پيمود، بهبود روابط دو كشور و همكاري هاي آنها، با توجه به وضعيت جهان پس از فروپاشي نظام دو قطبي، باعث تحليل هايي در اين زمينه شد كه روابط دو كشور قابليت گسترش هر چه بيشتر را دارد كه حتي بحث اتحاد استراتژيك ايران و روسيه توسط عده اي مطرح گرديد.
الف. بررسي عوامل همگرايي بين ايران و روسيه
1. توسعه ناتو به شرق به عنوان خطر مشتركي براي هر دو كشور مي تواند يك عامل همگرايي آنها قلمداد شود.
2. حفظ صلح و ثبات در منطقه و جلوگيري از نفوذ قدرتهاي خارجي، خصوصا با توجه به اينكه آسياي مركزي و قفقاز يك محدودهء امنيتي براي هر دو كشور ايران و روسيه محسوب مي شود كه ژئوپلوتيك هر دو كشور را تحت تاثير قرار مي دهد.
3. جلوگيري از سلطه شركت هاي خارجي و چند مليتي بر منابع نفت و گاز منطقه خصوصا منابع نفت و گاز آسياي مركزي و قفقاز كه يك مسأله استراتژيك بوده و با امنيت ملي روسيه ارتباط مستقيم دارد. (روسها و سياست عدم اطمينان، روزنامه جهان اقتصاد، 16 آبان 1377، ص 5) حضور شركت هاي غربي و آمريكايي در منطقه نه تنها موافق با نظر و منافع روسيه نيست بلكه تبعات خاص آن از جمله نفوذ و حضور آمريكا و اسرائيل در منطقه، امنيت ملي ايران را نيز به مخاطره مي افكند.
4. و عواملي نظير همكاري ها و مبادلات اقتصادي و منافع دو طرف از آن، بهره برداري از منابع دريايي خزر و مقابله با نفوذ پان تركيسم در منطقه از ديگر عوامل همگرايي در روابط ايران و روسيه مي باشد.

 

ب. بررسي عوامل واگرايي در روابط ايران و روسيه
1. ناهمگوني ايدئولوژيك و فرهنگي دو كشور: روسيه و ايران متعلق به دو حوزه تمدني و ايدئولوژيك خاص و متفاوت از هم هستند. تفاوت ايدئولوژيكي بين دو كشور اين توان بالقوه را دارد كه به يك تضاد جدي در شرايط ويژه اي تبديل شود.
2. عدم وجود تهديد و دشمن دائمي: تهديدات مشتركي نظير توسعه ناتو به شرق، نفوذ قدرت هاي خارجي و شركت هاي نفتي و ... هر چند امري مهم است ولي نمي تواند به عنوان يك تهديد دائمي، واقعي مشترك اتحاد را بين اين دو كشور محسوب گردد.
3. چالش هاي روابط اقتصادي و مكمل نبودن اقتصادهاي دو كشور: عدم توسعه مناسب همكاري هاي دو كشور، عدم انجام تعهدات طرفين در قبال يكديگر، تكنولوژي پايين كالاهاي روسي، و در نتيجه تأمين نكردن نيازهاي ايران و ... روابط اقتصادي دو كشور را علي رغم برخي پيشرفت ها در هاله اي از ابهام فرو برده است.
4. بي ثباتي در روسيه و نامشخص بودن فضاي سياسي آن.
5. حافظه تاريخي ملت ايران: روسها در حافظه تاريخي مردم ايران چهره مثبتي ندارند. در چشم ايرانيان روسيه كشوري است كه همواره در طول تاريخ، چشم طمع بر خاك ايران داشته و در هر فرصتي به سرزمين هاي ايران تجاوز كرده است. و نمونه اخير آن حمايت از رژيم متجاوز عراق در كنار قدرت هاي بزرگ عليه نظام اسلامي ايران بود.
6. برخورد ژئوپلوتيك ايران و روسيه: موقعيت و اهداف ژئوپلوتيك ايران و روسيه و تضاد ويژگي هاي آن يكي ديگر از عوامل ريشه اي است كه مي تواند همگرايي دو كشور را با مانع جدي روبرو سازد.
7. و عواملي نظير اختلاف دو كشور در مسأله انتقال نفت و گاز آسياي مركزي و قفقاز و تعيين رژيم حقوقي درياي خزر، همه در تشديد واگرايي بين دو كشور مؤثرند.

نتيجه
در بررسي عوامل همگرايي و واگرايي بين ايران و روسيه مشاهده مي شود كه عوامل همگرايي در روابط اين دو كشور اندك است و در اين موارد اندك نيز، همه متغيرهاي لازم، از جمله تداوم و شفافيت وجود ندارد. بعلاوه عوامل واگرايي در روابط بين دو كشور بيشتر ريشه اي و بر عوامل همگرايي غلبه دارد. روسها در طول تاريخ نشان دادند كه دوستان قابل اعتمادي نبوده اند. خلاصه اينكه تفاوت آرمان ها، هدف ها، تاريخ، فرهنگ و ايدئولوژي، دوستان و دشمنان و علايق امنيتي و ژئوپلوتيكي دو كشور، امكان ايجاد اتحاد استراتژيك و پيمانهاي امنيتي _ نظامي و ... را منتفي مي سازد.
و در مورد روابط ايران با چين نيز چنين موضوعي با موارد مشابه صحت دارد.
اما بايد به نكته مهمي توجه داشت و آن اينكه هر چند امكان اتحاد استراتژيك و انعقاد پيمانهاي امنيتي و نظامي و ... بين ايران با كشورهايي نظير روسيه و چين بدلايل متعددي كه برشمرديم منتفي است اما مسلما ايران مي تواند در قالب منافع مشترك با روسيه همكاري كند و ديپلماسي خود را طوري در قبال روسها تنظيم كند كه حداكثر بهره را در چارچوب اصول و ارزش هاي نظام اسلامي در جهت منافع بلند مدت خود در منطقه كسب نمايد. ايران همچنين بايد همكاريهاي نزديك خود را با كشورهاي ديگري نظير چين و هند _به عنوان قدرت هاي منطقه اي_ توسعه بخشد. (ر.ك: بررسي امكان اتحاد استراتژيك بين ايران و روسيه، خليل شيرغلامي، فصلنامه امنيت ملي، سال اول، شماره 3، بهار 1379)

 جروزالم پست نوشت: جفری گلدبرگ مقاله نویس بانفوذ آمریکایی، در گزارشی نوشته است: رئیس جمهور آمریکا در مکالمات خصوصی خود بارها اعلام کرده است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی حتی قادر به تشخیص مصالح اسراییل نیز نمی باشد و با سماجت در شهرک سازی در اراضی اشغالی به سمت انزوای سیاسی کامل پیش می رود. 
گلدبرگ نوشت: در پی واکنش ها به رای شورای امنیت سازمان ملل در 29 نوامبر مبنی بر پذیرش فلسطین به عنوان یک ناظر غیرعضو در سازمان ملل، رژیم صهیونیستی اعلام کرد: 3000 واحد مسکونی می سازد که حتی از خطوط سبز خود فراتر می رود.

جروزالم پست که پیوسته اخبار فرمان های نتانیاهو را در خصوص ادامه شهرک سازی ها پوشش می داد امروز سه شنبه نوشته های جفری گلدبرگ را به نقل از بلومبرگ درج کرد. وی که در ارتباط نزدیک با اوباما و در جریان مکالمات خصوصی وی قرار دارد، نوشت: باراک اوباما که تقریبا تنها کسی است که روابط مستمر و نزدیک با نتانیاهو داشته است، پس از شنیدن تصمیم رژیم صهیونیستی مبنی بر تشدید شهرک سازی ها در کرانه باختری، حتی ذره ای خود را ناراحت نکرد.
وی گفت: اینگونه رفتارها از نتانیاهو امری بسیار عادی می باشد. چنین تصمیم هایی بخشی از آن چیزی است که از نتانیاهو به طور معمول انتظار می رود. او آموخته است که هر چیزی اتفاق افتاد به چشم سیاست اسرائیل ستیزی ببیند و با آن به مبارزه برخیزد.
شهرک سازی ها کرانه باختری را از پایتخت خود در شرق اورشلیم جدا می کند و تنفرها از اسراییل را افزایش می دهد.
کاخ سفید از همان ابتدا با توسعه شهرک سازی ها مخالفت نمود و اعلام کرد: این اقدامات معمولاً نتیجه عکس دارد و سبب می شود مسیرها برای مذاکره مستقیم مسدود شود و در نهایت دستیابی به یک راه حل مشترک بین دو دولت را سخت می کند.
اوباما در اظهارات پیشین خود بارها گفته است: "نتانیاهو اسراییل را به سمت انزوای کامل پیش می برد. در مسایل مربوط به فلسطین، نتانیاهو فردی عاجز و ترسو می باشد. وی یک رهبر چالش ناپذیر سیاسی است که حاضر نیست از پایتخت سیاسی فلسطین به عنوان محلی برای توافق دوجانبه استفاده کند."

 سازمان ناتو با برآورد میزان توانمندی حزب الله لبنان اعلام کرد که مقاومت لبنان دارای 65 هزار نیروی مبارز و مجهز نظامی و مردمی است که هیچ کس را توان رویارویی با آن نیست.به گزارش فارس به نقل از روزنامه لبنانی «الدیار»، سازمان ناتو با بررسی میزان توانمندی حزب الله لبنان اعلام کرد که حزب الله، 65 هزار نیروی سازماندهی شده در اختیار دارد که 15 هزار نفر از آنان نظامی و دوره های آموزش نظامی عالی را پشت سر گذاشته اند بقیه این نیروها نیز در واقع یک ارتش مردمی هستند که آموزش هایی را پشت سر گذاشته اند و مجهز هستند ...

 u5g688cuabc53nq2ec7x.jpg7nnlvmt88ueay3uxkm3e.jpgدر در متن  کامل این گزارشی با عنوان "پهپاد های آمریکای تولید ایران" آمده است:

آقای " احمد وحیدی " وزیر دفاع ایران اعلام کرد که ایران در حال حاضر مشغول طراحی و ساخت پهپادهای مشابه مدلRQ-170 Sentinel و یا به اصطلاح "جانور قندهار" (به خاطر استفاده از این پهپاد برای جاسوسی در افغانستان) می باشد. وی افزود که مدل های نوین پهپادهای ایرانی از سامانه های امنیتی و کنترل پیشرفته تری نسبت به مدل آمریکایی، برخوردار خواهند بود.

 

در ادامه این گزارش آمده است: ارتش ایران در ماه دسامبر 2011 میلادی، موفق شد کنترل و هدایت پهپاد آمریکایی RQ-170 Sentinel ساخت کارخانه Lockheed Martin را در دست گرفته و آن را در اختیار خود قرار دهند. از نکات حائز اهمیت این پهپاد آمریکایی می توان به سامانه های چند منظوره و سیستم رادار گریز فن آوری استل Stealth technologyاشاره نمود.

رادیو روسیه تصریح می کند: با این تفاسیر و با توجه به سیستم های پیشرفته ی بکار رفته در این پهپاد، متخصصان ایرانی توانستند نه تنها هدایت آن را در دست گرفته، بلکه با مهارت خاصی این پهپاد را بر زمین بنشانند. لازم به ذکر است که کنترل فرود چنین پهپادهایی کار بسیار دشواری می باشد. پیش از این هیچ کس نتوانسته بود در سیستم هدایت آن اختلالی ایجاد نموده و کنترل آن را در دست گیرد.

این گزارش می افزاید: پس از اعلان خبر به دام افتادن پهپاد آمریکای در دستان ایرانیان، ایالات متحده با رد این موضوع، خبر گسترش یافته را تکذیب نمود. ایران در جواب به بی اعتنایی ایالات متحده به این موضوع، اقدام به پخش ویدئوی به دام افتاد و فرود پهپاد RQ-170 در یکی از باندهای پرواز ایران نمود.

در ادامه این گزارش آمده است: مدتی پس از انتشار این ویدئو، آقای باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده به ناچار صحت خبر به دام افتادن پهپاد آمریکایی در آسمان ایران را اعلام کرد. ایالات متحده با این که قوانین بین الملل را زیر پای گذاشته و به حریم کشور دیگر وارد شده بود ولی با گستاخی تمام خواستار بازگرداندن هواپیمای بدون سرنشین خود به کشورش بود. ایران با بی اعتنایی نسبت به درخواست آمریکا، به درخواست این کشور پاسخ رد داد.

در گزارش رادیو روسیه آمده : پس از گذشت یک سال، خبر به دام افتادن یکی دیگر از پهپادهای ایالات متحده نیز در رسانه های ایران و از سوی سردار رمضان شریف ، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منتشر گردیده شد.

این گزارش خاطر نشان می کند: این بار نیروهای ایرانی موفق به مهار پهپاد ScanEagle از پهپادهای نیروی هوایی ارتش آمریکا شدند. از نکات حائز اهمیت این پهپاد می توان به اندازه ی کوچک و توان انجام پرواز در ارتفاعات پایین اشاره کرد که این نکات، کمک شایانی به در امان ماندن هواپیمای بدون سرنشین از دست رادارهای دشمن، می نماید.

این گزارش می افزاید: پس از به دام افتادن دومین هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، می توان چنین استنباط کرد که ایالات متحده نه تنها از به دام افتادن پهپادهای خود درس عبرت نگرفته است، بلکه جاسوسی در حریم خصوصی و هوایی کشورهای جهان منجمله جمهوری اسلامی ایران را با پهپادهای مختلف ادامه می دهد.

در ادامه این گزارش تصریح می کند که با نگاهی به موفقیت های ایران در به دام انداختن پهپادهای آمریکایی، می توان به این نکته اشاره کرد که ارتش ایران موفق به یافتن راهی برای به کنترل درآوردن پهپادهای آمریکایی شده است. به نظر کارشناسان امور نظامی، ایران با استفاده از سامانه های ضد موشک مخصوص و از طریق مداخله در سیستم جهت یابی و موقعیت یابی جهانی (GPS) ، هدایت پهپادهای آمریکایی را در دست می گیرد. در ضمن لازم به ذکر است که با این که تمامی پهپادهای جدید (منجمله 2 پهپاد به دام افتاده) از سیستم خود انفجار برخوردار می باشند، ولی نظامیان ایالات متحده نتوانستند این قسمت را فعال نمایند.

این گزارش می افزاید: بدین ترتیب، کارشناسان ایرانی به سرعت در حال پژوهش، تحقیق و بررسی پهپادهای به دام افتاده بوده و درحال ساخت مدل های مشابه می باشند. مدل های ایرانی این پهپادها برای تقویت سامانه ضد هوایی و صنایع هوایی در نظر گرفته خواهند شد.

رادیو اسرائیل اضافه می کند: هواپیماهای بدون سرنشین ایران با نام "شهید 129" یکی از دست آوردهای ایران در صنعت هوانوردی می باشد. این هواپیما به منظور انجام حملات نظامی و حمل موشک طراحی و به تولید رسیده است. به گفته ی آقای محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پهپاد جدید ایرانی می تواند تا 24 ساعت در هوا پرواز کرده و به کمک موشک های مخصوص، اهداف را به دقت مورد اصابت قرار دهد. تعدادی از کارشناسان امور نظامی بر این عقیده اند که پهپاد ایرانی، مدل مشابه و برگرفته از پهپاد آمریکایی به دام افتاده در سال گذشته RQ-170می باشد.

در پایان این گزارش آمده است: با نگاهی به حوادث و اتفاقات اخیر در ایران می توان این نکته را دریافت که صنایع نظامی ایران به سرعت در حال رشد بوده و این کشور به غیر از ساخت هواپیماهای بدون سرنشین، در ساخت سامانه های دفاع ضد هوایی نیز به مراتبی رسیده است. ایران با به دام انداختن پهپادهای آمریکایی، ایالات متحده را به فکر ایجاد تغییرات اساسی در سیستم هدایت هواپیماهای خود وادار ساخته است. این اقدام ایران منجر شد تا همگان به قدرت پنتاگون درمورد تجسس هوایی ایران با شک و تردید نگاه کنند

emkb59yitgxfhuhm6vl6.jpgu89mb9yb0hewmezrxbe.jpg

 

 معرفی سناتور چاک هیگل برای تصدی پست وزارت دفاع آمریکا، از جمله موارد مربوط به امور داخلی آمریکا است و ارتباطی به اسرائیل ندارد. در واقع دخالت دادن موضوع اسرائیل به حوزه سیاست داخلی ایالات متحده - که اغلب از سوی حامیان خودخوانده این رژیم صورت می‌گیرد - ضرر و زیان بسیار زیادی را متوجه اسرائیل می‌سازد. کشاندن پای اسرائیل به مبارزات حزبی [در ایالات متحده] و یا متضاد نشان دادن آن با منافع آمریکا، در طولانی‌مدت به ضرر اسرائیل تمام خواهد شد. حال که در این مسئله، از اسرائیل نام برده شده، ساکنان سرزمین‌های اشغالی به جای آشنایی با کاریکاتور هیگل- که دست‌راستی‌ها از وی ترسیم کرده‌اند- حق دارند درک درستی از دیدگاه‌ها و سوابق وی داشته باشند.

 

بررسی دقیق و منصفانه سوابق این سناتور، جای هیچ شکی درباره حمایت و پشتیبانی وی از اسرائیل و تعهدش به امنیت آن، باقی نمی‌گذارد. چاک هیگل در برابر سیاست خاورمیانه، فردی مسئول، آگاه و دلیر است. معرفی استقلال هیگل و عدم اطاعت محض وی از دستورات احزاب راست، به مثابه سیاست‌های ضداسرائیلی، نوعی از عوام‌فریبی است که نه به نفع ایالات متحده است و نه به نفع اسرائیل تمام خواهد شد.

این گزارش با رد بسیاری از اتهام‌های بی‌اساس نومحافظه‌کاران علیه هیگل، نتیجه‌گیری می‌کند: ما پس از بررسی سوابق هیگل در رابطه با اسرائیل، اعتبار وی در حوزه امنیت ملی و درک این فرد از منطقه، بر این باوریم افرادی که منافع واقعی اسرائیل برایشان مهم است، می‌بایست از نامزدی هیگل برای تصدی پست وزارت دفاع استقبال کنند.


 

دلیل مخالفت با هیگل حول این محور می‌چرخد که وی به نوعی یهودستیز و دارای عقاید ضد اسرائیلی بوده و احتمالاً مایل به اقدام نظامی علیه ایران  به خاطر برنامه هسته‌ای این کشور  نیست. هرچند با بررسی سوابق این سناتور، اظهارنظرهای زیادی از وی در حمایت از اسرائیل و ابراز نگرانی پیرامون ایران به چشم‌ می‌خورد. 

مجموعه‌ای از نقطه‌نظرات علنی هیگل درباره اسرائیل  در زمان حضور وی در مجلس سنا  در زیر آورده می‌شود:

· ما همواره متحد قدرتمند [رژیم جعلی] اسرائیل  از زمان تاسیس آن در سال 1948- بوده‌ایم و همچنان متحد سرسخت آن باقی خواهیم ماند[10/15/2000]

· اسرائیل، دوست و متحد نزدیک ما، همچنان از سوی همسایگان خود تهدید می‌شود.افراط‌گرایی اسلامی و خشونت‌آمیز در عراق، ایران و سوریه پناه‌ گرفته و در پی آن است تا دیگر مناطق خاورمیانه را نیز مورد تاخت و تاز خود قرار دهد. تکثیر تسلیحات کشتار جمعی همچنان به عنوان یک تهدید مطرح است. [...] هم اسرائیلی‌ها و هم فلسطینی‌ها انتظارات برآورده‌ نشده‌ای دارند، هیچ‌یک از طرفین نمی‌تواند مسامحه خود را توجیه‌ کند. رهبری آمریکا می‌تواند تشویق و ترغیب کند؛ ولی نمی‌توانیم اسرائیلی‌ها و یا فلسطینی‌ها را وادار به مذاکره کنیم. [11/15/2005]

· ایوان بای، سناتور دموکرات از ایالت ایندیانا و چاک هیگل، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت نبراسکا، امروز طی نامه‌ای به کوفی‌ عنان، دبیر کل سازمان ملل متحد، صدور قطعنامه‌ای شدید‌اللحن از سوی این سازمان را در تقبیح اظهارات اخیر محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور ایران و آیت‌الله علی‌خامنه‌ای، رهبر عالی این کشور درباره تهدید موجودیت اسرائیل و ایالات متحده خواستار شدند. [12/21/2005]

· تعهد ایالات متحده در دفاع از اسرائیل همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. رابطه ما با اسرائیل، رابطه‌ای ویژه و ریشه‌دار است. اما قرار نیست که این موضوع به بهای از دست رفتن دوستی ما با اعراب و مسلمانان تمام شود. این گزینه‌ای خطرناک و غیرمسئولانه است.[07/30/2006]

هیگل همچنین ضمن حمایت از قانون مقابله با گروه‌های تروریستی مخالف راه‌حل دو دولت [اسرائیلی و فلسطینی]، به اظهار همبستگی با اسرائیل در خلال انتفاضه دوم رای داد و از قطعنامه مربوط به حمایت از روابط ویژه آمریکا و اسرائیل جانبداری کرد. وی از اقدامات متعددی در ارتباط با تشدید تحریم‌ها علیه ایران به خاطر برنامه‌ هسته‌ای و موشکی این کشور- پشتیبانی کرده است.

هیگل سال گذشته درباره تاثیر انقلاب مصر بر امنیت اسرائیل ابراز نگرانی کرد. وی در فوریه سال 2011 در شبکه سی‌ان‌ان گفت: از زمان جنگ‌های سال 1967 وسال 1973 تاکنون، با چنین شرایط خطرناکی در خاورمیانه مواجه نبوده‌ایم. حتی ممکن است با شرایط به مراتب خطرناک‌تری روبرو شویم، چرا که شرایط موجود غیرقابل پیش‌بینی است و از لحاظ روابط دوجانبه نیز، مصر اولین کشور امضاء کننده معاهده صلح با اسرائیل است؛ معاهده‌ای که تاکنون بر مبنای آن عمل شده و از اهمیت به‌سزایی برای امنیت اسرائیل برخوردار است.

جرمی بن‌عامی، مدیر اجرایی "جی استریت،" گروه لیبرال حامی اسرائیل به نشریه نیویورک‌تایمز درباره طرح اتهام یهود‌ستیزی علیه هیگل می‌گوید: فکر کردن درباره این که اعتبار و سوابق قابل ملاحظه فردی چون چاک هیگل در زمینه خدمات ملی اینچنین مورد افتراء قرار گیرد، غیرقابل تصور است.

البته روزنامه‌نگاران متعددی برای دفاع از هیگل در برابر تبلیغات منفی نومحافظه‌کاران وارد میدان شده‌اند. از جمله این افراد می‌توان به دانا میلبنک در نشریه واشنگتن پست اشاره کرد. میلبنک از کسانی که به اظهارات هیگل استناد کرده و آن را دلیل یهودستیزی وی دانسته‌اند، انتقاد می‌کند. هیگل طی اظهاراتی گفته بود: لابی یهودی تلاش دارد تا اعضای کنگره را تحت نفوذ خود درآورد.

ولی کریستول و برخی افراد دیگر، پا را از این فراتر گذاشته و بخشی از متن کتاب سال 2008 را منتشر کرده‌اند که در آن از قول هیگل گفته شده: واقعیت سیاسی این است که ... لابی یهودی بسیاری از افراد را در اینجا مرعوب خود ساخته است.

عبارتی گنگ نیز وجود دارد  مبنی بر این که بسیاری از مسیحیان حامی اسرائیل‌اند و بسیاری از یهودیان از آن حمایت نمی‌کنند  و هیگل نیز اشتباه خود در این زمینه را اعلام کرده است ( وی عبارت "لابی یهودی" را در قسمت‌های دیگر این مصاحبه به کار برده است ). ولی [در مقام نویسنده این مقاله] به عنوان یک یهودی آمریکایی که پیرامون یهودی‌ستیزی در مذاکرات سیاسی مطالبی به رشته تحریر درآورده‌ام، آن را یهود‌ستیزانه یا ضداسرائیلی تلقی نمی‌کنم. در جمله‌ای که قبل از اظهارنظر وی آمده است، گفته شده: هیگل حامی سرسخت اسرائیل به شمار رفته و از جمله معتقدین به ارزش‌های مشترک است.

 

 

 آرون شوارتز چندی پیش از ایران حمایت کرده بود و همچنین از حملات سایبری آمریکا علیه ایران، باراک اوباما و جنگ‌افروزی‌هایش شدیدا انتقاد کرده بود، به طرز مشکوکی جان سپرد.


 آرون برنامه‌نویسی را از کودکی شروع کرده بود و در نوجوانی هنگامی که تنها 14 سال سن داشت یکی از پدیدآورندگان نسخه اولیه آر.اس.اس (RSS) بود. کمی بعد در دانشگاه استنفورد پذیرفته شد، اما هنوز یک سال بیشتر نگذشته بود که از ادامه تحصیل انصراف داد و در وبلاگ خود نوشت: (به نظرم محیط دانشگاه چندان علمی نیامد و بیشتر بچه‌ها ابداً به تحصیلشان اهمیت نمی‌دادند.)

بعد از این مرحله، شوارتز به پایه‌گذاری شبکه اجتماعی ‪و خبری رِدیت کمک کرد که در نهایت در سال ۲۰۰۶ توسط کُنده نَست، ناشر بزرگ بین‌المللی، خریداری شد

آرون شوارتز پس از این دوره موفقیت، تمام وقت خود را به مبارزه سایبری اختصاص داد و خیلی زود به جمع فعالان مدافع آزادی اینترنت و مخالف سانسور در فضای مجازی پیوست و شرکتی را تأسیس کرد که حوزه فعالیتی آن مبارزه علیه سانسور اینترنتی بود. شوارتز در سال ۲۰۱۱ به اتهام دستبرد به سیستم‌های رایانه‌ای دولتی و سرقت اسناد تحت حفاظت در شهر بوستون آمریکا بازداشت شد.

تنها دو سال بعد، پلیس فدرال ایالات متحده آمریکا (اف بی آی) بار دیگر آرون شوارتز را مورد بازجویی قرار داد. اتهام او این بار هک کردن سامانه دولتی دادگاه فدرال و انتشار اینترنتی میلیون‌ها سند این دادگاه بود.

آرون شوارتز در سیزدهم مهرماه  ۱۳۸۸، پرونده دادگاهی خود را از طریق اینترنت منتشر کرد که در آن تنها نام مأموران و اطلاعات شخصی خود را قلم گرفته بود. بر اساس این پرونده اتهام او انتشار غیرقانونی ۱۸ میلیون صفحه سند به ارزش تقریبی ۱.۵ میلیون دلار بوده است. آرون از این پرونده به عنوان سند افتخار یاد می‌کرد و درباره‌اش نوشت: (همان‌طور که امیدوار بودم، نتیجه واقعاً دلچسب از آب درآمد)

شوارتز علاوه بر تحصیلات نیمه‌تمام در دانشگاه استنفورد، یک دوره تکمیلی در زمینه فساد سازمانی در مرکز اخلاق دانشگاه هاروارد نیز گذرانده بود.

آرون شوارتز در جلسه سال گذشته بازپرسی همه اتهام‌ها را رد کرده بود و قرار بود ماه آینده دوباره در دادگاه حاضر شود.

مجله «پی‌سی‌ورلد»، فهرست اتهام‌ها علیه آرون شوارتز را به حدی دانسته بوده که در صورتی که زنده می‌ماند و دادگاه رأی به محکومیتش می‌داد، تا ۳۵ سال زندان و یک میلیون دلار جریمه در انتظارش می‌بود.

نکته جالب در خبر خودکشی این نابغه 26 ساله که فعالیت‌های او نشان دهنده نشاط ، هیجان و روحیه بالای او بود ، انتشار هماهنگ و برنامه‌ریزی شده تمام رسانه‌های خبری مطرح خارجی و فارسی زبان وابسته به غرب بود.


مرگ مشکوک نابغه اینترنتی طرفدار ایران

مرگ مشکوک نابغه اینترنتی طرفدار ایران

مرگ مشکوک نابغه اینترنتی طرفدار ایران

با نگاهی کوتاه به تیتر‌ها و متن خبر خودکشی آرون در شبکه‌ها و سایت‌ها متوجه می‌شویم که به مخاطبان اینگونه القاء می‌شود که آرون دچار افسردگی و اختلال روانی شدید بود.

در حالی‌که ما در گذشته شاهد چنین سیاست‌هایی بوده‌ایم، چنانکه کسانی منتقد به سیاست‌های آمریکا و اسرائیل باشند بعد از مدتی ناگاه دچار افسردگی شدید می‌شوند و او را بعد از مدتی در خانه شخصی خودش حلق آویز پیدا می‌کنند.

حال اگر این اتفاق در کشور ما می‌افتاد پای تمامی نهاد‌ها، انجمن‌های حقوق بشری و رسانه‌های خبری به این مساله باز می‌شد و با پوشش و پیگیری گسترده، و از طریق ارتباط با اعضای خانواده وی و کارشناسان دم دستی خود این خبر را پوشش می‌دادند.

چه بهتر که رسانه‌های مستقل و انجمن‌ها و نهادهای غیر وابسته حقوق بشری، مرگ مرموز این خبر را پیگیری و پوشش دهند تا نحوه مرگ این نابغه مانند افراد دیگری همچون ادواردو آنیلی و ده‌ها نفر دیگر دفن‌ و به فراموشی سپرده نشوند.

 

 مستند "شكارچي در دام" روايتي است كه در آن سربازان گمنانم امام زمان(عج) بار ديگر قدرت خود را به رخ دشمنان قسم خورده كشيده و جاسوس اعزامي سيا را به دام انداختند.

 
‌جاسوسی یکی از مصادیق بارز اقدام علیه امنیت ملی یک کشور بوده و به صورت سازمان یافته و فراملی سعی در سرقت اطلاعات حیاتی یک کشور دارد.
 
هر چند جاسوسی قدمتی دیرینه در تاریخ کهن ایران اسلامی دارد ولی به عمر همین اقدام زشت، بودند و هستند کسانی که از کیان و شریعت کشورشان دفاع کرده و این مهم بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده است به طوری که در مستند "شکارچی در دام "به گوشه‌ای از اقدامات پیروزمندانه سربازان گمنام امام زمان‌(عج) اشاره شده است. 
 
در این مستند ماجرای دستگیری جاسوسی تشریح شده  که شرح مکتوب آن گویای این مطلب است.
 
"متی والوک" مجری طرح جدیدی سازمان جاسوسی آمریکاست که با هوشمندی سربازان گمنام امام زمان(عج) به سرنوشت دیگر جاسوسان این حلقه گرفتار می‌شود. 
 
 
 لازم به ذکر است؛ قبل از وی نیز بسیاری قصد داشتند که از طرق مشابه در کشورمان دست به اقدامات جاسوسانه بزنند. که "استفان ریموند" متولد 1967 با تابعیت آمریکایی و "مارک آنتونی وندیار" متولد 1958 با تابعیت آفریقای جنوبی از جمله آنها هستند. 
 
این دو جاسوس وابسته به سازمان اطلاعاتی آمریکا CIA هستند که در لباس پژوهشگران حوزه محصولات بیوتکنولوژی وارد کشورمان می‌شوند و آنها می‌دانند که ایران بیش از یک دهه است که دستاوردهای مهمی را در این حوزه بدست‌ آورده است. 
 
این دو نفر از طریق حضور و حتی برگزاری همایش‌های علمی در کشورمان با هزینه خود اقدام به شناسایی نخبگان علمی کشورمان در حوزه بیوتکنولوژی کرده و اسامی آنها را در اختیار سرویس جاسوسی آمریکا قرار می‌دادند.
 
مهره سوم CIA "فیصل" نام داشته و مردی مراکشی تبار است که در حوزه IT تحصیل کرده و با ورود به ایران قصد دارد تا نخبگان علمی حوزه طراحی و ساخت نرم‌افزار و سخت‌افزارهای رایانه‌ای را شناسایی کرده و درصد پیشرفت آنها را به دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا ارائه دهد، قرار بود وی در تهران شرکتی پوششی راه‌اندازی کند که در واقع پایگاه غیررسمی اطلاعاتی برای جاسوسی‌هایش باشد. 
 
"هریو ماچروزا"، مهره‌ی دیگری است که دارای تابعیت یکی از کشورهای شرقی آسیا بوده و سعی داشت در پوشش فعالیت‌های علمی در ایران اطلاعات محرمانه و ذی‌قیمتی را از برنامه‌های هسته‌ای کشورمان جمع‌آوری کند و آنها را در اختیار سرویس‌های جاسوسی غرب قرار دهد.
 
مهره بعدی حلقه سازمان جاسوسی آمریکا یعنی سیا "داگلاس فرناندز" متولد 1962 و با تابعیت مالزیایی است. 
 
این فرد که یک مسیحی مالیزیایی‌تبار است برای کسب اعتماد هموطنان در کشور، خود را به نام "علی عبدرانی" معرفی می‌کند. 
 
حوزه فعالیت‌های وی علاوه بر رصد دستاوردهای هسته‌ای کشورمان شامل جمع‌‌آوری اطلاعات پیرامون پروژه‌های نظامی ایران نیز می‌شد. 
 
او می‌دانست که قطار پیشرفت کشور در حوزه‌های علمی در حال شتاب گرفتن است و همین موضوع موجبات اعزام وي توسط سازمان جاسوسی آمریکا به ایران را فراهم کرده است. 
 
شگرد وی برای برقراری ارتباط با هدف‌هایش که اسامی آنها را در اینترنت پیدا کرده، ترتیب دادن یک قرار کاری در داخل ایران است تا با پوشش همکاری‌های تجاری، دانشمندان کشورمان را مورد شناسایی و تخلیه اطلاعاتی قرار داده و حتی اسامی بعضی از آنها را به منظور حذف فیزیکی و ترور در اختیار ترویست‌های غربی قرار دهد، اما با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) همانند چند فرد قبلی که مدتی تحت نظر و رهگیری دستگاه اطلاعاتی کشورمان بودند شناسایی و دستگیر می‌شوند تا ماموریتی که مي‌رفت موجبات آسیب در ساختارهای حفاظت شده کشورمان ایجاد کند، اجرایی نشده پایان یابد. 
 
اما بازگردیم به جاسوس اصلی این مستند که "متی والوک" نام داشته به عنوان فرستاده ویژه سیا در ایران فعالیت می‌کرد. ‌
 
همه چیز با یک ایمیل کاری آغاز شد، ایمیلی که از شما دعوت می‌کند با ورود به یک پروژه مهم تحقیقاتی صاحب به اصطلاح شغلی پردرآمد شوید. 
 
متی والوک در این خصوص می‌گوید "از سال 2008 بود که با راه انداختن یک سایت کاریابی به نام (این جی آر) تونستم با شرکت‌های مهم اروپایی قراردادهایی را ببندم و نیروهای متخصص را هم متقابلا برای آنها معرفی کنم،در دسامبر 2009 شخصی که خودش رو "استیون لوگانو" معرفی کرد از طریق ایمیل رسمی کمپانی (پریزما) با من ارتباط برقرار کرد و گفت که قصد همکاری دارد،در دیدارهای اول من با او، متوجه شدم که اسم واقعی او "استیو لوگانو" نیست و اون یک افسر ارشد اطلاعاتی CIA است که قصد اجرای یک پروژه بسیار گسترده اطلاعاتی رو در ایران دارد".
 
هدف او آشکار است، "متی والوک" مجری طرح جدید سازمان جاسوسی آمریکا CIA سیا برای نفوذ در لایه‌های نخبه کشورمان است تا از این طریق اطلاعات ذی‌قیمتی را از پیشرفت‌های علمی ایران به دست آورد، اما همانند سایر مهره‌های گرفتار شده این حلقه که ذکر آنها رفت در چنگال عقاب‌گونه سربازان گمنام امام زمان(عج) گرفتار آمد.
 
"متی والوک" جاسوس سازمان اطلاعاتی آمریکا در مدتی قریب به یکسال اطلاعات ارزشمندی را پیرامون ایران و وضعیت علمی آن جمع آوری کرده و عازم پاریس می‌شود تا با افسر ارشد CIA دیدار کند. 
 
 
پاریس، ژانویه 2010
 
لابی یکی از هتل‌های پاریس محل اولین جلسه توجیهی جاسوسی اعزامی با افسر ارشد آمریکایی است. 
 
"متی والوک" در این خصوص می‌گوید: "بعد از ملاقات پاریس هر وقت به لوگانو زنگ می‌زدم می‌گفت قطع کن و فقط با ایمیل با من تماس بگیر، در آخرین ایمیل‌های که به من داد گفت وقت آن است که با کسانی که آنها را در ایران شناسایی کردي ارتباط نزدیکتر بگیری و حتی اگه لازم باشه به ایران هم بری، من هم با یکی از آنها که تونسته بودم بیشتر جذبش کنم هماهنگی‌های لازم را انجام دادم".
 
در ادامه شخصی ایرانی که فریب جاسوس‌بازی "متی والوک" را خورده است توضیح می‌دهد: " توی شرکت‌های نرم‌افزاری کاری می‌کردم به عنوان تحلیل‌گر، به عنوان راه‌اندازی سیستم‌های نرم‌افزاری، یه ایمیلی برای من اومد، ایمیلی که برای من اومد نوشته بود یک فرصت استخدامی و کاملا انگلیسی بود و توضیح داده بود که اسمش "متی والوک" و یه شرکتی هست توی اسلواکی، توی قلب اروپا، شرکت کاریابی بین‌الملی هستیم".
 
الف.ش که از ماهیت جاسوس مآبانه "متی" بی خبر است و از سوی دیگر با وعده‌های وسوسه‌کننده او مواجه شده سعی می‌کند همکاری‌اش با او را بیشتر کرده و در زمینه شناسایی نخبه‌های علمی و صنعتی کشورمان با او حداکثر تعامل را داشته باشد. 
 
این شخص در ادامه می‌افزاید:"کاری که توضیح داده بود این بود که در مرحله اول، در وهله اول اینها یه نفر رو می‌خوان به عنوان محقق در زمینه IT، ولی نوشته بود برای اینکه ما نفر در واقع مورد نظرمون رو انتخاب کنیم، ما چند مرحله مصاحبه داریم، یکسری مصاحبه روی اینترنت داریم که از طریق نرم‌افزار "اسکایپ" انجام می‌شد، یکسری مصاحبه بین بین 10 الی 15 نفر، بعد از این‌ها ما 5 نفر رو انتخاب می‌کنیم، 5 الی 6 نفر رو انتخاب می‌کنیم، می‌آئیم تهران باهاشون مصاحبه می‌کنیم توی تهران، اونایی که از مصاحبه دوم هم قبول شدن 1 الی 3 نفر رو می‌ریم اسلواکی ان جی ار ساوشن. اس کی یا همون اسلوک بود،می‌تونی به سایت ما مراجعه کنید و همه اطلاعات درباره شرکت ما و همچنین کارای ما رو ببینی، گفت من 2 ماه بعد بیایم ایران و اینجوری با شما مصاحبه خواهد کرد". 
 

تهران آوریل 2010
 
"متی" وارد ایران می‌شود و روی سوژه‌های خود متمرکز می‌شود، سوژه‌های که قرار است آنها را تست کرده و پس از تایید آنها را به "استیو لوگانو" افسر آمریکایی معرفی کند. 
 
"متی والوک" در ادامه می‌افزاید: "برای رد گم کردن چند بار به الف.ش گفتم فقط تو مورد تائيد ما نیستی و قرار  که با چند نفر دیگر هم ارتباط برقرار کنیم، اما به این نتیجه رسیده بودم که وعده‌های مالی و تحصیلی که به اون داده بودیم خیلی روی او تاثیر گذاشته بود و این موضوع یک پوئن مثبت برای ما بود، چرا که حالا می‌توانستم او را به لوگانو معرفی کنم".
 
"متی والوک" در ادامه می‌گوید:"فقط به فکرم این بود که می‌تونیم در واقع همکاری، اگه من رو انتخاب بکنند می‌تونم ادامه تحصیل بدم، می‌تونم کاری کنم، پول خوبی در بیاورم، به این مسائل فقط فکرم مشغول بود، ایشون بعدا یک تستی به من داد، تست هوش بود، تست هوش ریاضی بود، کاملا اشکال ریاضی بود، گفت 20 دقیقه وقت داری اینو پر کنی و توی این بیست دقیقه با مترجم من رفت پایین، گفت ما میریم خیابان قدم بزنیم برگردیم، رفتن و درست سر 20 دقیقه اومد و اون تست هوش رو از من گرفت، از من تشکر کرد، گفت من این نتایج رو می‌برم به اسلواکی و در اسلواکی من اینها رو در واقع با کارفرما در میان می‌گذارم اگر شما یکی از موارد باشید به شمار خبر میدم، دعوتنامه می‌فرستیم، تشریف بیارین".
 
"متی" به اسلواکی باز می‌گردد تا این خبر خوش را به استیو لوگانو اطلاع دهد، اما وی تماس‌های او را پاسخ نداده و پس از مدتی با ایمیلی به وی دستور راه‌اندازی سایتی جدید با عنوان "یونیک سالوکشن را می‌دهد تا فاز دوم پروژه شناسایی سوژه‌های تایید شده کلید بخورد. 
 
"متی والوک" در این رابطه می‌افزاید:"لوگانو اسم یک استاد دانشگاه ایرانی را به من داد و گفت از طریق عاملی که پیداش کردم باهاش ارتباط بگیرم، اون هم به سرعت".
 
این فرد یکی از پژوهشگرانی است که ابتدا فریب وعده‌های متی والوک جاسوسی اعزامی CIA را می‌خورد اما با روشنگری‌های به هنگام و توجيه‌اش نسبت به دامی که قرار بود در آن گرفتار شود به موقع از این راه باز می‌گردد. 
 
پژوهشگر مذکور خود در این زمینه می‌گوید: "اواخر سال 90 ایمیلی از طرف "متی" نماینده شرکت یونیک سالوشن برای همکاری دریافت کردم، بعداز چند بار تماس ایمیلی و تلفنی قرار شد در کشور اسلواکی با همدیگر قرار مصاحبه داشته باشیم، اولش اعتماد نکردم چون طرف خارجی بود، معلوم نبود و چکاره‌س، بعدها "متی" از طریق فردی که توی تهران مقیم بود دوباره با من تماس گرفت که این بار اعتماد کردم چون این فکر کردم شرکت سالوشن یک شرکت معتبر و توی تهران نمایندگی دارد".
 
الف.ش ادامه می‌دهد: " این آقای "متی" سریعا برگشت جواب داد توی ایمیل به من که یکی از این نفرات رو ما روزمه‌شو رو همونطور که می‌دونید تو رو پیدا کرده بودید و ایشون به نظر ما گزینه مناسبیه، ما باهاش در ارتباط بودیم و اولش تمایل نشون داد که بیاد ولی با توجه به اینکه من یک اتفاق ورشی برام افتاد و 3 ماه توی بیمارستان خوابیدم ارتباطم قطع شد الان هر چقدر زنگ می‌زنم یا اینکه در واقع ایمیل می‌زنم جواب نمیده، ببین می‌تونی اینو برای ما هندل کنی، این خیلی مهم برای سرمایه‌گذاری که بیاد در واقع اسلواکی، میتونی باهاش صحبت کنی، توضیح بدی این پروژه، یه پروژه بین‌المللی پژوهشی هیچ مشکلی نداره و ایشون فقط میان در واقع تو اسلواکی، ما هزینه‌هاشو میدیم، ویزاشو میدیم، دعوتنامه، همه کاراشو انجام می‌دیم بعد بابت این کار حق و حقوقی هم بهشون می‌دیم".
 
براتسلیوا-اسلواکی سپتامبر 2011
 
 "متی" در ادامه توضیح می‌دهد: "پس از برگشتن من به اسلواکی لوگانو با من سریعا تماس گرفت و گفت براتسلیوا جای خوبی نسبت، باید جلسه توی اتریش برگزار شود."
 
پژوهشگر فریب خورده ادامه می‌دهد: " اوایل سال 90 رفتم اسلواکی، اونجا بود که برای اولین بار با این‌ها ملاقات کردم نمی‌دونستم، اما مثل اینکه "متی" با افسر اطلاعاتی آمریکا که اسمش لوگانو بود قرار گذاشته بودند که محل ملاقات را از براتسلیوا به وین نقل بدهند نهایتا من و "متی" و اون افسر اطلاعاتی آمریکا در وین همدیگر رو ملاقات کردید."
 
کار آنها منحصرا تکنولوژی صنایع غذایی نبود، آنها کم کم از این طریق سعی داشتند که راه را برای ورود به عرصه علمی ایران باز کرده و در ادامه با دانشمندان و پژوهشگران هسته‌ای کشور نیز ارتباط بگیرند".
 
"متی" اینگونه توضیح می‌دهد: "بعد از برگزاری موفق این جلسات در وین لوگانو افسر ارشد اطلاعاتی آمریکا به من گفت با دو تا استادهای دانشگاه ایران که در دانشگاه‌های مهمی تدریس می‌کنند ارتباط بگیرم. این دو نفر در پروژه‌های هسته‌ای ایران هم فعال بودند."
 
و در ادامه پژوهشگر مورد نظر می‌افزاید:" اون افسر اطلاعاتی به من گفت که شرکتی که در آن کار می‌کند به دنبال استخدام متخصص‌های ایرانی در حوزه‌های مختلف فنی است، می‌خواد که آنها را در پروژه‌های بهداشتی و صنایع غذایی استفاده کند، از من خواستند که من به متخصصان ایرانی در حوزه‌های مکانیک را شناسایی کنیم اطلاعات مربوط به تلفن- ایمیل-موفقیت شغلی، رزومه‌های کاریشان مراجعه کنم این اطلاعات را به متی بدهم،قرار بود این افراد را انتخاب کند لیست نهایی را به من بدهد تا من هم با اون‌ها ارتباط اولیه برقرار کنم، همین که یک جلسه‌ای رو بگذارم تا این افراد ایرانی با متی با همدیگر یک ملاقاتی داشته باشند".
 
رابط "متی" و پژوهشگر می‌گوید: " گفت که اصلا نمی‌خواد با کسی صحبت کنی، بذار من بیام ایران، خودم میام ایران مشخص می‌کنم، توی آگوست یعنی توی شهریورماه، تو رو آموزش می‌دم که چه جوری مصاحبه کنی، تیم تو تشکیل بدی آقای ... فقط به عنوان یه محقق باشه کار کنه".
 
پژوهشگر فريب‌خورده می‌افزاید: "لوگانو افسر اطلاعاتی آمریکا در این جلسه 4 تا اسم از متخصصان ایرانی را به من داد که برای شروع با آنها ارتباط بگیرم. یکی‌شان پرسنل سازمان انرژی اتمی بود، 3 تای دیگه هم  در پروژه‌های نظامی و هسته‌ای مشغول بودند وقتی به ایران اومد در لابی یکی از هتل‌ها ما همدیگر و دیدیم، بعد از آن بود که نیروهای وزارت اطلاعات با من در ارتباط گرفتند طی صحبت‌های که شد من تازه اونجا بود که فهمیدم ماموریت واقعی اون افراد چی است".
 
"متی‌" ادامه می‌دهد: "استیو لوگانو در دیدار آخر که قرار بود و بعدش من به ایران برگردم پرسشنامه‌‌ای را به زبان فارسی و انگلیسی به من داد و گفت حتما باید این پرسشنامه‌ها پر شونو حتما برای او ارسال بکنم، لوگانو بعد از این ماجرا مرا به هنری افسر اطلاعاتی که متمرکز روی برنامه هسته‌ای ایران بود معرفی کرد، من هم قرار بود اطلاعات را به او بدهم،رفتار هنری با استیو خیلی فرق می‌کرد، صحبت‌های او آشکارا نشان می‌داد که اون قصد حذف فیزیکی بعضی از دانشمندان ایرانی را دارد و یا حداقل می‌خواهد موقعیت کاری و اجتماعی آنها را به خطر بیندازد، هنری حتی گاهی حرف از ترور دانشمندان ایرانی هم می‌زد."
 
17 آگوست 2012 "متي" با پرواز دوبی به تهران می‌آید اما این اقامت با اقامت‌های قبلی‌اش در تهران فرق دارد، چرا که حالا سربازان گمنام امام زمان(عج) که مدت‌ها تحرکاتی این چنینی را زیر نظر داشته‌اند مستقيما او و ملاقات‌هایش را مورد رهگیری قرار می‌دهند."
 
الف.ش تصریح می‌کند: "یکی از مطالبی که دوباره شک کردم این بود که من وقتی فهمیدم که هیچ پروژه‌ای نداره این آدم و درواقع دنبال مصاحبه با یک سری افراد و درست کردن تیم بدون پروژه است احساس کردم که این کارش اصلا یک کار علمی نیست، و کار فراعلمی دارد انجام می‌دهد و دنبال یکسری مقاصد دیگری هستش، بهش پیشنهاد دادم خب آقا اصلا می‌خوای کار کنیم با هم !!! بیا با هم یک شرکت بزنیم شرکت بازرگاني بزنیم که اصلا استقبال نکرد، یعنی من دیدم که اصلا از این همه، یعنی من متوجه شده بودم که این در واقع اصلا نمی‌خواهد کار کنه!!!یا کاری اصلا وجود نداره یا دنبال یکسری اهداف دیگه‌ايه و همچنین از مدل رفتارش و مدل صحبت‌هایش و اینکه همیشه مثل اینکه یک ترسی در وجودش بود من احساس کردم که این آدم‌ می‌تونه جاسوس سرويس‌هايي برای اطلاعاتی باشد، که به علیه کشورمان دارن کار می‌کنند، و وابسته به جایی باشد مثلا  CIA یا جاهای دیگه سرویس‌های جاسوسی جاهای دیگه متصل است به این‌ها باشد که دیگه تصمیم‌ گرفته بودم که بعد از اینکه رفت هیچگونه همکاری باهاش نداشته  باشم. چون احساس کردم ... نمی‌خواد باهاش همکاری کنه".
 
حالا دیگر پایان راه این جاسوس چشم آبی فرا رسیده، "متی" که قراره شامی را در یکی از هتل‌های تهران با الف.ش و پژوهشگر دانشگاهی کشورمان  می‌گذارد تا بتواند آخرین دستوار استیون لوگانو افسر اطلاعاتی CIA را در پوشش سوالاتی علمی با آنها در میان بگذارد یا حضور به موقع سربازان گمنام امام زمان(عج) مواجه شد و نقشه‌اش ناکام ماند."
 
پژوهشگر دانشگاه كشورمان می‌افزاید:" وقتی به ایران اومد در لابی یکی از هتل‌های تهران ما همدیگرو دیدیم بعد از اون بود که نیروهای وزارت اطلاعات با من ارتباط گرفتند و طی صحبت‌هایی که شد من از ماهیت واقعی اون افراد مطلع شدم".
 
 "متی والوک" خود اینگونه توصيف می‌کند:"منتظر شام بودم که در اتاق به صدا دراومد، درو که باز کردم نماینده سرویس اطلاعاتی ایران رو دیدم که تقریبا تمام ماجرا را می‌دونست و من با دیدن این صحنه چاره‌ای جز تسلیم و  اعتراف نداشتم".
 
پژوهشگر تکمیل می‌کند: "خدا رو شکر می‌کنم که این نقشه‌ها نقش بر آب شد و این‌ها نتوانستند بدهد نشان برسند، الان که دارم به اون روزها به اون جلسات، روزهای که داشتم و صحبت‌ها فکر می‌کنم تازه دارم متوجه می‌شود که چطور در یک جاسوس‌بازی آمریکایی گرفتار می‌شوم، خدا را شکر می‌کنم که اون نقشه‌ها به جایی نرسید و اون‌ها نتوانستند به هدفشون برسند".
 
"متی" با ابراز ندامت تاکید می‌کند: "من می‌دانم که به وسیله فعالیتم موقعیت برخی از ایرانی‌ها را به خطر انداختم و برای این کار هم بسیار متاسفم چرا که کورکورانه به ماموران سیا اعتماد کردم و تا به خودم اومدم دیدم من هم یک عامل اطلاعاتی شدم که دارم برای آنها کار می‌کنم من خیلی متاسفم و امیدوارم با اطلاعاتی که در اختیار وزارت اطلاعات ایران قرار دادم مانع فعالیت دوباره خرابکارانه آمریکا علیه مردم ایران باشم".
 
و اما کلام آخر جاسوس اعزامی سیا به ایران پس از ماه‌ها جاسوسی این است:" من از ملت ایران واقعا عذر می‌خواهم".
 
این تهدید و شیوه جدید جاسوسی غرب بر ضد کشور با هوشیاری قشر دانشگاهی کشور و عملکرد به موقع وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران خنثي مي‌شود. 
 
 اما لازم به ذکر است پژوهشگران و دانشمندان متعهد میهنمان در برخورد با این دست از ارتباطات مشکوک در اولین فرصت موارد را با افراد امین دستگاه اطلاعاتی در میان بگذارند. 
 
 
 
منبع : باشگاه خبرنگاران 

 

برای اولین بار در ایران ، تابلوی بزرگی از یک رئیس جمهور آمریکا در یکی از مهم ترین معابر شهری تهران ، نصب شد! 

در این تابلوی چند ده متری ، تصویری از باراک اوباما در کنار شمر بن ذی الجوشن ترسیم شده است که مجموع تصویر و نوشته های زیر آن ، تداعی گر ماجرای امان نامه شمر به حضرت ابوالفضل(ع) در روزهای قبل از عاشوراست که البته توسط حضرت ، رد شد. 

در نوشته اول ، که به سبک زیر نویس شبکه بی بی سی فارسی و "سرخط خبرها"ی آن طراحی شده ، شمر در سال ۶۱ هجری می گوید:" با ما باش ، در امان باش." و در نوشته دوم نیز ، اوباما در سال ۲۰۱۳ میلادی همان جمله را تکرار می کند و می گوید: "با ما باش در امان باش.

این تابلوی بزرگ ، در انتهای بلوار کریم خان و مجاورت میدان ولی عصر(عج) تهران نصب شده است. 

b9dgyr9vm63irwwnlc.jpgb6tv4g69nttsj6qsy3d.jpgcgk3n66x2rw4mqhwqkpw.jpg

 

 چند سال پیش در روزنامه ای خواندم که توانایی هسته ای ژاپن به اندازه ای است که می تواند هر سال تعداد 30 بمب هسته ای تولید کند . اما در همین کشور ژاپن چند سال پیش دو نفر نظامی آمریکایی دو نفر دختر را مورد اذیت و آزار جنسی قرار داده و بعد با ماشین از رویشان رد شدند . نتیجه این شد که تعدادی از مردم ژاپن به خیابانها ریختند و اعتراض و شعار علیه آمریکا و بعد هم که همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد . اینکه چرا ژاپنی ها فقط به اعتراض کلامی بسنده کردند حتما به فرهنگ شان ربط دارد اما بحث من این است که ژاپن هر چقدر که کشور پیشرفته و متمدنی باشد ، یا کلماتی مانند شرف ، غیرت و تعصب در فرهنگ لغاتشان وجود ندارد یا اینکه تعریف این کلمات در ایران و ژاپن تفاوت عمده ای با هم دارند .

مورخه 23/10/91 اخبار صداو سیما اعلام کرد که تعدادی سرباز آمریکایی پایگاه اینجرلیک ترکیه ، پس از مست کردن ، به مسجدی رفته و منبر مسجد را آتش زده و به قرآن توهین کرده اند . احتمالا به این دلیل که سردمداران کشور ترکیه ادعای رهبری جهان اسلام را دارند و لابد به این دلیل که این قضیه اهمیتی ندارد یا شاید هم در شان مسئولین این کشور نیست که به چنین مسائل پیش پا افتاده ای اعتراض کنند ، نتیجه این که واکنش خاصی از طرف دولت ترکیه به این قضیه نشان داده نشده است .

توهین به دین اسلام ، پیامبر رحمت ( ص ) و قرآن ، سریالی است که تمامی ندارد . چرا ؟ تا زمانی که رهبران کشورهای اسلامی دست نشانده و خود فروخته غرب باشند ، این سریال به قسمت پایانی نخواهد رسید . سوال من از کسانی که ادعای رهبری جهان اسلام را دارند این است که عزت و شرف و دین شان را به چه بهایی فروخته اند ؟ دلیل اصرار دولت ترکیه بر سیاست های غلط و خوشایند غرب چیست ؟

کلید اسرار این است که احیای امپراطوری بزرگ عثمانی ، با اتکای به پیمانهای نظامی  و اطلاعاتی با اسراییل و ناتو و آمریکا ، رویایی کودکانه بیش نیست .

 روزنامه لبنانی «الاخبار» در مقاله‌ای به قلم «ناصر شراره»، نویسنده لبنانی با اشاره به برنامه بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه برای ایراد سخنرانی تحت عنوان سخنرانی راهبردی بحران سوریه به بیان برخی محورهای این سخنرانی و طرح راهبردی پرداخت.

روزنامه الاخبار نزدیک به جریان مقاومت لبنان در این باره نوشت: منابع آگاه پیش‌بینی می‌کنند که رئیس جمهوری سوریه ظرف روزهای آینده سخنرانی مهمی را در خصوص دیدگاه‌هایش در قبال بحران سوریه ایراد کند.

بر اساس این گزارش، منابع آگاه در گفت‌وگو با روزنامه الاخبار افشا کرده‌اند که محتوای این سخنرانی با مضمون نامه‌ای که «فیصل المقداد»، معاون وزیر خارجه سوریه در سفر به مسکو حامل آن بود و هفته پیش با مقامات آن دیدار داشت، تفاوتی ندارد.

به گفته این منابع، طی سفر اخیر «اخضر ابراهیمی»، فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه به دمشق و دیدار با مقامات سوری، مسکو با دمشق تماس گرفته و خواستار اطلاع از موضع آنها در دیدار با ابراهیمی درباره بحران سوریه پیش از رسیدن ابراهیمی به روسیه شده است

به همین منظور بشار اسد، معاون وزیر خارجه خود را راهی مسکو کرد تا مقامات روس را از موضع دمشق مطلع کند و در آنجا بود که المقداد موضع و دیدگاه بشار اسد در قبال بحران سوریه و حل این بحران را به اطلاع «میخائیل بوگدانوف»، همتای روسی‌اش رسانده است.

این منابع تاکید می‌کنند که از جمله نکات بسیار مهم در طرح بشار اسد برای حل بحران سوریه «نامزدی وی برای انتخابات ریاست جمهوری سوریه در سال 2014 در کنار نامزدهای دیگر است» که تاکنون مورد اعتراض قرار نگرفته است.

اما از دیگر نکات و موارد مذکور در طرح راهبردی بشار اسد برای پایان دادن به بحران سوریه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد که در صورت دستیابی به توافق برسر آن طرح «ژنو 2» نام خواهد گرفت:

- برقراری آتش‌بس بین طرف‌های درگیر

- حضور و استقرار ناظران بین المللی در سوریه جهت نظارت و اشراف بر اجرای آتش‌بس

- تشکیل مجلس موسسان اصلاح قانون اساسی سوریه

- تشکیل دولت وحدت ملی

- برگزاری انتخابات پارلمانی آزاد و سالم با نظارت بین المللی

سخنرانی بشار اسد درباره مسائل منطقه ای

به گفته این منابع انتظار می‌رود، سخنرانی راهبردی اسد تنها راه‌حلی برای بحران این کشور نباشد، بلکه رئیس جمهوری سوریه در سخنرانی خود به مسائل منطقه‌ای نیز بپردازد و دیدگاه جامع و کاملی درباره مشکلات منطقه‌ای ارائه دهد که با استقرار و ثبات منطقه‌ای در ارتباط است.

این منابع اظهار می‌کنند: براین اساس بشار اسد خواستار به رسمیت شناختن موضوع سوریه در قبال حمایت از دو قضیه فلسطینی و لبنان و مقاومت آنها خواهد شد. سپس خواستار مشروعیت و به رسمیت شناختن تلاش سوریه برای آزاد سازی سرزمین‌های اشغالی خود خواهد شد، اما این بار این سرزمین‌ها تنها جولان را دربرنخواهد گرفت، بلکه «اسکندرون» را نیز شامل خواهد شد.

اما در خصوص ایراد سخنرانی بشار اسد، منابع مذکور اعلام می‌کنند که زمان ایراد این سخنرانی تا حدود زیادی وابسته به برخی متغییرها دارد که اولین آنها در «تغییر و تحولات جاری در عرصه میدانی سوریه» نمود پیدا می‌کند تا دمشق این واقعیت را به اثبات برساند که نظام دمشق توانایی تعیین سرنوشت درگیری‌های کنونی را دارد و اگر به ظاهر معارضان مسلح در برخی نقاط و برای مدتی موفقیت‌هایی را احراز کرده‌اند، این موضوع در بلندمدت هیچ‌گاه مصداقیت نخواهد داشت و این معارضان هیچ‌گاه نخواهند توانست موجبات براندازی نظام را فراهم کنند، مگر آنکه دخالتی نظامی خارجی در کشور صورت گیرد که این نیز امری غیرممکن و نامحتمل است، چون چنین دخالتی با مخالفت سرسختانه روسیه، چین و ایران مواجه خواهد شد که به شدت مخالف روی آوردن دشمنان سوریه به این گزینه هستند.

از سوی دیگر آمریکایی‌ها تقریبا به این باور تقریبا کامل رسیده‌اند که در عمل توان مقابله و غلبه بر گروه‌ها و جماعت‌های تکفیری مسلح فعال در سوریه را ندارند و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه نزدیک به یقین رسیده‌اند که تلاش‌های آمریکا در این خصوص با ناکامی و شکست مواجه شده است. همچنین برای آمریکا ثابت شده که این گروه‌ها و جماعت‌ها در حال اجرای طرحی است که زیان آن برای آمریکا در سوریه بسیار بیشتر از حاکمیت نظام کنونی در این کشور است.

موضوعات مورد مناقشه

همانطور که ملاحظه شد، طرح اسد برای حل بحران سوریه حائز نکاتی است که بی‌تردید مناقشه‌ها و بحث و جدل‌هایی را به دنبال خواهد داشت و اولین نکته‌ای در این طرح حذف شده قضیه «کناره‌گیری بشار اسد» از قدرت است.

در این ارتباط بی‌تردید مسکو و واشنگتن بحث‌ها و گفت‌وگوهایی داشته و با یکدیگر تبادل نظر داشته‌اندو به نظر می‌رسد، هر دو کشور به این توافق رسیده‌اند که قضیه برکناری اسد از قدرت را به صندوق‌های رای و انتخابات ریاست جمهوری موکول کنند که مقرر شده است،‌ در سال 2014 میلادی برگزار شود و این موضوعی است که اسد نیز با شرط موافقت طرف‌های دیگر (معارضان و کشورهای حمایت‌کننده از آنها) با آن موافقت کرده است.

اما در خصوص اصلاح قانون اساسی باید گفت، موضوع اصلی که در اصلاح قانون اساسی سوریه مورد توجه قرار خواهد گرفت، تعیین نظام آینده حاکم بر سوریه است، اینکه این نظام باید پارلمانی باشد یا ریاستی، این درحالی است که بشار اسد با شکل پارلمانی نظام بیش از ریاستی آن موافق است که در صورت تصویب چنین نظامی به معنای انتخاب رئیس جمهوری سوریه توسط پارلمان و نه از طریق انتخاب مستقیم مردم است، در واقع می‌توان گفت که تلاش می‌شود، نظامی شبیه نظام کنونی حاکم بر لبنان در سوریه نیز به اجرا گذاشته شود.

براین اساس منابع سوری پیش‌‌بینی می‌کنند، در صورتی‌که امور بر وفق مراد در جریان باشد، دولت وحدت ملی تشکیل خواهد شد که بر اصل «یک سوم» مبتنی باشد، به این معنا که یک سوم چنین دولتی را نمایندگان نیروهای معارض و یک سوم دیگر را نمایندگان جریان‌های مستقل و یک سوم را نمایندگان حزب بعث به خود اختصاص خواهند داد، با گرایش به اینکه شخص نخست‌ وزیر از میان جریان مستقل انتخاب شود، اگر چه در مناقشه برسر این امر آشکار شد که این گرایش وجود دارد که فردی چون «هیثم مناع» از جریان معارض پست نخست وزیری یا معاونت آن را احراز کند،‌ به ویژه آنکه وی رابطه بسیار خوبی با بغداد دارد و این موجب می‌شود تا بغداد به راحتی بتواند وی را به سمت تهران متمایل کند.

این منابع در پایان اظهار می‌کنند که اگر طرح اسد با مخالفت خاصی مواجه نشود و موانع و چالش‌های پیش روی آن برداشته شوند و مسکو و واشنگتن برسر آن به توافق اولیه برسند، به صورت جدی در نشست نیمه ژانویه بین وزرای خارجه آمریکا و روسیه با حضور اخضر ابراهیمی مورد بحث و رایزنی قرار خواهد گرفت تا پس از توافق نهایی برسر آن به عنوان طرح «ژنو 2» به شورای امنیت ارائه شود.

بر اساس این گزارش، سرانجام اینکه نشست آینده پوتین و اوباما اعلامی جهت پذیرش این طرح و اعلام حل بحران سوریه خواهد بود.

 

 انتخاب "جان کری" به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا و کنار گذاشتن "هیلاری کلینتون" به سوژه‌اي جدي براي القاء تغيير در رويكرد سياست خارجي دولت جديد اوباما در قبال ايران و موضوع اسرائيل تبديل شده است به نحوي كه رسانه‌هاي مطرح و جريان ساز غربي تلاش مي‌كنند با پيش كشيدن سوابق و مواضع جان كري از نشانه‌هاي تغيير در رويكردهاي اوباما در قبال ايران و تلاش براي گشودن باب مذاكره با ايران سخن بگويند

به نظر مي‌رسد تبليغات گسترده براي جان كري و آنچه رويكرد «گفتگو مدارانه» وي در رسانه‌هاي غربي و بعضي از رسانه‌هاي اصلاح طلب داخلي خوانده مي‌شود، صرفا با هدف تبليغاتي صورت گرفته است تا هم امريكا ژست گفتگو مداري را بصورت تمام كمال براي خود حفظ كند و در واقعيت امر تغيير در رويكرد خود در قبال مردم ايران كه ندهد هيچ، بر تحريم‌ها و اعمال محدوديت‌ها نسبت به مردم ايران بيافزايد. موضوعي كه اين روزها و همزمان با بحث‌هاي مختلف پيرامون رويكرد متفاوت جان كري در سياست خارجي شاهد آن هستيم. از تصويب بودجه براي تقابل با نفوذ ايران در امريكاي شمالي تا تصويب تحريم رسانه‌هاي ايراني بر روي سرويس‌ دهنده‌هاي ماهواره اي.

شايد يكي از مهمترين تحليل‌ها در اين زمينه و با هدف تبليغ براي گفتگو مدار نشان دادن وزير امور خارجه جديد امريكا را مجله معروف "فارین پالیسی" در شماره اخیر خود منتشر كرده باشد كه اطلاع از آن براي مخاطبان خالي از لطف نخواهد بود: 

 

در صورت تایید پست جدید سناتور جان کری به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا، یکی از اولین موضوعاتی که او قرار است از میز کار خود حذف کند "مسئله برنامه هسته‌ای ایران" است.

کری این موضوع را قبلا نیز مورد بحث قرار داده است. ما این مطالب را در سایت ویکی لیکس قبلا مطرح کرده ایم به گونه ای که چارچوب مشروح رویه دیپلماتیک کری را به صورت گسترده ای به تصویر می کشد. در این اسناد طبقه بندی شده او چگونگی رهیافت خود را درباره این موضوع توضیح داده است.
 
اولین سند مرجع مربوط به گفتگوی او در تاریخ فوریه ۲۰۰۵ با مایکل بارنیر وزیر امورخارجه فرانسه است. کری به بارنیر گفت که گفتگوهای او با کشورهای منطقه او را متقاعد کرده است که ایران همچنان به یک برنامه تسلیحاتی هسته ای ادامه خواهد داد، اما او قبول دارد که هیچ گزینه جایگزین خوب دیگری به غیر از مذاکره وجود ندارد.
 
گرچه او گزینه نظامی را حذف نکرده است اما به اعتقاد او این گزینه بسیار دشوار است. وی در عوض از تحریم های سازمان ملل متحد که دیرزمانی است اعمال شده و هر چند گاه یکبار تشدید می شود به عنوان یک جایگزین نامبرده است.
 
او که هنوز از شکستش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۴ دلگیر است، اظهار داشت که در صورت انتخاب او به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا قصد دارد با صاحب منصبان کنونی قدرت و همچنین با سایر افراد ذی نفوذ در داخل حکومت ایران ارتباط برقرار کند. ۵ سال بعد کری این فرصت را پیدا کرد تا ارتباطاتی را که عنوان کرده بود با برخی از افراد درون حاکمیت برقرار کند. او در یکی از ملاقات های خود با حمد بن خلیفه آل ثانی، امیر قطر ابراز داشت که علائمی که از پشت صحنه در واشنگتن برای تهران ارسال شده، بدون پاسخ مانده است.
 
از نظر او ایرانیان برای اینکه در این زمینه صحبت کنند واهمه دارند. «برداشت ما این است که لازم است تا راهی را برای گشودن باب گفتگو با ایران بیابیم.» براساس گزارش ها آل ثانی پیشنهاد کرد که در این زمینه نقش واسطه را ایفا کند و در ادامه از جان کری پرسید که چه پیامی را می خواهد به رئیس جمهور ایران منتقل کند.
 
در پاسخ سناتور کری گفت «ایالات متحده آمریکا این مباحث را به طور جدی دنبال می کند و درصدد بوده است تا مبنای جدیدی را برای رابطه با ایران بر اساس منافع مشترک و الزامات قانونی آژانس بین المللی انرژی که از طرف ایران رعایت می شود، برقرار کند.» این منافع مشترک شامل مبارزه با قاچاق مواد مخدر، طالبان و تجارت غیر قانونی است.
 
سناتور جان کری که در آن زمان ریاست کمیته روابط خارجی مجلس سنا را برعهده داشت به امیر گفت که او نگران است که ایران هنوز بر این باور است که با آمریکای سال ۱۹۵۳ که به سرنگونی دولت ایران کمک کرد، روبرو است. کری به آل ثانی گفت که ایالات متحده آمریکا خواسته‌های ایران به عنوان یک بازیگر منطقه ای را به رسمیت می شناسد و آمریکا می خواهد در این زمینه گفتگو کند تا مشخص شود که این قدرت منطقه ای ایران چه مسائلی را دربرمی گیرد.
 
البته این گفتگو تقریبا سه سال قبل صورت گرفت. با اینکه از آن زمان تا کنون تحولات زیادی روی داده است، در این زمینه پیشرفت اندکی حاصل شده و به همین دلیل صبر واشنگتن رو به اتمام است. دیدگاه های کری ممکن است از آن زمان تاکنون تغییرات زیادی کرده باشد اما او هنوز احتمالاً با آنچه که به آل ثانی ابراز داشت پایبند است: «تداوم این مسیر مناقشه برانگیز غیرعاقلانه است.»
پيوندها